پیام ویژه-فتنه
پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم که برای مدتی فضای کشور و خصوصاً پایتخت
را آبستن بحران و ناامنی ساخت، پس از چند ماه فرونشست و امنیت و آرامش
پیشین دوباره حکمفرما گردید. این غائله قطع نظر از همهی تلخیهایش،
پیامها و نکات درسآموزِ بسیار مهمی داشت که تحلیل موشکافانه و درک عمیق
آن میتواند ضامن تداوم حرکت بالندهی انقلاب در دههی چهارم حیات آن
باشد.
از رهگذر تامل در بحران پس از انتخابات، این حقیقت
بر همهی ناظران آگاه مکشوف میگردد که جنس و ماهیت تهدیدات فراروی نظام
از سختافزاری به نرمافزاری تغییر یافته است.
بیشک جمهوری اسلامی ایران نیز از تبعات این چرخشِ
جهانی به جانب مظاهر قدرت نرم مصون نبوده است. به همین خاطر از ماهها پیش
از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، همگرایی و تشریک مساعیِ کمنظیری میان
معاندان داخلی و خارجی نظام صورت پذیرفت و حجم عظیمی از ظرفیتهای قدرت
نرم بسیج گردید تا پروژهی نافرمانی مدنی و ایجاد اغتشاش با یک سازماندهی
دقیق و حسابشده و با هدف براندازی جمهوری اسلامی آغاز گردد. الگوبرداری
بیکم و کاستِ این تحرکات از مدلهای شناخته شدهی انقلابهای رنگی و
بهویژه دستاویز قراردادن بهانه نخنمای تقلب در انتخابات، جای هیچ شک و
شبهه ای را در خصوص ماهیتِ از پیش طراحی شدهی این فتنه باقی نمیگذارد.
هنگام تحلیل حوادث پس از انتخابات و در مقام واکاوی
دلایل مهار بحران، هرگز نمیتوان نقش محوری ولایت فقیه را نادیده انگاشت.
رهبری معظم انقلاب اسلامی بهعنوان سکاندار نظام جمهوری اسلامی، چنان
جلوهی بینظیری از مدیریت هوشمندانهی بحران را به نمایش گذارد و برای
فرونشاندن تلاطم شدید سیاسی و اعاده آرامش و ثبات چنان کوشید که حتی اعجاب
تحلیلگران خارجی را برانگیخت و آنان را به اذعان واداشت که جمهوری اسلامی
به واسطه وجود یک رهبر مقتدرِ و برخوردار از پشتیبانی عظیم تودههای
مردمی در راس هرم قدرت سیاسی خود، پتانسیل بسیار بالایی برای از سرگذراندن
تهدیدات براندازانه دارد.
مطرح کردن ادبیات فتنه و جنگ نرم در سطح جامعه،
ارائهی شاخصهایی برای تمییز جریان اصیل انقلاب از جریانهای بدعتگذار و
منحرف و نیز تلاش مجدانه برای ترویج فضای همدلی و وفاق میان سیاسیون،
میتواند موضوع یک پژوهش مبسوط باشد، اما چیزی که برای ما موضوعیت دارد،
این است که حوادث اخیر ظرفیتهای عظیم ولایت فقیه را در امر ثباتآفرینی و
مهار بحرانهای سیاسی، بیش از پیش نمایان ساخت که بیشک در تحلیل شرایط
دههی چهارم کشور نیز جایگاهی بسیار رفیع خواهد داشت.
مقام معظم رهبری 73 بار کلمه «فتنه» را در 23
سخنرانی (از تیر ماه سال 1388 تا آذر سال جاری) در جمع اقشار و گروههای
مختلف کشور در تحلیل حوادث بعد از انتخابات به کار برده اند. این مجموعه
با محوریت بیانات معظم له در این خصوص تنظیم شده که در آن سخنان، مواضع،
تحلیلها، آسیبشناسی، توصیهها و هشدارهای ایشان در ماجرای فتنه و جوانب
آن و همچنین راهکارهایی رهبری برای برون رفت از فضای فتنه، آمده است.
