علیه اصلاح طلبان رادیکال
یادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
در نخستین استیضاح در دولت سیزدهم، وزیر اقتصاد با 182 رأی مجلس شورای اسلامی برکنار شد. این استیضاح به دنبال نارضایتیهایی بود که از وضعیت اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی و افزایش تورم و گرانی وجود داشت.
بازار ![]()
دلایل استیضاح وزیر اقتصاد
نمایندگان مجلس معتقد بودند که مشکلات اقتصادی کشور به دلیل ضعف در سیاستهای اقتصادی و ناکارآمدیهای موجود در مدیریت منابع مالی کشور بوده و وزیر اقتصاد بهعنوان مسئول بخش کلیدی در این حوزه باید پاسخگو باشد.
از طرف دیگر پس از برکناری عبدالناصر همتی توسط مجلس، ظریف هم استعفا کرد، اینجا بود که برخی حامیان دولت با ابزار نگرانی نسبت به آینده روابط بین دولت و مجلس ادعا کردند که این اقدام نقطه عطفی در فروپاشی وفاق میان قوه مجریه و قوه مقننه بود. به گفته این افراد، برکناری همتی به معنای پایان دوران همکاری و توافقات میان دو نهاد بود. برخی از این حامیان اظهار داشتند که «مرگ وفاق» فرا رسیده و باید فاتحه وفاق را خواند.
بر همین اساس یکی از روزنامههای اصلاحطلب در گزارش خود استیضاح را بهعنوان نشانهای از پایان وفاق میان دولت و مجلس ارزیابی کرد و گفت که مجلس با این استیضاح نشان داده که دیگر تمایلی به همراهی با دولت ندارند!»
این روزنامه البته پذیرفته بود که استیضاح بهعنوان ابزاری برای نظارت بر دولت مشروع است؛ اما تأکید کرده بود که بعید است برکناری همتی تأثیر مثبتی بر بهبود شرایط اقتصادی کشور داشته باشد. این روزنامه اشاره میکند که مشکلات اقتصادی کشور پیچیدهتر از آن است که با تغییر وزیر اقتصاد بتوان آنها را حل کرد، زیرا این مسائل عمدتا به سیاستهای کلان اقتصادی و تصمیمگیریهای سطوح بالاتر وابسته هستند.
نقدهایی به عملکرد وزیر اقتصاد و نمایندگان مجلس
برخی از رسانهها و جریانات اصلاحطلب هم گفته بودند که چون همتی در دولت قبلی منتقد سیاستهای اقتصادی بوده و برخی از نمایندگان مجلس با این استیضاح فرصتی برای حذف همتی از دولت پزشکیان پیدا کردند! در نهایت، هم استیضاح همتی را نشانهای از ضعف وفاق در ساختار حکمرانی کشور دانسته و تأکید کرده بودند که مشکلات اقتصادی فراتر از عملکرد یک وزیر است.
بعد از اینکه جریانات و رسانههای اصلاحطلب گزارشهایی را با عناوینی مانند «از بین رفتن وفاق»، « شیرینی وفاق از بین رفت»، «مرگ وفاق»، « باید فاتحه وفاق را خواند» و ... منتشر کردند، برخی چهرههای سیاسی به این موضوع ادعاها واکنش نشان دادند که اینگونه ادعا نهتنها صحیح نیست، بلکه ممکن است به انسجام و وحدت ملی آسیب بزند.
در این میان هم برخی از فعالان اصلاحطلب تأکید کردند که وفاق نهتنها از بین نرفته، بلکه همچنان از شعارهای اصلی دولت است و قابلیتهای بسیاری برای ایجاد انسجام و وحدت در سیاست داخلی کشور دارد و حتی در صورت استیضاح وزرا، این وفاق بر اساس کارآمدی خود ادامه خواهد داشت و نباید آن را به راحتی کنار گذاشت.
نظرات بهزاد نبوی درباره وفاق
بهزاد نبوی، رئیس سابق جبهه اصلاحات هم اخیرا در گفتوگویی تأکید کرده است: «نمیشود گفت با برخی حوادث مثل استیضاح همتی و استعفای ظریف باید حلوای وفاق را خورد! بلکه باید جدیتر این ایده را دنبال کرد. همه ما مکلف هستیم به حفظ و تقویت آن. همه کسانی که دغدغه ایران و حل مشکلات مردم را دارند باید از این ایده دفاع کنند. وفاق بهخاطر ایران و منافع ملی است. پس همه باید تلاش کنیم وفاق به هم نخورد.»
