استقبال اصلاح طلبان از ائتلاف احمدی نژاد – قالیباف
يادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه- مقاله ای از علی محمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران به نقل از آرمان ملی:
اصلاحطلبان اصولا از هر حرکتی که بخواهد رقابت را در انتخابات مجلس 98 تقویت کند، استقبال خواهند کرد. مطلوب آن است که در میان تمام جناحهای سیاسی، ائتلافها به سوی صدور لیست و برنامه مشخص پیش برود. چنین وضعیتی به ایجاد مجلسی هماهنگتر و منسجمتر خواهد انجامید؛ مجلسی که از تشتت آرا و اختلافات اساسی رنج نمیبرد. ائتلاف نیاز به پیش زمینههایی دارد و اگر آن پیش زمینهها فراهم نباشد، حتی اگر چهرهها باهم دیدار و مذاکره کنند ائتلافی صورت نمیگیرد. دیدار آقایان احمدی نژاد و قالیباف هم دیداری تشکیلاتی نیست؛ بلکه دو فرد که سابقه آنها بیشتر غیرتشکیلاتی است باهم دیدار کردهاند تا تدابیری در خصوص انتخابات مجلس آینده اتخاذ کنند. آقای قالیباف که هیچگاه چهرهای حزبی نبوده و پس از نیروی انتظامی با استفاده از موقعیتهایی که برایش به وجود آمده، خود را به جایگاه کنونی رسانده. آقای احمدی نژاد نیز رشد اولیهاش را مدیون آبادگران است که با پیروزی حداقلی در شورای دوم مقدمات حضور او را در قدرت فراهم کردند. از دل ائتلاف اصولگرایان و آبادگران در انتخابات 1384 به مرور جبهه پایداری متولد شد و این جبهه تا اواسط دولت دهم از رئیس جمهور وقت حمایت میکرد، اما در آخر احمدی نژاد ماند و اقلیتی از یارانش. در نتیجه با دو تشکل با سابقه مواجه نیستیم. به هر صورت اما اصلاحطلبان نباید حرکات رقیبان خود را دست کم بگیرند؛ زیرا اگر جریان اصلاحات رقیب را کوچک بپندارد، فضای رقابت تشدید نمیشود و مردم پای صندوقها نمیآیند. اصلاحطلبان باید برنامهای داشته باشند که رضایت اذهان عمومی را فراهم کند. بعد باید ببینند برای اجرای این برنامه اعلام شده، چه روشهایی را میتوان استفاده کرد و با طرح ریزی صحیح روش اجرای برنامههای خود را نیز تشریح کنند. این مسائل هم برای شب انتخابات نیست و از الان باید روی آنها کار شود. مسأله انتخاب کاندیدا نیز دقیقا همین گونه است؛ یعنی نمیشود صبر کرد تا دقیقه90 و بعد با رعایت ملاحظات تحمیلی لیست ارائه داد. در سال 94 همین اتفاق افتاد و زمانی که فرصت چندانی برای ارائه لیست نبود، عدهای در لیست گنجانده شدند. برای انتخاب افراد باید چند پارامتر را در نظر گرفت. اولا فرد باید توانایی اجرای برنامههای مد نظر حزب یا جبهه را داشته باشد. دوما باید دید آیا آن فرد امکان رأیآوری دارد یا خیر. در ادامه باید برنامههای رقیب دیده شود و در مواقع مورد نیاز، به نقد آن بپردازند. همچنین اجازه ندهیم دو قطبیهای کاذب به نفع رقیب شکل گیرد. نمونه این اتفاق را میتوان در انتخابات سال 1384 دید. در آن زمان آقایهاشمی نماد وضع موجود و آقای احمدی نژاد نماد مخالفت با وضع موجود معرفی شد و به این ترتیب به سان یک اپوزیسیون با تخریب آقای هاشمی و سیاه نمایی از وضع موجود توانست رأی بیاورد. این دو قطبی به نفع رقیب شد و باید حواس اصلاح طلبان جمع باشد تا دو بار از یک سوراخ گزیده نشوند.
-
یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۲:۲۰ AM
-
۱۱۲ بازديد
-
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/247125/