برکسی پوشیده نیست که ولایت فقیه یکی از مهمترین
دلایل ثبات وامنیت مثالزدنیِ جمهوری اسلامی ایران آن هم در دل یکی از
بیثباتترین مناطق جهان است. حراست از این رکن رکین نظام، همان گونه که آن
یار سفر کرده ،یعنی حضرت امام (ره) فرمودند که: «پشتیبان ولایت فقیه باشید
تا به این مملکت آسیبی نرسد»، ضامن تداوم ، ثبات و امنیت کشور در دههی
چهارم و دهههای آینده خواهد بود.
در سالروز ولادت امام علی (ع) 15 تیر 1388
این فتنههایی که دشمن بر پا کرده بود ، امید بسته
بود که شاید بتواند از این آب گل آلود ماهی بگیرد . بحمدا... این فتنهها
تمام شد . هر فتنهای در مقابل حق ، در مقابل ملت هوشیار از بین خواهد رفت ،
گرد و غبار فرو خواهد نشست .
حواشی ایجاد شده به وسیله یک عده دشمن ، یک عده غافل
از بین میرود ، متن قضیه باقی میماند ... حواشی ، گرد و غبارها ،
پیرایهها ، کارها وحرفهای دشمن شاد کن مقام خواهد شد ، اما این حقیقت
میماند . « فاماالزید فیذهب حفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث
فیالارض»(سورهرعدآیه17).
مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهوری 21 مرداد 1388
امتحانهائی هم در این انتخابات پیش آمد. یک امتحان،
امتحان آحاد مردم بود. به نظر من مردم در این امتحان برنده شدند؛
نمره قبولی گرفتند. حضور عظیم مردم، یک امتحان عظیمی بود که
آنها را سرافراز کرد. بسیاری از آحاد مردم، از جریانهای سیاسی، طبق
وظیفهشان عمل کردند. بعضی از خواص هم البته مردود شدند. این
انتخابات بعضیها را مردود کرد. برخی از جوانان ما که با
صداقت، با سلامت وارد میدان وظیفه میشوند، به رغم
هوشیاریهایشان، در مواردی اشتباه کردند. بسیاری از جوانان
این کشور هم با همان ایمان، با همان صداقت، حرکت درستی کردند. به کسی
اعتقاد پیدا کردند، به او رای دادند؛ یا آن کس رای آورد یا نیاورد. ملاک
این نیست. ملاک این است که انسان عقیدهای پیدا کند،
هوشیارانه، از روی احساس وظیفه، احساس تکلیف، وارد میدان این عمل سیاسی و
حرکت سیاسی بشود. بعد هم همه تسلیم قانون باشند. اکثر قاطع ملت ما - از
جوانها، از نخبگان، از تودهی عظیم مردم - در این ردیف قرار
گرفتهاند و در این امتحان مقبول شدهاند. یک
عده هم البته فریب خوردند.
در دیدار با جمعی از شعراء 14 شهریور 1388
در حوادث فتنهگون ، شناخت عرصه دشوار است . شناخت
اطراف قصه دشوار است. شناخت مدافع و مهاجم دشوار است . شناخت ظالم و مظلوم
دشوار است . شناخت دوستودشمندشواراست.
خطبههای نماز جمعهی تهران 20 شهریور 1388
یکی از خصوصیات امیرالمومنین در مشی سیاسییاش این
بود که با دشمنان خود و مخالفان خود با استدلال حرف میزد و استدلال میکرد.
در نامههایی که حتّی به معاویه نوشته است استدلال میکرد بر اینکه روش
تو غلط است. با طلحه و زبیر که آمدند با امیرالمومنین بیعت کردند حضرت
اینجور میفرماید: «لقد نقمتما یسیرا و ارجاتما کثیرا»؛ شما یک چیز کوچک را
وسیله و مایهی اختلاف قرار دادید، این همه نقاط مثبت را ندیده گرفتید؛ دم
از دشمنی میزنید، دم از مخالفت میزنید. با اینها متواضعانه امیرالمومنین
حرف میزند، توضیح میدهد؛ میگوید: من دنبال دشمن نمیگردم. این مدارا را
دارد. اما آن وقتی که این مدارا اثر نکند، آن وقت جای قاطعیت علوی است؛ آن
جائی است که امیرالمومنین نشان میدهد که با کسانی مثل خوارج، آنجور رفتار
میکند که خودش فرمود: «انا فقات عین الفتنه»؛(8) چشم فتنه را من در آوردم. و
کسی دیگر غیر از علی نمیتوانست این کار را بکند.