نقد پیر اصلاحات به نگاه اصلاحطلبان به وفاق
رئیس سابق جبهه اصلاحات معتقد است که مخالفان وفاق یک طیف تندرو هستند که از ابتدا هر چند قدرت هم دارند، هم میانهای با چنین رویکردی نداشتهاند.
نبوی تأکید کرده همین که هجمهها و حملههای تندروها و از چهرههای اصلاحطلب و دولتی به سمت رئیس قوه مقننه و رئیس قوه قضائیه هم پیش رفته است را مصداقی از این میداند که وفاق کارهای مؤثری انجام داده است چون سران قوا نشان دادهاند که همراه ائتلاف ملی هستند.»
وی درباره برخی انتقادهای اصلاحطلبانه از دولت پزشکیان، همفکران خود را به واقعبینی توصیه کرد و گفت: « پزشکیان در حد و حدودی که توقع داشتیم، پیش رفته است. روزهای اول بچههای اصلاحطلب توقعات زیادی از او داشتند. به آنان گفتم که پزشکیان، پزشکیان است. شما از ایشان انتظار فراتر نداشته باشید. معتقدم اگر نیمه پر لیوان را ببینیم متوجه میشویم که در همین چند ماه حتما کارهایی شده است.»
نگاه اصلاحطلبان به وفاق و امیدواریها
به گفته بهزاد نبوی، پاشنه آشیل وفاق، ناامیدی طیفهای معتقد به ایده وفاق اعم از اصلاحطلبها، اصولگرایان میانهرو و معتدلها و مستقلها است. دولت و همه طیفها باید جلوی ناامیدی را بگیرند.
متأسفانه برخی اصلاحطلبان از وفاق برداشت نامناسبی دارند.
آنها احساس میکنند که وفاق به این معناست که باید چشم بر قانون بست و به اسم وفاق هر کاری کرد.
کیهان در واکنش به این نوع نگاه اصلاحطلبان مینویسد: «در کجای دنیا «وفاق» به معنای قانونشکنی! بیتوجهی به معیشت مردم! و نادیده گرفتن دو قوه قضائیه و مقننه است؟! این که مدعیان اصلاحات میگویند، وفاق است یا تمامیتخواهی؟!»
این روزنامه مینویسد: «روزنامههای زنجیرهای و سایتها و کانالهای خبری وابسته به مدعیان اصلاحات تیترهای اول شماره دیروز خود را در اعتراض به استیضاح وزیر اقتصاد نوشته بودند!
گفتم: ولی استیضاح حق نمایندگان ملت و متن صریح قانون اساسی است. مگر مدعیان اصلاحات قانون اساسی را قبول ندارند؟!
گفت: مگر نمیگفتند که تغییر وزیر در حل مشکلات تاثیری ندارد! خُب اگر چنین است چرا برای برکناری او عزا گرفتهاند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! با تیترهای درشت نوشتهاند: «به نام نظارت به کام سیاست»، «فاتحه وفاق»! «پشت همتی را خالی کردند!»، «نمایندگان مجلس حداقلی زیر میز وفاق زدند!» و از همین پرت و پلاها...
گفت: در کجای دنیا «وفاق» به معنای قانونشکنی! بیتوجهی به معیشت مردم! و نادیده گرفتن دو قوه قضائیه و مقننه است؟! این که مدعیان اصلاحات میگویند، وفاق است یا «تمامیتخواهی؟»؟
گفتم: یارو به همسرش گفت؛ خیلی گرسنهام. غذا را بیاور. همسرش دیگ غذا را سر سفره آورد. یارو میخورد و غُر میزد! همسرش پرسید؛ غذا خوب نیست؟
گفت؛ نه، نفرات پای سفره زیاد است! همسرش با تعجب گفت؛ ولی فقط من هستم و تو هستی و دیگ غذا. یارو گفت؛ بهتر آن بود که من باشم و دیگ!»
نگاه اصلاحطلبان به استیضاح و وفاق
بههرحال برخی اصلاحطلبان معتقدند که وفاق یک مسأله دوطرفه است و حال که مجلس رأی اعتماد خود را از همتی پس گرفته، نشان میدهد که یکی از طرفین از وفاق عدول کرده است.
در مقابل این دیدگاه، برخی کارشناسان بر این باورند که وفاق نباید بهانهای برای نادیده گرفتن ضعفهای مدیریتی و اقتصادی شود و در این زمینه، استیضاح وزیر اقتصاد نهتنها نشاندهنده اختلاف میان رئیسجمهور و مجلس نیست، بلکه نشانهای از همکاری و اراده مشترک برای حل مشکلات اقتصادی کشور است.
