نیکزاد: افزایش اختیارات استانداران ربطی به تجزیه کشور ندارد/ برخی در تهران تصور می کنند، عقل کل بوده و باید برای روستاها هم تصمیم گیری کنند
سياسي
بزرگنمايي:
پیام ویژه - اکبر نیکزاد گفت: بحث افزایش اختیارات استانداران ایده خوبی است. در دولت سیزدهم، یک سری اختیار به برخی از استان ها به خصوص استان های مرزی داده شد و نتیجه مثبت آن قابل مشاهده است.
بحث افزایش اختیارات استانداران، یکی از موضوعاتی است که این روزها به کررات از زبان دولتمردان شنیده می شود. خاصه آنکه شهرام دبیری، معاون پارلمانی رئیس جمهور نیز اخیرا تاکید کرده است؛ «طبق برنامه توسعهای در حال افزایش اختیارات استانداران به ویژه استانهای مرزی هستیم.» محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهور نیز بر تلاش ها برای تحقق این ایده تاکید کرده است. اما این ایده چقدر قابل اجرایی شدن است؟ مخالفان چه استدلالی دارند؟
اکبر نیکزاد، رئیس سابق بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و از استانداران دولت دهم گفت: «اگر به این استانداران اختیارات بیشتری بدهیم، مسائل مردم راحت تر حل خواهد شد. شما اگر اعتبارات عمرانی کشور را بررسی کنید، بیش از 70 درصد آن در دست وزارت خانه ها است و 20 درصد در دست استانداران است؛ در حالی که باید عکس این کار صورت بگیرد.»
وی که از اجرایی شدن این ایده استقبالمی کند، می گوید؛« الآن هفته ای یک یا دوبار استانداران باید به تهران بیایند تا با گریه و زاری بتوانند پول بگیرند. بنابراین، این اصلاحات باید انجام شود و همه باید در اجرای آن کمک کنیم.»
نیکزاد که در کارنامه خود استانداری اردبیل و کهگیلویه و بویراحمد را دارد، با اشاره به انتقادات از افزایش اختیارات استانداران گفت: «به من به عنوان یک استاندار می گویند که وظیفه دارید طبق قانون برنامه هفتم توسعه، بافت فرسوده را تا 1404 به بافت نوساز تبدیل کنید؛ مرکز شیر فلکه را باز کرده و اختیاراتی را به استاندار می دهد. سپس به مردم خدمات داده شده و باعث خوشحالی آنان می شود. به این می گویند تجزیه؟ این حرفی است که ارتباطی به مسائل ندارد.»
مشروح گفت و گوی اکبر نیکزاد، رئیس سابق بنیاد مسکن انقلاب اسلامی را در ادامه می خوانید.
* آقای نیکزاد! دولت چهاردهم بحث افزایش اختیارات استانداران را چندین بار مطرح کرده و معتقد است که رئیس جمهور استان باید استانداران باشند و به جز مسائل امنیتی و دفاعی و گاها سیاسی در استان ها تصمیم گیری شود، حتی به استانداران فراخوان داده که پیشنهادات خود درباره واگذاری اختیارات استانداران را اعلام کنند، این ایده را چطور ارزیابی می کنید و چقدر قابلیت اجرا شدن دارد؟
استحضار دارید که من دو دوره استاندار بوده و یک دور معاون استاندار و شهردار استان بوده ام، به دلیل سرکار و داشتن با امور مردم و تجربیاتی که کسب کردم، باید بگویم ایده افزایش اختیارات استانداران، ایده بسیار خوبی است. اما در هر مسئولیتی اختیارات با وظایف همخوانی داشته باشد. همه عزیزان می دانند که استانداران در پیشانی استان ها هستند. در دسترس همه مردم هستند و تمام استانداران یک دونه کارشان ثابت است که همان ملاقات های مردمی است. یعنی هر هفته هر استانداری با برنامه ای که دارد یک روز خاصی را اختصاص داده برای ارتباطات مردمی و آنان را نلاقات می کند. غیر از این استانداران به صورت مرتب بازدید از شهرستان ها، شهر ها و روستاها را در برنامه خود دارند. در محل بازدید با مردم ملاقات کرده و مسائل آنان را می شنوند. بنابراین، استانداران به صورت مستقیم با مردم در ارتباط بوده و مسائل آنان را می داند.