دنیاطلبان برای اینکه به مقاصد خودشان برسند ، در
جامعه فتنه ایجاد میکنند ، جنگها تبلیغات دروغین ، سیاست بازیهای
ناجوانمردانه ، اینها ناشی از همین دنیاطلبیهاست . در محیط فتنه ، محیط
فتنه به معنای محیط غبار آلود است و وقتی فتنه در جامعهای به وجود آمد ،
فضای ذهنی مردم مثل محیط غبار آلود و مهآلود است که گاهی انسان نمیتواند
دومتری خودش را هم ببیند . یک چنین وضعی به وجود میآید . در یک چنین
وضعیتی است که خیلیها اشتباه میکنند ، بصیرت شان را از دست میدهند .
تعصب های بیخود عصبیتهای جاهلی در چنین فضایی رشد پیدا میکند .
در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری دوم مهر 1388
اهل فتنه مایلند که خشیت خودشان را، خوف از خودشان
را در دل نخبگان و خواص، به جای خشیت از خدا بنشانند؛ یعنی مایلند که از
آنها ترسیده بشود؛ بعضیها در فضای فتنه، این جملهی «کن فی الفتنه کبن
اللبون لا ظهر فیرکب و لا ذرع فیحلب» را بد میفهمند و خیال میکنند معنایش
این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! اصلاً در این جمله
این نیست که: «بکش کنار». این معنایش این است که به هیچوجه فتنهگر نتواند
از تو استفاده کند؛ از هیچ راه.
در جنگ صفین ما از آن طرف عمار را داریم که جناب
عمار یاسر دائم مشغول سخنرانی است؛ این طرف لشکر، آن طرف لشکر، با گروههای
مختلف؛ چون آنجا واقعاً فتنه بود دیگر؛ دو گروه مسلمان در مقابل هم قرار
گرفتند؛ فتنهی عظیمی بود که عدهای مشتبه بودند. عمار دائم مشغول روشنگری
بود؛ این طرف میرفت، آن طرف میرفت، برای گروههای مختلف سخنرانی میکرد از
آن طرف هم آن عدهای آمدند خدمت حضرت و گفتند: «یا امیرالمومنین انّا قد
شککنا فی هذا القتال»؛ ما شک کردیم. ما را به مرزها بفرست که در این قتال
داخل نباشیم! خوب، این کنار کشیدن، خودش همان ذرعی است که یحلب؛ همان ظهری
است که یُرکب! گاهی سکوت کردن، کنار کشیدن، حرف نزدن، خودش کمک به فتنه
است. در فتنه همه بایستی روشنگری کنند؛ همه بایستی بصیرت داشته باشند.
در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر 15 مهر 1388
بصیرت این است. بصیرت وقتی بود، غبارآلودگی فتنه
نمیتواند آنها را گمراه کند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود،
انسان ولو با نیت خوب، گاهی در راه بد قدم میگذارد. شما در جبههی جنگ اگر
راه را بلد نباشید، اگر نقشهخوانی بلد نباشید، اگر قطبنما در اختیار
نداشته باشید، یک وقت نگاه میکنید میبینید در محاصره دشمن قرار
گرفتهاید؛ راه را عوضی آمدهاید، دشمن بر شما مسلط میشود. این قطبنما
همان بصیرت است.
در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور چهارم آذر 1388
دیدید شما در اوائل همین حوادث بعد از انتخابات -
این فتنهی بعد از انتخابات - اولین کاری که شد، تردیدافکنی در کار مسئولین
رسمی کشور بود؛ در کار شورای نگهبان، در کار وزارت کشور. این
تردیدافکنیها خیلی مضر است؛ دشمن این را میخواهد. جوانان بسیجی باید ایمان
را، بصیرت را، انگیزه را، رعایت موازین و معیارها را، اینها همه را با هم
ملاحظه کنند.
