پیام ویژه-ائتلاف با روحانی هم سلبی بود و هم ایجابی

سعید حجاریان، تئوریسین اصلاح‌طلبان در گفت‌وگویی با روزنامه شرق تلویحا از اظهارات قبلی‌اش در نقد روحانی دفاع کرد. حجاریان درباره ائتلاف اصلاح‌طلبان و روحانی گفت: «ائتلاف اصلاح‌طلبان و آقای روحانی تماما ایجابی نبود، اما ایشان در گفته‌هایش بعضی خواسته‌های اصلاحات را مطرح کرد و در نتیجه اصلاح‌طلبان به او اقبال نشان دادند. در وجه سلبی هم اصلاح‌طلبان رقبای روحانی را چندان مطابق میل خود نمی‌دیدند. پس ائتلاف هم سلبی بود و هم ایجابی... مقتضیات زمان ایجاب می‌کرد اصلاح‌طلبان از آقای روحانی دفاع کنند و چنین کردند، اما چنان‌که گفته‌ام، بعد از آنکه رئیس‌جمهور از برخی شعارها عدول کرد، دیگر به گردن اصلاح‌طلبان ذمه‌ای باقی نماند و برخی با او زاویه پیدا کردند.»

حجاریان: برجام را راهی برای نرمال‌سازی تلقی می‌کردیم!

حجاریان درباره برجام گفته است: «ما برنامه برجام را راهی برای نرمال‌سازی در داخل و خارج تلقی می‌کردیم و آن را کافی می‌دانستیم. از این گذشته حتی بعضی شعارهای اصلاح‌طلبانه ایام انتخابات را خارج از ظرفیت روحانی می‌دانستیم و تذکر دادیم، دست از این شعارها بردارد و آنچه را خود به آن اعتقاد دارد، پیش ببرد. اجرای برجام لازم بود تا سرمایه‌گذاری خارجی به عرصه اقتصاد وارد و در نتیجه، مشکلات اشتغال و رونق کسب‌و‌کار تا حدی حل شود، اما ایشان در مقابل سنگ‌اندازی گروه‌های خودسر که به‌کلی مخالف برجام بودند و از هیچ اقدامی دریغ نکردند، ایستادگی نکرد. زمانی‌ که رقبای ایشان به قلب برنامه دولت که همان برجام باشد، حمله کردند، رئیس‌جمهور می‌توانست محکم بایستد و بگوید، نمی‌توانم این‌گونه کار کنم و حتی صراحتا اعلام می‌کرد، استعفا می‌دهم و می‌روم.»

آنچه در بیانات حجاریان کماکان مغفول است مسئولیت اصلاح‌طلبان در برابر عملکرد دولت روحانی است. برای مردم این بهانه‌ سنگ‌اندازی رقبا قابل قبول نیست. اصلاح‌طلبان به تمام شرایط، آگاه بودند و با آگاهی در طلب کسب دولت بودند. حجاریان می‌گوید در برخی زمینه‌ها به دولت روحانی انتقاد وارد است اما نمی‌گوید اصلاح‌طلبان با علم به کارنامه چهارساله روحانی در سال 96 از او حمایت کردند و آنچه امروز می‌بینیم دستپخت حمایت اصلاح‌طلبان است.

دموکراسی‌خواهی که شعار اصلی اصلاح‌طلبان است ایجاب می‌کند پاسخگوی عملکرد دولتی باشند که با تلاش بسیار آن را به قدرت رسانده‌اند. اگر هم نمی‌توانند از عملکرد این دولت دفاع کنند باید به مردم بگویند ما برای به‌دست آوردن بخشی از قدرت، از رای‌آوردن دولتی ناکارآمد حمایت کردیم. درآن‌صورت مردم تکلیفشان را با گروهی که با توجیه انتخاب بین بد و بدتر مردم را به گزینه مطلوبشان سوق داده‌اند. 