استیضاح وزیر اقتصاد؛ یک گام به سوی اصلاحات
از سوی دیگر بسیاری از تحلیلگران اقتصادی معتقدند که کشور با چالشهایی مانند تورم، رکود و مشکلات ساختاری اقتصادی مواجه است و استیضاح در چنین شرایطی، اقدامی در راستای اصلاح و بهبود وضعیت معیشتی مردم است.
محسن مهدیان، فعال رسانه و مدیرعامل روزنامه همشهری در اینباره تأکید کرد: «استیضاح وزیر اقتصاد به معنای پایان وفاق نیست.»
مهدیان تصریح کرد: «اقدام مجلس سیاسی و جناحی نبوده و هدف آن اصلاح وضعیت اقتصادی کشور است.» وی افزود: «اگر این استیضاح با انگیزههای سیاسی انجام شده بود، نمایندگان در ابتدا نباید به همتی رأی اعتماد میدادند.»
استیضاح نهتنها تقابل، بلکه فرصتی برای تقویت وفاق است
مهدیان همچنین در یادداشتی که در اینباره نوشته گفته: «این استیضاح نه برای مچگیری بلکه برای کمک به دولت صورت گرفته است. مجلس نقصی را در دولت شناسایی کرده و با هدف اصلاح آن تصمیم به استیضاح گرفته است. ازاینرو، این اقدام نهتنها وفاق را خدشهدار نمیکند، بلکه میتواند موجب تقویت آن نیز شود.»
بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران دیگر نیز با مهدیان هم نظر بوده و معتقدند که استیضاح میتواند یک پیام جدی به جامعه و نهادهای بینالمللی باشد که تصمیمگیرندگان کشور برای اصلاحات اقتصادی عزم جدی دارند. آنها معتقدند این اقدام میتواند فرصتی برای تغییر رویکردهای اقتصادی و تمرکز بیشتر بر سیاستهای اصلاحی باشد که در نهایت به رشد اقتصادی و بهبود معیشت مردم منجر خواهد شد.
اولویتهای اقتصادی مجلس و دولت
البته خود نمایندگان مجلس نیز بر این نکته تأکید دارند که استیضاح وزیر اقتصاد گامی واقعی در راستای حل مشکلات اقتصادی است. آنان بر این باورند که ارزیابی دقیقتر وضعیت اقتصادی و ارائه راهحلهای عملی، اولویت اصلی مجلس است و استیضاح بهعنوان یک ابزار نظارتی در این مسیر به کار گرفته شده است.
با توجه به مطالبی که گفته شد به نظر میرسد که استیضاح وزیر اقتصاد در شرایط کنونی کشور، بیش از آنکه نشانهای از اختلاف باشد، نمایانگر تعامل میان قوای اجرایی و تقنینی برای حل چالشهای اقتصادی است.
این اقدام میتواند زمینهای برای اصلاحات اقتصادی و بهبود شرایط معیشتی مردم باشد. محسن مهدیان هم در اینباره معتقد است که وفاق به معنای یکیشدن و عدول از مواضع نیست، بلکه ابزاری اخلاقی برای دستیابی به اهداف مشترک است.
نقش وفاق در رفع مشکلات کشور
وفاق نباید بهعنوان عاملی برای سرپوش گذاشتن بر ضعفها تلقی شود، بلکه در بسیاری از موارد، نقد، تذکر و اصلاح نیز میتواند در راستای تقویت وفاق باشد .
وفاق به معنای یکدستی مطلق نیست، بلکه میتواند در تنوع و تفاوت دیدگاهها نیز معنا پیدا کند، مشروط بر اینکه این تفاوتها در جهت رفع مشکلات مردم و بهبود شرایط کشور باشد.
نقش دولت و مجلس در مسیر همکاری و همدلی
بر همین اساس به نظر میرسد در شرایط حساس کنونی، باید از دولت حمایت شود و به آن انگیزه داد نه اینکه با برخی اظهارنظرها که بیشتر از اصلاحطلبان تندرو مطرح میشود، روحیه دولت را تضعیف کرد.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه شود این است که استیضاح وزیر اقتصاد از مدتها پیش مطرح بود و نمایندگان تذکراتی درباره مشکلات اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی، تورم و گرانی داده بودند. در نهایت، از توضیحات وزیر قانع نشدند و تصمیم به برکناری وی گرفتند. در این مسیر هم در مجلس بارها تلاش شد به دلیلی اینکه آخر سال بود و کشور در شرایط حساسی قرار داشت، کار به استیضاح کشیده نشود و همتی بتواند بازار را کنترل کند؛ اما اتفاقی رخ نداد.