در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون 22 آذر 1388
حقیقت قضیه این است؛ اما زبانی که به کار میبرند، آن
چیزی است که گفتم: ما با قانونشکنی مخالفیم! دولتهای قانونشکن باید
پاسخگو باشند! ببینید، فتنه یعنی این. چه چیزی میتواند این توطئهها را،
این جریان گندابِ فاسد را از مجموعهی افکار عمومی عالم جمع بکند جز
روشنگری؛ و این ظلمات را بشکند. چه میتواند بشکند، جز چراغ و مشعل بیان
حقیقت؟ ببینید چقدر وظیفه، سنگین است.
در زمینههای مسائل دینی هم همین جور است. یکی از
کارهائی که امروز دستهای فتنهانگیز در دنیا بجد دنبالش هستند، اختلافات
مذهبی در بین مسلمانهاست. چون منطقهای که مسلمانها در آن زندگی میکنند،
منطقهی حساسی است، منطقهی پر فایدهای است، منطقهی راهبردی است، منطقهی
نفت است و آنها به اینجا احتیاج دارند؛ اسلام هم مزاحم است. پس بایستی یک
جوری مشکل اسلام را برای خودشان حل کنند. یکی از راههای خوبی که پیدا
کردهاند، ایجاد اختلاف بین مسلمانهاست؛ وسیلهی اختلاف هم تعصبات مذهبی.
چه چیزی میتواند در مقابل این، ایستادگی بکند؟ بصیرت، روشنگری، تبلیغ صحیح،
در دام دشمن نیفتادن. این، عرصهی بینالمللی است.
دنیائی که اساس کار دشمنان حقیقت بر فتنهسازی است،
اساس کار طرفداران حقیقت بایست بر این باشد که بصیرت را، راهنمائی را، هرچه
میتوانند، برجستهتر کنند و این شاخصها را، این مایزها را، این
معالمالطریق را بیشتر، واضحتر، روشنتر در مقابل چشم مردم قرار بدهند، که
مردم بفهمند، تشخیص بدهند و گمراه نشوند. مهمترین برههای و زمان و
مکانی که تبلیغ، آنجا معنا میدهد، جائی است که فتنه وجود داشته باشد.
در دیدار مردم قم در سالگرد قیام 19 دی 1388
در شرائطی که دشمن با همه وجود، با همهی
امکاناتِ خود درصدد طراحی یک فتنه است و میخواهد یک بازی خطرناکی را شروع
کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازی کمک نکرد. خیلی باید با احتیاط و
تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاههای مسئولی وجود دارند،
قانون وجود دارد.
دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی 29 دی 1388
دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضای شفاف را
برنمیتابند؛ فضای غبارآلود را میخواهند. در فضای غبارآلود است که میتوانند
به مقاصد خودشان نزدیک شوند و به حرکت ملت ایران ضربه بزنند. فضای
غبارآلود، همان فتنه است. فتنه معنایش این است که یک عدهای بیایند با
ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این
فضای غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهرهی خودش را پنهان کند، وارد میدان
شود و ضربه بزند.
وقتی در داخل محیط فتنه، کسانی با زبانشان صریحاً
اسلام و شعارهای نظام جمهوری اسلامی را نفی میکنند، با عملشان هم جمهوریت و
یک انتخابات را زیر سوال میبرند، وقتی این پدیده در جامعه ظاهر شد، انتظار
از خواص این است که مرزشان را مشخص کنند، موضعشان را مشخص کنند. دوپهلو
حرف زدن، کمک کردن به غبارآلودگی فضاست؛ این کمک به رفع فتنه نیست، این کمک
به شفافسازی نیست. شفافسازی، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است.
غبارآلودگی، کمک دشمن است. این، خودش شد یک شاخص. این یک شاخص است: کی به
شفافسازی کمک میکند و کی به غبارآلودگی کمک میکند. همه این را در نظر
بگیرند، این را معیار قرار بدهند.
در دیدار جمعی از مردم آذربایجان 28 بهمن 1388
امام بزرگوار ما با اینکه با تبریز آشنائی نزدیکی
نداشتند، اما مردم تبریز را خوب شناخته بودند. در آن قضایای فتنهی اول
انقلاب که در جاهای مختلف فتنهانگیزی شد، از جمله در تبریز، امام فرمودند
که خود مردم تبریز جواب فتنهگران را خواهند داد، و دادند؛ همینجور شد. جز
نیروی ایمان و غیرت و همت و آگاهی و بصیرت، چیز دیگری نمیتوانست آن
فتنهها و آن آتشها را خاموش کند.