اعتبارات عمرانی باید دست استانداران باشد اما وزارتخانه ها به اعتبارات چسبیده اند
اگر به این استانداران اختیارات بیشتری بدهیم، مسائل مردم راحت تر حل خواهد شد. شما اگر اعتبارات عمرانی کشور را بررسی کنید، بیش از 70 درصد آن در دست وزارت خانه ها است و 20 درصد در دست استانداران است؛ در حالی که باید عکس این کار صورت بگیرد. یکسری پروژه ها هستند که سنخیت ملی دارند و قابل تخصیص میان استان ها را نداشته و باید دست وزارت خانه باشد؛ اما بقیه پروژه ها که قابل تفکیک است آن و پروژه و اعتبار در اختیار استاندار باشد. استانداری که اختیار داشته و از مسائل آگاه است می تواند کار را پیش ببرد و یک باری از روی دوش وزارت خانه ها برداشته شده و می توانند در مسائل دیگر برنامه ریزی کنند.
اما وزارت خانه ها به اعتبارات چسبیده اند، وقت نمایندگان و استانداران بیشتر صرف حضور در وزارت خانه ها می شود تا بتوانند اعتبار بگیرند. بنابراین، بحث افزایش اختیارات استانداران ایده خوبی است. در زمان آیت الله رئیسی، یک سری اختیار به برخی از استان ها به خصوص استان های مرزی داده شد و نتیجه مثبت آن قابل مشاهده است.
برخی در تهران تصور می کنند، عقل کل بوده و باید برای روستا تصمیم گیری کنند
* این شیوه حکمرانی و اداره فدرالی از سوی چهره های مختلف چه اصولگرا چه اصلاح طلب مطرح شده، عدم حرکت به این سمت بخاطر مختصیات سیاسی کشور است یا علتی دیگر از نگاه شما دارد؟
من مسئول یک نهاد بودم و همه پروژه ها مانند دانه های تسبیح در دست من بود و در همه جلسات بیان می کردم که موضوعات را به صورت ساده بیان کنیم. درآمد کشور، خواسته ها و نیازهای مردم در حوزه های مختلف مشخص هستند. مصارف، منابع و ... مشخص هستند. زمانی که می گوییم فدرالی شود برخی تصور می کنند که منظور ایالتی شدن استان ها است. در حالی که من معتقدم موضوع به این گستردگی و پیچیدگی نیست. من می گویم شما الآن در روستا خدمات ارائه می دهید اما بهیار روستا در جریان خدمات و تصمیم گیری نیست. چون در تصمیم گیری دخالت نکرده و در جریان نیست، به منتقد تبدیل می شود. ما باید به شورای روستا، به بهیار روستا اعتماد کنیم و به آنان بگوییم که اعتبار امثال روستایشان چقدر شده است.
برخی فکر می کنند فدرالی شدن مسائل یعنی اینکه کشور ایالتی می شود
یا از آنان خواسته شان را بپرسیم، خودشان در برنامه ریزی و اجرا دخیل می شوند و به مدافع نظام و کارها تبدیل می شوند. یکی از مشکلاتی که الآن وجود دارد این است که چند نفری که در حوزه اعتبارات در تهران هستند، تصور می کنند عقل کل بوده و از تهران برای روستا و شهرهای مرزی تصمیم بگیرند. اما تاکنون دیده ایم که این تصمیمات خیلی کارشناسی نبوده است.
من عرضم این است که اگر مسائل فدرالی را مطرح کنیم، برخی از افراد فکر می کنند که کشور ایالتی می شود در حالی که اینگونه نیست. آقای پزشکیان رئیس جمهور همه ما هستند. بیش از 90 درصد اعتباراتی که ملی هستند قابل تخصیص به استانداران است. استان ها درگیر مسائل استانی شده، مردم دلگرم شده و در تصمیم گیری دخیل می شوند. نمایندگان عزیز هم به جای آنکه در وزارت خانه ها اسیر باشند، در مجلس نشسته و قانون های خوبی را وضع خواهند کرده و به اجرای قوانین نظارت می کنند.
