صبح تهران تعطیل؛ ترسناک و تاریک
یادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - روزنامه جوان /متن پیش رو در جوان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
یلدا را باید آلوده تنفس کرد. حالا دیگر شاخصها همه مرزهای پاکی را طی کردهاند و آلوده آلودهاند. این یکی دو روز، از همه روزهای دیگر آلودهتر بوده است.
صادق پارسا| این تصویر غمبار تهران است؛ پایتخت هم انگار در غم پاییزی فرو رفته است. هنوز کارها و رفتوآمدها شروع نشده است، پایتخت اینچنین در آلودگی فرو رفته است. نسبتاً تعطیلی این شهر پرخاطره هم نتوانسته از آلودگی آن بکاهد. حالا دیگر این عادت ما تهرانیها شده است: پاییز و زمستان و وارونگی و آلودگی. ایکاش روزی فرارسد که بشود از زیباییهای پاییزی و برفریزانهای زمستانی پایتخت لذت برد، بدون آلودگی.
کسی چه میداند در این حجم از آلودگی، چه نفسهایی به شماره میافتد و چه جانهایی گرفته میشود. هزاران میلیارد خسارت این آلودگیهاست، البته اگر بشود همه خسارات را محاسبه کرد. چند دهه است که این داستان پرغصه شهروندان تهرانی است: یلدا را باید آلوده تنفس کرد. حالا دیگر شاخصها همه مرزهای پاکی را طی کردهاند و آلوده آلودهاند. این یکی دو روز، از همه روزهای دیگر آلودهتر بوده است.
اوضاع در سایر کلانشهرها و حتی شهرها هم به همین منوال است. مشهد، اصفهان و حتی تبریز نیز بهرغم تعطیلی این روزها آلودهاند. گسترش و نوسازی مترو و سایر بخشهای حملونقل عمومی هم نتوانسته است دردی از آلودگی دوا کند. قطعی برق و افت فشار گاز و نیمهتعطیل شدن صنایع بزرگ و کوچک هم باری از دوش آلودگی کم نکرده است. دولت چهاردهم اعلام کرده است که به حرمت جان شهروندان ایرانی، مازوتسوزی را متوقف کرده است، اما این ادعا هم نتوانسته از آلودگی بکاهد.
قانون و آییننامه برای استقرار هوای پاک کم نداریم. چندسالی میشود که دستکم 26 وزارتخانه و دستگاه اجرایی به صورت مستقیم و غیرمستقیم وظایفی قانونی برای مقابله با آلودگی هوا دارند، اما هر پاییز و زمستان، اوضاع آلودگی بدتر از سال گذشته میشود. وجه اشتراک توجیهات دولتیها هم برای عمل نکردن به وظایف قانونیشان این است: بودجه نداریم! بررسیهای کارشناسی نشان میدهد که منابع و منافع حاصل از اجرای کامل قانون «هوای پاک» میتواند چندین برابر ضررهای ناشی از آلودگی هوا باشد. اما گویا برای مسئولان دولتی و حتی قضایی و نظارتی سیاسیکاری و پاسکاری، اولویت بیشتری دارد. راستی اگر فقط یک مسئول ارشد دولتی به خاطر کشته شدن صدها شهروند ایرانی به دلیل آلودگی هوا، بازداشت و محکوم و به شدیدترین مقرره قانونی مجازات میشد، اکنون باز هم شاهد معطلی اجرای قانون میبودیم؟!
همه چیز دست به دست هم داده است تا ریه تهرانیها و بلکه ایرانیها، در پاییز و زمستان دودی شود. اینکه پاییزی بیاید که در آن فقط ترنم باران و خنکای برگریزانش در ذهن ما بماند، حالا دیگر یک آرزوی دور است. ندانمکاری و فرصتسوزی برای زدودن آلودگی از هوایی که تنفس میکنیم، به خود ما هم بازمیگردد. مایی که بدون دردوجدان، ماشینهای تکسرنشین را با بنزین 1500 تومانی در این روزهای آلوده به خیابانها میآوریم و دون شأنمان میدانیم با مترو و اتوبوس به محل کارمان برویم. این رفتارهای غیرقابل دفاع ما، جان فرزندانمان را هم گرفته است و بیشتر هم میگیرد.
البته این رفتارهای کمخردانه ما در قبال سیاستگذاریها و سیاسیکاریهای مسئولان اجرایی در اجرای قانون و ملاحظات دامنهدار متولیان قضایی که به قیمت ستاندن جان ایرانیها تمام شده است، سهم کمتری دارد: جای مردان سیاست بنشانید درخت / که هوا تازه شود...
-
پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۱:۳۴
-
۸ بازديد
-
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/1544520/