در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ششم اسفند 1388
این فتنههای بعد از انتخابات، آن چیزی که اساس قضیه
است، این است که رای مردم و حضور مردم از نظر یک عدهای نفی شد، مورد خدشه
قرار گرفت، نظام تکذیب شد، مورد تهمت قرار گرفت. گناه بزرگی که انجام
دادند، این بود. اینها بایست تسلیم میشدند. بالاخره وقتی انتخابات با همین
معیارهائی که در اسلام وجود دارد اتفاق افتاد، بایستی در مقابل قانون، در
مقابل داوری قانون تسلیم شد؛ همچنان که باید در مقابل آن داوری که قانون او
را معین میکند، تسلیم شد. اگر قانون در مسئلهی مهمی مثل مسئلهی انتخابات
یک داوری را مشخص کرده است، یا یک شیوهی داوری را مشخص کرده است، باید
تسلیم این بشوند، ولو برخلاف میلمان باشد.
در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی اول فروردین 1389
حالا همت برتر و کار بیشتر، همت مضاعف و کار مضاعف
بر این اساس باید انجام بگیرد. عرصههای گوناگونی وجود دارد. ما نباید
بگذاریم وقت بگذرد. هر سالی از سالهائی که دوران انقلاب گذرانده است، و در
هر سالی هر ماهی، و در هر ماهی هر روزی، وزن و مقداری دارد، ارزشی دارد؛
نباید این را از دست داد. ممکن است در هشت ماه از سال 88 که اشتغالات
فتنهانگیزان بعضی از ذهنها را به خود مشغول کرد، برخی از کارها نیمهکاره
مانده باشد؛ باید جبران بشود.
خطبههای نماز جمعهی تهران در حرم امام خمینی (ره ) 14 خرداد 1389
دیدید فتنهای به وجود آمد، کارهائی شد، تلاشهائی
شد، آمریکا از فتنهگران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهای غربی دفاع
کردند، منافقین دفاع کردند، سلطنتطلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه
این شد که در مقابل همهی این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت
بزرگ ما در روز نهم دی، در روز بیست و دوی بهمن، آنچنان عظمتی از خودشان
نشان دادند که دنیا را خیره کرد.
در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی 18 خرداد 1389
شما نمایندگان محترم بجز تلاشهائی که در زمینهی
قانونگذاری، نظارت و بقیهی وظائف قانونی انجام دادید در عرصههای مهم
سیاسیِ داخلی و خارجی هم نقشآفرینی کردید.در قضایای فلسطین، در قضایای
هستهای، در قضایای گوناگون - هم در مسائل داخلی، همان طور که اشاره کردند؛
برخی از فتنهانگیزیها، بعضی از بداخلاقیها، مجلس نقشآفرین بوده است.
بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیئت علمی دانشگاهها دوم تیر 1389
بعد معلوم شد که نگاه سیاسی و فهم سیاسی و آن چراغ
مهشکنِ دوران فتنه را هم دارد.فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛
چراغ مهشکن لازم است که همان بصیرت است
در دیدارمردم بوشهر در روز میلاد امام علی(ع ) پنجم تیر 1389
خاصیت دوران فتنه - همان طور که بارها عرض کردهایم -
غبارآلودگی است، مهآلودگی است. نخبگان گاهی دچار خطا و اشتباه میشوند.
اینجا شاخص لازم است. شاخص، همان حق و صدق و بیّنهای است که در اختیار
مردم قرار دارد. امیرالمومنین مردم را به آن ارجاع میداد. امروز ما هم
محتاج همان هستیم.
در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت هشتم شهریور 1389
اما آنچه که در وهلهی اول باید عرض کنیم، این است
که این سالی که بر دولت دهم گذشت، سال خیلی سختی بود. کسانی که فتنهی سال
88 را شروع کردند - حالا یا خودشان طراحی کرده بودند، یا دیگران طراحی کرده
بودند؛ نمیخواهیم نسبتی بدهیم، ولی به هر حال این فتنه طراحی شده بود - به
کار کشور ضربهی سختی زدند. اگر این فتنه نبود، بلاشک کارهای گوناگون کشور
بهتر پیش میرفت. اینها دشمنان را امیدوار کردند و روحیه دادند به کسانی که
علیه نظام اسلامی جبههبندی کردهاند و یک جبههای تشکیل دادهاند.