هفته ای یک یا دوبار استانداران باید به تهران بیایند تا با گریه و زاری بتوانند پول بگیرند
* ایران به لحاظ مساحت و جمعیت بزرگ و متنوع هست، تنوع بالای فرهنگی، جغرافیایی، مذهبی، دینی، زبانی و نژادی داریم، این شرایط خودش تمرکززدایی از پایتخت و اداره کشور و افزایش اختیارات استانداران رو ضروری می کند اما...
من معتقدم 31 استان، گل های متنوع کشور ما هستند. شما یک دسته گل را سفارش می دهید، گلفروشان آنقدر قشنگ گل ها را کنار هم می گذارند که انسان لذت می برد. استان های مرزی، استان های کردنشین و ... نقاط قوت بوده و طبق قانون اساسی مورد توجه مسئولان هستند. ما وظیفه داریم بر اساس شاخص هایی که در برنامه هفتم توسعه مشخص می کند، عمل کنیم.
ممکن است یک استان بر اساس شاخص های بهداشت و درمانی که در برنامه هفتم اشاره شده، کارهای عقب مانده زیادی داشته باشد و نیازمند اعتبار بیشتری است. کار اصلا پیچیده نیست و نباید به مسائل قومیتی دامن زد.
قومیت ها نقطه قوت کشور هستند و همه آنان عزیز هستند. اعتبارات بر اساس شاخص ها باید تقسیم شوند تا استانداران هم ماهی یکبار به تهران بیایند. الآن هفته ای یک یا دوبار استانداران باید به تهران بیایند تا با گریه و زاری بتوانند پول بگیرند. بنابراین، این اصلاحات باید انجام شود و همه باید در اجرای آن کمک کنیم.
افزایش اختیارات استانداران ربطی به تجزیه کشور ندارد
* برخی منتقدان این ایده بحث تجزیه را مطرح می کنند، واقعا با افزایش چند درصدی اختیارات استان ها و استانداران، تجزیه کشور ممکن است؟
اصلا ربطی ندارد. به طور مثال، به من به عنوان یک استاندار می گویند که وظیفه دارید طبق قانون برنامه هفتم توسعه، بافت فرسوده را تا 1404 به بافت نوساز تبدیل کنید؛ مرکز شیر فلکه را باز کرده و اختیاراتی را به استاندار می دهد. سپس به مردم خدمات داده شده و باعث خوشحالی آنان می شود. به این می گویند تجزیه؟ این حرفی است که ارتباطی به مسائل ندارد. افزایش اخیارات استانداران باعث دلگرمی مردم به نظام می شود.
اگر اختیارات استانداران افزایش پیدا کند، خیر آن به مردم می رسد
* اگر این امر محقق شود امکان اینکه به سمت پارلمان استانی در گام بعد برویم چقدر است؟
این ایده اگر محقق شد، مطمئن باشید مردم نسبت به برنامه ریزی دلگرم تر می شوند و وقت مسئولین بین تهران و استان کمتر هدر می رود. در حال حاظر می گوییم ناوگان هوایی کشور کم است، نصف مسافران مسئولینی هستند که برای گرفتن اعتبار در حال سفر به تهران هستند. اگر اختیارات استانداران افزایش پیدا کند، خیر آن به مردم می رسد. ما 290 نماینده در مجلس داریم، ممکن است که یک نماینده با 15 هزار رأی به مجلس آمده باشد اما برای ما عزیز بوده و نماینده همه مردم است. هنگام قانون گذاری در مجلس حواسش هست که آن منطقه محروم کم جمعیت له نشود.
اگر اختیارات استانداران افزایش پیدا کند، مسئولین هم رضایت مردم مشاهده کنند، ممکن است بگویند نمایندگان استانی انتخاب شوند و این گام بعدی است. من با اینکه نمایندگان استانی شوند، حرف هایی دارم و نباید مناطق محروم بدون نماینده باشد. گام اول این است که اختیارات استانداران افزایش پیدا کند.
-
سه شنبه ۱۱ دي ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۸:۴۴
-
۱۱ بازديد
-
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/1548832/