مهمتر از دولت، آیا اصلاح‌طلبان پاسخگوی عملکرد فراکسیون امید و شورای شهر تهران هستند؟

در همین زمینه محسن صفایی فراهانی فعال سیاسی اصلاح‌طلب در نشست فصل پاییز منطقه تهران بزرگ حزب اتحاد ملت گفته است: «30 نفر نماینده مردم تهران در مجلس داریم, چقدر کارایی دارند؟ به جزیک نفر که نسبت به رویه موجود اعتراض دارد از 29 نماینده دیگر خبری نیست. ما از این نمایندگان توقع نداریم؟ اگر رای دادیم به لیست ها برای این است که از آنها خواسته داریم. از شورای شهر تهران نیز خواسته داریم. اعضای شورای شهر تهران همه از احزاب مختلف اصلاح طلب هستند، سوال این است آیا اعضای شورا بر اساس نقطه نظر احزاب خود عمل می کنند؟ آیا مشکلات شهر بر اساس اولویت علمی بررسی و راه حل برای آن تعیین میشود؟ احزابی که در شورای شهر نماینده دارند چه میزان کار منسجم و پشتیبانی انجام می دهند؟ این باید ملکه ذهنی ما باشد که اگر فردی قوی تر از ما است او انتخاب شود.»

می‌بینیم که خود اصلاح‌طلبان هم از ضعف عملکرد فراکسیون امید و شورای شهرتهران آگاه هستند و باید پاسخگوی این عملکرد باشند.

***

توییت جنجالی محسن رضایی

محسن رضایی فرمانده سپاه در زمان جنگ و دبیر کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام در توییتی نوشت:

با انتشار این توییت سیل واکنش‌های منفی به رضایی آغاز شد و رسانه‌ها هم با مصاحبه با افراد مطلع از جنگ به این سخنان واکنش نشان دادند. مثلا سردار کارگر رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس با اشاره به توئیت اخیر سردار محسن رضایی درباره عملیات کربلای 4 گفت: متاسفانه از توئیت سرلشکر رضایی در خصوص این عملیات سوء برداشت شده است.

سردار کارگر: از توئیت سردار رضایی سوء برداشت شده است

محسن اسماعیلی، عضو شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری هم در اینستاگرام واکنشی به این سخنان داشت:

ما در اینجا درباره اصل ماجرا قضاوتی نداریم چون در این زمینه باید پژوهشگران جنگ سخن بگویند. اما حداقل باید به محسن رضایی یادآور شد توییتر محل چنین بحث‌هایی نیست. توییتر شبکه‌ای اجتماعی است که فقط‌ می‌توان در آن با تعداد محدودی کاراکتر سخن گفت. روایت چنین عملیات مهمی نیازمند نوشتن چند جلد کتاب است و نمی‌توان در 140 کاراکتر درباره چنین موضوع مهمی سخن گفت. ای کاش به ظرف سخنانمان هم نگاهی بیندازیم.

***

با وابسته شدن حوزه‌های علمیه به بودجه‌، ارتباط مردم با حوزه‌ها به‌تدریج قطع می‌شود

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود از بودجه نهادهای وابسته به حوزه علمیه انتقاد کرد.این روزنامه نوشت: یک نمونه، نهادهای پرتعدادی هستند که در حوزه‌های علمیه در سال‌های بعد از انقلاب اسلامی سر برآورده‌اند و هرکدام یا ردیف دارند و یا زیرمجموعه ردیف‌های دیگر هستند. چه بسا وجود این نهادهای فرهنگی، آموزشی و پژوهشی لازم باشد ولی نکته مهم اینست که حوزه‌های علمیه با تمام اجزاء و زیرمجموعه‌هایشان نباید به دولت وابسته باشند. تاکید مکرر امام ‌خمینی و مراجع تقلید بر ضرورت استقلال حوزه‌های علمیه به همین نکته نظر دارد. تردیدی نیست که حوزه علمیه و نهادهای مرتبط با آن فقط در صورتی می‌توانند استقلال خود را حفظ کنند که با بودجه خودشان که داوطلبانه توسط مردم تامین می‌شود ارتزاق کنند و بودجه دولتی، آنها را وابسته، تابع و قابل انعطاف و تغییر در برابر سیاست‌های دولت و حاکمیت بار می‌آورد و این خطر بزرگی برای رجال دین است.