در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری 25 شهریور 1389
به نظر من، فتنهی سال 88 هم همین بود؛ برای ما یک
زنگ بود، یک زنگ بیدارباش بود. بعد از آنی که در یک انتخاباتی، چهل میلیون
شرکت میکنند و همهی ما تا آخر شب، خوشحال، خرسند که پای صندوقهای رای مردم
جمع شدند و تا آخر شب رای دادند - و البته هنوز عدد گفته نشده بود، همه هم
لذت میبردند - ناگهان از یک گوشهای، فتنهای شروع میشود؛ ما را بیدار
میکند؛ میگوید: به خواب نروید، غفلت نکنید، خطرهائی در مقابل شما وجود دارد
و آن خطرها اینهاست. به نظر من، همهی حوادث را اینجوری باید نگاه کرد.
پارسال در همان بحبوحهی جریان فتنهی سال 88
شنیدید که یکی از شبکههای اجتماعی اینترنتی که در ارتباط با معارضین فعال
بود: خبرهای اینجا را ببرند، دستورهای آنجا را برسانند، همین طور شلوغ
کنند، فضا را چه کنند، میخواست موقتاً برای تعمیرات کارش را تعطیل کند،
دولت آمریکا مانع شد، گفت شما اگر الان، ولو برای تعمیرات تعطیل موقت
بکنید، این به معارضین داخل ایران ضرر میزند؛ جلویش را گرفتند. یعنی تعطیلی
موقت را به این شبکهی اجتماعی اجازه ندادند. یعنی کمکهای اینجوری بود. و
انواع و اقسام کمکها و اعانتهایی که به اینها میشود.
البته مردم ایستادند، آخرین نمونهاش هم همین
فتنهی سال 88 بود؛ مردم ایستادند. همان کسانی که به کسان دیگری غیر از
منتخَب رای داده بودند، همانها هم در مقابل آنها ایستادند. لذا دیدید در 9
دی، در 22 بهمن، همه شرکت کردند؛ همه آمدند. این نشاندهندهی این است که
فتنهگران و فتنهانگیزان یک اقلیت معدودند؛ منتها دروغ گفتند، خواستند
مردم را دنبال خودشان بکشانند. اولِ کار موفق هم شدند؛ بعد که چهرهشان
آشکار شد، نقابشان در خلال حرفها و کارهای گوناگون افتاد، مردم از اینها رو
برگرداندند. بنابراین، مردم ایستادهاند. خب، این یک نکته است در وضع
کشور.
در دیدار هزاران نفر از بسیجیان استان قم دوم آبان 1389
قبل از شروع انتخابات و آن قضایای فتنه، بعضی از
کسانی که بعداً امتحان خودشان را در فتنه دادند، به ما مراجعه میکردند که
آقا سال آینده، سال سختی است - یعنی همان سال 88 - از لحاظ اقتصادی چنین
است، چنان است؛ فضا را تنگ، تاریک، مشکل، غیر قابل عبور جلوه میدادند؛
مسئولین را یک جور میخواستند دلسرد کنند، مردم را یک جور. این تبلیغات
نشانهی این است که آنها از این حرکت عظیم و پرشتابِ مسئولین و مردم عقب
ماندند. پس اگر چنانچه این جهتگیری دشمن دانسته شد، نگاه انسان به واقعیت،
نگاه درستی خواهد شد؛ نگاه نافذی خواهد شد.
یا در زمینهی سیاست خارجی، سیاست بینالمللی، در
بعضی از همین مطبوعات خودمان هم شما دیدید؛ در اظهارات سال گذشتهی بعضی از
اصحاب فتنه هم مشاهده کردید؛ هی تکرار میکردند که آقا ما در دنیا ذلیل
شدیم، جمهوری اسلامی در دنیا بیآبرو شده، بیارزش شده، چه شده، چه شده.