نقش وزارت اقتصاد در چالشهای اقتصادی کشور
از سوی دیگر مسائل اقتصادی دولت مجموعهای از سیاستها و تصمیمات است که به بخشهای مختلف مربوط میشود. بااینحال، وزارت اقتصاد یکی از اصلیترین نهادهای تصمیمگیری در این حوزه است. این وزارتخانه وظایف مهمی از جمله معرفی رئیسکل بانک مرکزی، نظارت بر بانکها، تنظیم سیاستهای مالیاتی و گمرکی، سازمان اموال تملیکی، سازمان خصوصیسازی و امور بیمه را بر عهده دارد. بنابراین، طبیعی است که مجلس وزیر اقتصاد را پاسخگو بداند.
آمار استیضاحهای وزیر اقتصاد در دولتهای مختلف
نکته مهم دیگر هم اینکه استیضاح وزیر اقتصاد در دولتهای مختلف سابقه داشته است.
سید محمد حسینی، معاون پارلمانی دولت شهید رئیسی در اینباره میگوید که در دولت دهم، آقای سید شمسالدین حسینی استیضاح شد؛ اما توانست نظر مجلس را جلب کند. در دولت یازدهم، آقای علی طیبنیا سه بار مورد سوال نمایندگان قرار گرفت و کارت زرد دریافت کرد. در دولت دوازدهم، آقای مسعود کرباسیان پس از یک سال استیضاح و برکنار شد. حتی در دولت سیزدهم هم استیضاح وزیر اقتصاد مطرح شد، اما در نهایت اجرایی نشد. اگر بخواهیم آمار کلی ارائه دهیم، تاکنون 33 استیضاح در دولتهای مختلف انجام شده که 11 مورد منجر به برکناری وزیر شده است. این یعنی از هر سه استیضاح، تنها یک وزیر برکنار شده است. مجلس دهم شش استیضاح داشت، مجالس ششم، هشتم و نهم هرکدام چهار استیضاح، و دولت آقای روحانی بیشترین استیضاح را تجربه کرد که شامل پنج مورد بود.
لزوم حمایت از دولت برای موفقیت بیشتر
بهطور یقین موفقیت دولت و پزشکیان، بهعنوان بخشی از کارنامه اصلاحطلبان خواهد بود و به نظر میرسد اصلاحطلبان بهتر است به جای تضعیف دولت، به آن انگیزه بدهند تا در مسیر اجرایی خود موفقتر عمل کند. به عبارت دیگر، موفقیت دولت در پیشبرد اهداف و حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور، در نهایت به سود گروههای سیاسی مثل اصلاحطلبان خواهد بود. این امر از این نظر اهمیت دارد که بسیاری از اصلاحطلبان در دولتهای گذشته مسئولیتهایی داشتهاند و در صورتی که دولت فعلی موفق شود، این موفقیت میتواند به نفع آنها و کارنامه سیاسیشان تمام شود.
در این راستا، اصلاحطلبان نباید بهطور مستمر به دنبال تضعیف دولت باشند، بلکه باید به دولت انگیزه بدهند و به آن کمک کنند تا در مسیر اجرایی خود موفقتر عمل کند. تضعیف دولت یا ایجاد تنشهای بیمورد میتواند به جای کمک به حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور، باعث ایجاد بیاعتمادی و ضعف در میان مردم و دولت شود.
البته حمایت از دولت به معنای چشمپوشی از نقدها نیست، بلکه به معنای تلاش برای همکاری در راستای حل مشکلات است. این امر میتواند به نفع کشور و در نهایت اصلاحطلبان باشد، چرا که در صورت موفقیت دولت در حل مسائل اساسی کشور، نام اصلاحطلبان نیز بهعنوان ائتلافی که در این مسیر نقش ایفا کردهاند، بهطور غیرمستقیم مطرح خواهد شد.
در نهایت، اصلاحطلبان باید به این نکته توجه داشته باشند که اختلافات سیاسی و انتقادات به جای خود، ولی همکاری و حمایت از دولت برای پیشبرد مسائل کلان کشور میتواند به موفقیتهای بزرگتری منجر شود که همزمان با رشد اقتصادی و رفاه مردم، اعتبار سیاسی آنها را نیز تقویت خواهد کرد.
دولت و مجلس باید در مسیر همدلی و همکاری گام بردارند. هر دو نهاد باید در نظر داشته باشند که اولویتهای اقتصادی کشور نیاز به تصمیمات سریع و مؤثر دارد. نظارت مجلس باید در جهت حل مشکلات و ارائه راهکارهای عملیاتی برای دولت باشد. در این مسیر، همکاری و هماهنگی بین قوا میتواند در حل بحرانهای اقتصادی کشور بسیار مؤثر باشد.
-
سه شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۲:۵۶
-
۹ بازديد
-

-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/1571699/