پیام ویژه
حال این روزهای اصلاح طلبان و دست و پا زدن برای ماندن
یکشنبه 8 اردیبهشت 1398 - 10:09:50 AM
الف
پیام ویژه-مثلاً در انتخابات92 تا می‌توانستند به دولت نهم و دهم تاختند و در مناظره های انتخاباتی سال96 نیز این راهبرد تا حدودی ادامه داشت، به گونه ای که علت اصلی پیروزی شبه ائتلاف اعتدالیون و اصلاح طلبان، تخریب دولت قبلی، منجی نشان دادن خود و نفی جریان رقیب بود.

وعده هایی هم که دادند مانند هندوانه سربسته ای بود که فقط صدای طبل می داد. با توجه به سخنان ضد و نقیض بزرگان این جریان در مورد انتخابات و همچنین چندپاره بودن افراد و تفکرات آنها، پییش بینی آینده کمی سخت به نظر می رسد، اما با نگاه به گذشته این جریان می توان احتمالاتی را مطرح کرد:

مشکلات معیشتی مردم، رکود و تورم افسار گسیخته زمینه‌ی مناسبی برای اعتراضات مردمی مورد نظر اصلاح‌طلبان فراهم کرده است. شاید تحریم انتخابات آینده مجلس و یا ریاست جمهوری و همراهی با موج اعتراضات معیشتی مردم، گزینه بدی برای این جریان نباشد. زیرا از این راه هم مظلوم نمایی کرده و با رفتارهای رادیکال، اعتبار از دست رفته خود را نزد مردم باز می یابند و هم می توانند سوار بر موج احساسات و اعتراضات اجتماعی شده و خود را زبان گویای مردم بنامند! یعنی به جای پاسخگو بودن نسبت به کارهای خود، به مطالبه گر تبدیل شوند.

اما گزینه تحریم انتخابات و یا شرط و شروط گذاشتن برای شرکت در انتخابات با در نظر گرفتن علاقه فراوان اصلاح طلبان به قدرت و همچنین تغییراتی که به قول خودشان می خواهند إعمال کنند، کمی بعید به نظر می رسد. زیرا تجربه نشان داده است که آنها حتی زیر پوستی هم شده می خواهند در صحنه بمانند و دوست ندارند از ساختار حکومت بیرون بمانند. بنابراین بعضی از اظهار نظرها و تهدیدها نسبت به شورای نگهبان و نظام، در حد زهر چشم و به نوعی خط و نشان کشیدن می تواند باشد.

نکته دیگر اینکه یکی از دلایل ناموفق بودن مخالفان (اپوزیسیون) جمهوری اسلامی در براندازی و تغییر حکومت، این است که رهبری واحدی ندارند. منافقان، سلطنت طلبان، تروریست ها و .. هرچند در مبارزه با جمهوری اسلامی اتفاق نظر دارند، اما هر یک برای خود سهمی قائل‌اند.

بنابراین نقطه ای که بعضی اصلاح طلبان بر روی آن تمرکز کرده اند، به دست گرفتن رهبری و مدیریت مخالفان است. نمونه آن را در سال88 -با همه نواقص موجود در مدیریت معترضان - نیز مشاهده کردیم که به رغم فعالیت های هنجار شکن مانند بی احترامی نسبت به سالار شهیدان و همچنین توهین به امام خمینی و مقام معظم رهبری و ... باز هم اصلاح طلبان صف خود را از معترضین جدا نکردند؛ زیرا با اعلام برائت و موضع گیری صریح، هدف که همان به خیایان کشاندن و گرفتن زهر چشم از حکومت و بزرگنمایی اعتراضات بود، تحقق پیدا نمی کرد. البته اگر در ادامه هم موضع مشخصی و متحدی از جانب آنها گرفته می شد، در عمل کارایی نداشت زیرا آتشی را روشن کردند که خاموش کردن آن، دیگر به دست آنها نبود.

باید گفت که فصل ماهی گیری اصلاح طلبان، هنگام التهاب و ناآرامی در جامعه است.به همین دلیل هر گاه می خواهند حرف خود را به کرسی بنشانند و یا قدرت را به دست بگیرند، سخن از بحران مشروعیت در نزد مردم، عدم اعتماد و شکاف بین مردم و حکومت، فضای ملتهب جامعه، خطر فتنه،اغتشاش، شورش و ... به زبان می آورند. یعنی گاه به همان چیزی تمسک می کنند که خود عامل به وجود آوردن آن هستند! در نتیجه عده ای که معتقد به فشار از پایین و چانه زنی از بالا هستند، شاید خیلی بدشان نیاید که حوادثی شبیه 78 و 88 تکرار شود.

با نظر به شرایط موجود کشور و همچنین سرخورده شدن بسیاری از مردم از اصلاح طلب، آنچه که در کناراصل انتخابات برای افراطیون جناح اصلاح طلب اهمیت دارد همین گزینه یعنی مدیریت و به دست گرفتن اپوزیسیون و هم چنین اعتراضات مردمی در داخل کشور است. زیرا از این راه به مراتب بیشتر می توانند تغییراتی را که مثلاً مد نظر آنها است، اعمال کنند. هر چند که چنین چیزی عملاً غیر ممکن به نظر می رسد. زیرا در اپوزیسیون طیف هایی وجود دارند که اصلاً از اصلاح طلبان خط نمی گیرند و با توجه به امکاناتی که از خارج از کشور دریافت می کنند زیر نظر سرویس های بیگانه فعالیت دارند.

از طرفی طیف اصلاح طلب هنوز تعریف جامع و مانعی از خود ندارد که بخواهیم به ظاهر لشگری را زیر پرچم آنها قرار دهیم. یعنی فعلاً گفتمان اصلاح طلبی را بیشتر به عنوان نفی جریان رقیب می شناسیم. به همین دلیل در درون این جریان چند صدایی و سازهای ناکوک شنیده می شود.

همچنین اهداف اپوزیسیون بیشتر براندازی نظام است اما در جناح اصلاح طلب به غیر از عده معدودی، کمتر کسی اینچنین فکر می کند. علاوه بر آن، در داخل نیز مردم با توجه به تجربه سال های اخیر و سردرگرمی جریان مبهم و مجهول اعتدال و حمایت تمام جانبه و هضم شدن اصلاح طلبان در این جریان، دیگر به آنها اعتماد نخواهند کرد و دست خالی آنها برای مردم رو شده است؛ زیرا آنها از گفتار درمانی و بیان مشکلاتی که همگان از آن کم و بیش مطلع اند، به شدت خسته شده اند و منتظر اقدامی هستند که نتیجه آن را در زندگی خود لمس کنند. در نتیجه اصلاح طلبان به هیچ عنوان نمی توانند این دو گروه را مدیریت و رهبری کنند.

با همه این تفاسیر باید گفت که اختلاف نظر صاحب نظران این جریان و عملکرد ناقص آنها در دولت و مجلس نشان می دهد که نفس های این گفتمان به شماره افتاده و برای باقی ماندن در سپهر سیاست کشور دست و پا می زنند.


http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/214773/حال-این-روزهای-اصلاح-طلبان-و-دست-و-پا-زدن-برای-ماندن
بستن   چاپ