امروز وقتی به واقعیت نگاه میکنیم، میبینیم روزبهروز آبروی جمهوری اسلامی
در میان ملتهای گوناگون دنیا - مسلمان و غیر مسلمان - افزایش پیدا کرده
است. دشمنان ملت ایران این را میدانند، میفهمند، احساس میکنند؛ البته کتمان
میکنند.
در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم، چهارم آبان 1389
من در همین فتنهی 88 به بعضی دوستان قرائن و شواهد
را نشان دادم؛ حداقل از ده سال، پانزده سال قبل از آن، برنامهریزی وجود
داشت. از بعد از رحلت امام برنامهریزی وجود داشت؛ اثر آن برنامهریزی در
سال 78 ظاهر شد؛ مسائل کوی دانشگاه و آن قضایائی که اغلب یادتان هست، بعضی
هم شاید درست یادشان نباشد. قضایائی که سال گذشته پیش آمد، یک تجدید حیاتی
بود برای آن برنامهریزیها. البته سعی کردند با ملاحظهی وقت و جوانب
گوناگون، این کار را انجام دهند؛ که خوب، بحمدللَّه شکست خوردند، باید هم
شکست میخوردند. پس جبههی دشمن برنامهی بلندمدت دارد. آنها مایوس نمیشوند
که ببینند حالا امروز شکست خوردند، دست بردارند؛ نه، طراحی میکنند برای ده
سال دیگر، بیست سال دیگر، چهل سال دیگر. باید آماده باشید.
همین قضایای فتنهی اخیر، یک عدهای اشتباه کردند؛
این بر اثر بیبصیرتی بود. ادعای تقلب در یک انتخابات بزرگ و باعظمت میشود؛
خوب، این راهش واضح است. اگر چنانچه کسی معتقد به تقلب است، اولاً باید
استدلال کند، دلیل بیاورد بر وجود تقلب؛ بعد هم اگر چنانچه دلیل آورد یا
نیاورد، قانون راه را معین کرده است؛ میتواند شکایت کند. باید بازرسی شود،
بازبینی شود؛ آدمهای بیطرفی بیایند نگاه کنند تا معلوم شود تقلب شده یا
نشده؛ راهش این است دیگر. اگر چنانچه کسی زیر بار این راه نرفت و قبول نکرد
- با اینکه ما کمکهای زیادی هم کردیم: مدت قانونی را بنده تمدید کردم؛
حتّی گفتیم خود افراد بیایند جلوی دوربینهای تلویزیون شمارش کنند - دارد
تمرد میکند. توجه بفرمائید. مقصود این نیست که راجع به قضایای گذشته
اظهارنظر کنیم؛ میخواهیم مثال بزنیم. پس بصیرت پیدا کردن، کار دشواری نیست.
اگر شما نگاه کردید دیدید یک راه معقول قانونیای وجود دارد و کسی از آن
راه معقول قانونی سرمیپیچد و کاری میکند که برای کشور مضر است، ضربهی به
منافع ملت است، خوب، با نگاه عادلانه، با نگاه متعارف، با نگاه
غیرجانبدارانه، معلوم است که او محکوم است؛ این یک چیز روشنی است، یک قضاوت
واضحی است. پس ببینید مطالبهی بصیرت، مطالبهی یک امر دشوار و ناممکن
نیست. بصیرت پیدا کردن، کار سختی نیست. بصیرت پیدا کردن همین اندازه لازم
دارد که انسان اسیر دامهای گوناگون، از دوستیها، دشمنیها، هوای نفسها و
پیشداوریهای گوناگون نشود. انسان همین قدر نگاه کند و تدبر کند، میتواند
واقعیت را پیدا کند. مطالبهی بصیرت، مطالبهی همین تدبر است؛ مطالبهی
همین نگاه کردن است؛ مطالبهی چیز بیشتری نیست. و به این ترتیب میشود فهمید
که بصیرت پیدا کردن، کار همه است؛ همه میتوانند بصیرت پیدا کنند. البته
بعضی نه به خاطر عناد، نه به خاطر بدخواهی، که گاهی غفلت میکنند. اما اگر
چنانچه تداوم پیدا کند، این دیگر بیبصیرتی است، این دیگر غیر قابل قبول
است.