خطر بزرگ‌تر اینست که با وابسته شدن حوزه‌های علمیه به بودجه‌های دولتی، ارتباط مردم با حوزه‌ها به‌تدریج قطع می‌شود و روزی فرا خواهد رسید که مردم احساس می‌کنند ضرورتی ندارد به حوزه‌های علمیه و نهادهای دینی کمک مالی کنند. در چنان وضعیتی پشتوانه مردمی هزارساله حوزه‌های علمیه از بین می‌رود و نهاد مهمی که در طول قرون به دلیل رابطه تنگاتنگ با مردم توانست مستقل بماند و صراط مستقیم دین را طی کند و آن را به نسل‌های بعدی منتقل نماید و با تکیه بر استقلال خود توانست با قدرت‌های ظالم و حاکمیت‌های طاغی مقابله کند، فلسفه وجودی خود را از دست می‌دهد. هم‌اکنون هرچند ممکن است افراد و نهادهایی در حوزه‌های علمیه از اینکه از پستان دولت و حاکمیت ارتزاق می‌کنند خشنود باشند ولی اگر آینده‌نگر باشند و به پشتوانه هزارساله خود نگاه کنند، به این نتیجه خواهند رسید که راه درستی را در پیش نگرفته‌اند و هرچه این راه را بیشتر ادامه دهند بیشتر به خود و نهادهای دینی لطمه وارد خواهند کرد.

***

ریاست مجمع چه خواهد شد؟

محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در گفت‌وگو با تسنیم درباره ریاست جلسات آتی این مجمع با توجه به رحلت آیت‌الله هاشمی شاهرودی، رئیس فقید این مجمع گفت: همان‌طور که مستحضر هستید در ماه‌های اخیر که آیت الله هاشمی شاهرودی، شرایط جسمانی مناسبی نداشتند، آیت الله موحدی کرمانی، ریاست جلسات مجمع را عهده‌دار بودند.

وی افزود: از این پس نیز تا مشخص شدن رئیس جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام از سوی مقام معظم رهبری، آیت‌الله موحدی ریاست جلسات را به‌عهده خواهد داشت.

رهامی، فعال سیاسی اصلاح طلب هم به ایلنا گفت: در نخستین دوره، مرحوم هاشمی رفسنجانی همزمان با مسئولیت ریاست جمهوری، ریاست مجمع تشخیص را هم بر عهده داشتند و طبیعی بود که شیخوخیت، سابقه خدمات و مسئولیت‌های ایشان، این شان را ایجاد کرده بود که با حفظ جایگاه ریاست جمهوری، ریاست مجمع را هم به عهده داشته باشند، بعد از پایان دو دوره ریاست جمهوری، ایشان کماکان ریاست مجمع تشخیص مصلحت را تا آخر عمر، برعهده داشتند. 

رهامی افزود: بعد از فوت آیت‌الله هاشمی این مساله که رییس‌جمهور همزمان رییس مجمع تشخیص هم باشد به یک قاعده تبدیل نشد و مقام رهبری ریاست مجمع را در این برهه به آیت الله هاشمی شاهرودی واگذار کردند. آیت الله شاهرودی هم به پشتوانه سابقه ده سال ریاست قوه قضائیه و داشتن درجه اجتهاد و اینکه قبلا از طرف رهبری به عنوان ریاست شورای حل اختلاف سه قوه، تعیین شده بودند، در این جایگاه قرار گرفتند. 

عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها گفت: در حال حاضر این مساله جدی مطرح است که چه کسی در میان مقام‌های  عالی رتبه نظام دارای چنین جایگاهی است؟ در این شرایط به نظر می‌رسد اگر آن قاعده که در زمان آیت الله هاشمی وجود داشت و ایشان به عنوان رییس‌جمهور همزمان ریاست مجمع را به عهده گرفتند رعایت شود، علی‌القاعده آقای روحانی می‌تواند در جایگاه رییس مجمع هم قرار بگیرند و با توجه به سوابق وی در شورای عالی امنیت ملی، چند دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی و ریاست قوه مجریه یکی از افراد مناسب برای این مسئولیت است. 

وی ادامه داد: اما در صورتی که مقام رهبری بخواهند در عین حال مساله قوه قضائیه که در آینده نزدیک (تیرماه 98) دوره آقای آملی لاریجانی پایان می‌پذیرد را همزمان با موضوع ریاست مجمع حل کنند، محتمل است ایشان را به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کنند. 

رهامی افزود: آیت الله لاریجانی دو دوره ریاست قوه قصائیه را بر عهده داشته ، علاوه بر آن وابسته به مرجعیت و روحانیت اصیل و سنتی حوزه علمیه هستند. 

وی افزود: آقای آملی لاریجانی از یک طرف فرزند مرحوم آیت الله حاج شیخ هاشم آملی هستند و از طرفی دیگر، داماد آیت الله وحید خراسانی، که هردو، از مراجع شناخته شده و صاحب رساله و مقلد حوزه‌اند و به هرحال تا حدی جایگاه شیخوخیت و شئون ریاست مجمع حفظ می‌شود. گرچه ایشان به لحاظ سنی جوان‌تر از بسیاری از اعضای مجمع است، ولی انتصاب ایشان، هم مزایائی خواهد داشت، از جمله اینکه نشانگر نوعی تعامل و ارتباط حکومت و رهبری نظام با بیوت مراجع تقلید و حوزه علمیه قم هم خواهد بود.

***

دولت باید پاسخگوی رای مردم باشد

محمود میرلوحی، عضو شورای شهر تهران به اعتماد آنلاین گفت: ما به صورت مداوم به آقای روحانی مطالبات مردم را مطرح می‌کنیم و یادآور آن هستیم که دولت باید ارتباط خودش را با مردم حفظ کند و در واقع پاسخگوی رای مردم باشند. البته امروز در وضعیتی هستیم که سه راه در پیش داریم . اولی آن است که منفعل باشیم و بگوییم همینی که هست باشد که چنین نظری مدبرانه و درست نیست. از طرف دیگر اگر بخواهیم از دولت و حتی کاستی‌های آن بدون دلیل دفاع کنیم، درست نیست و مردم شاهد هستند و انتظارات آنان پاسخ داده نشده است و در حوزه‌هایی مانند جوانان، زنان و اقوام نارضایتی‌ها به صورت مرتب اعلام می‌شود. بنابراین ما باید در شرایط کنونی و طبق فلسفه اصلاحات و برخلاف اصولگرایان به سمت حل مشکلات و مطالبات عمومی حرکت کنیم.

این عضو شورای شهر تهران ادامه داد: البته فلسفه اصلاحات همین است. زمانی که اصولگریان می‌گفتند هیچ مشکلی وجود ندارد، ما اصلاح‌ از درون نظام را مطرح کردیم و اصلاحات و فسلفه وجودی آن چنین بود که نظام باید نوسازی بشود و اشکالات آن در حوزه‌های مختلف متناسب با شرایط روز و مطالبات مردم حل شود و به همین خاطر نیز اصلاحات چه در 76 و چه در 94 و 96 مورد اقبال مردم قرار گرفت و ما از حالا برای انتخابات 98 می‌بایست با یک برنامه جدید وارد میدان شده و به نوعی سیاست‌های جریان اصلاحات را نوسازی کنیم وگرنه ما مانند اصولگرایان خواهیم شد که تغییر و اصلاح و تحول را نپذیرفتند و جایشان را به اصلاحات واگذار کردند. شاید اگر شرایط کشور متفاوت بود می‌گفتیم که باید نوع دیگری رفتار کنیم.