در قضایای فتنه هم همین جور. بعضی در این فتنه و در
این جنجال وارد شدند، نفهمیدند اسم این براندازی است؛ نفهمیدند این همان
فتنه است که امیرالمومنین فرمود: «فی فتن داستهم باخفافها و وطئتهم
باظلافها و قامت علی سنابکها».(6) فتنه خرد و نابود میکند کسانی را که زیر
دست و پای فتنه قرار بگیرند. آنها نفهمیدند این فتنه است. یک حرفی را یکی
گفت، اینها هم تکرار کردند. پس نمیشود همه را محکوم به یک حکم دانست. حکم
معاند متفاوت است با حکم غافل. البته غافل را هم باید بیدار کرد.
در دیدار دانشآموزان در آستانه 13 آبان 12 آبان 1389
در میدان سیاسی، فتنهی سال 88 را جوانهای ما
خواباندند. بیش از عوامل گوناگون دیگر، جوانهای ما، همین شما دانشآموزها،
همین شما دانشجوها نقش داشتید؛ والّا فتنه، فتنهی بزرگی بود. من به شما
عرض کنم؛ چند سالی که بگذرد، آن وقت قلمهای بسته شدهی آگاهان بینالمللی
روان خواهد شد، باز خواهد شد، خواهند نوشت. ممکن است من آن روز نباشم، اما
شماها هستید؛ خواهید شنید، خواهید خواند که چه توطئهی بزرگی پشت فتنهی
سال 88 بود. این فتنه خیلی چیز مهمی بود، قصدشان خیلی قصد عجیب و غریبی
بود؛ در واقع میخواستند ایران را تسخیر کنند. اینهائی که عامل فتنه بودند -
توی خیابان، یا بعضی از سخنگویانشان اغلب ندانسته وارد این میدان شده
بودند؛ اما دستهائی اینها را هدایت میکرد، نمیفهمیدند. حالا این که چطور
بعضیها وارد این میدان شدند، چطور ندانسته به دشمن کمک کردند، خودش
تحلیلهای دقیق روانشناختی دارد؛ اما واقعیت قضیه این است که عرض کردم. این
مسئله خیلی کار بزرگی بود.
در دیدار مردم اصفهان در روز عید قربان 26 آبان 1389
در سال گذشته ملت ایران از یک امتحان عبور کرد، از
یک فتنه عبور کرد. این معنایش فقط این نیست که حالا همه فهمیدند ملت ایران
قوی است؛ بلکه معنای مهمتر آن این است که با این حرکت، با این قدرت بر عبور
از فتنه و محنت، این ملت یک وضع جدیدی پیدا کرد؛ یک توانائی تازهای در او
به وجود آمد. تمام طول عمر انسان، قدم به قدم امتحانهاست. اگر ما بتوانیم
بر هوای نفس خود غالب بیائیم، بتوانیم بصیرت خود را به کار بگیریم، بتوانیم
موقع را بشناسیم، بدانیم کار لازم چیست و آن را انجام دهیم، این در ما یک
مرتبهی جدیدی از حیات به وجود میآورد؛ این یک تعالی است، یک ترقی است.
در جمع 110 هزار بسیجی در روز عید غدیر چهارم آبان 1389
دیدید بعضیها نتوانستند واقعیاتِ جلوی چشم را
ببینند، نتوانستند تشخیص بدهند. در فتنهی طراحیشدهی پیچیدهی سال 88
حقایقی جلوی چشم مردم بود؛ نگذاشتند یک عدهای این حقایق را ببینند،
بفهمند؛ ندیدند، نفهمیدند. وقتی در یک کشور فتنهگرانی پیدا میشوند که برای
جاهطلبی خودشان، برای دست یافتن به قدرت، برای رسیدن به اهدافی که به
صورت آرزو در وجود خودشان متراکم و انباشته کردند، حاضر میشوند به مصلحت یک
کشور، به حقانیت یک راه پشت کنند و لگد بزنند؛ کاری میکنند که سردمداران
غربی و دشمنان درجهی یک ملت ایران به هیجان میآیند و سر شوق میآیند و از
آنها حمایت میکنند، این یک حقیقت روشن است.