آمریکاییها روی اصلاحطلبان حساب میکنند
یادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
کارشناس مؤسسه «امریکن اینترپرایز» با انتشار مقالهای با اشاره به اینکه «مقامات آمریکایی روی اصلاحطلبان حساب میکنند» راهکارهای مهار ایران را بررسی کرد.
بازار ![]()
«مایکل روبین» کارشناس مؤسسه «امریکن اینترپرایز» چندی پیش ذیل تیتر «چرا تحریمها به تنهائی ایران را متوقف نمیکند؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باید شکسته شود» با ارائه شهود و مواد تاریخی، راهکارهای مهار، کنترل و توقف ایران را بررسی کرد.
کارشناس مؤسسه «امریکن اینترپرایز» در این مقاله نوشت: یک دهه پیش، رئیسجمهور حسن روحانی اذعان کرد که اقتصاد ایران 5.4 درصد کوچک شده است. پاسخ جان کری، وزیر امور خارجه، سوءاستفاده از ناامیدی ایران برای تحمیل شرایط نبود؛ بلکه یارانه ماهیانه یک میلیارد دلاری به رژیم ایران بود تا به رژیم ایران برای آمدن به میز مذاکره پاداش دهد. این استراتژی به قدری از نظر استراتژیک عقب مانده بود که هر توضیح دیگری را به چالش میکشید.
«روبین» در ادامه این مقاله با تنزل قرارداد برجام این پیمان را اینگونه توصیف کرد: برنامه جامع اقدام مشترک فقط یک توافق سیاسی بود و نه یک معاهده که کری آن را طراحی کرد.
وی بیان اینکه «فشار حداکثر کافی نیست و معایب آن نیز در عملی نشدن این سیاست مؤثر است» نوشت: اگرچه تئوری فشار حداکثری ضعف به عنوان یک سیاست ضعف دارد. اما عدم اجرای این سیاست پر کردن خزانه ایران در دوره بایدن را به همراه داشت و مقامات ایرانی چهار سال فرصت داشتند تا معاملات خود را با چین تقویت کنند و از آن محافظت کنند. تصمیم بایدن برای پایان دادن به فشار و تزریق نقدینگی به رژیم ایران، مشکل دیگری را نیز برجسته میکند و آن این است که تهران اکنون معتقد است که میتوانند از هر فشار حداکثری دوام بیاورند و ممکن است اشتباه نکنند.
کارشناس آمریکایی مؤسسه «امریکن اینترپرایز» با استفاده از عبارت «تَبَر و پَر» به توصیف سیاست تحریم و عدم تحریم (فشار یا عدم فشار) پرداخت و ابراز کرد: دولتهای ایالات متحده تا امروز به طور متناوب نسبت به ایران از سیاست تبر و پر استفاده میکردند.
روبین با اشاره به این مطلب که «در عملی کردن تحریمها ایدئولوژی و ساختار مهم است و هیچ تغییر معناداری در داخل ایران بدون شکستن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وجود نخواهد داشت» نوشت: یک سری از مقامات سادهلوح از معاونان وزیر امور خارجه «استروب تالبوت» و «ریچارد آرمیتاژ» گرفته تا «سوزان رایس» و «جیک سالیوان» مشاوران امنیت ملی به اصلاحطلبان رژیم ایمان داشتند، هیچ یک به این مشکل واضح توجه نکردند- حتی اگر اصلاحطلبان صادق باشند- هیچ تغییر اساسی ممکن نیست مگر اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اجازه دهد.
سوار شدن بر موج نارضایتیها
در ادامه این مقاله آمده است: شکافهای وجود دارد مبنی بر تفاوتهای نسلها و مطالباتشان- بین کسانی که در جنگ ایران و عراق داوطلب شدهاند و فرزندانشان که اکنون نخبهاند؛ اما ممکن است چندان مایل به فداکاری نباشند، وجود دارد.
اگر ترامپ، «تولسی گابارد»، مدیر اطلاعات ملی و «مارکو روبیو»، وزیر امور خارجه، برای پایان دائمی تهدید رژیم ایران جدی هستند، هیچ راه میانبری وجود ندارد بجز تخلیه منابع سپاه پاسداران استفاده از طریق فشار حداکثری اما باید شکافها را نیز شناسایی و از آن بهرهبرداری کنند. به عنوان مثال، ایالات متحده ممکن است از طریق یک کشتی بیمارستانی ایالات متحده در دبی، خدمات پزشکی رایگان برای جانبازان سپاه پاسداران ارائه کند. اگر جانبازان ناراضی این مراقبت را بپذیرند، کودتای اطلاعاتی و تبلیغاتی خواهد بود. اگر رژیم ایران از سفر آنها به دبی جلوگیری کند، فقط خشم داخلی را افزایش میدهد.
هم جامعه اطلاعاتی ایالات متحده و هم وزارت خزانهداری باید حسابهای خارجی سپاه پاسداران را شناسایی کنند، اعم از سایبری، پول نقد یا طلا تا با این کار به توقیف آن بپردازند.
اقتصاد پاشنه آشیل و راه براندازی
روبین پیشنهاد کرد: هم جامعه اطلاعاتی ایالات متحده و هم وزارت خزانهداری باید حسابهای خارجی سپاه پاسداران را شناسایی کنند، اعم از سایبری، پول نقد یا طلا تا با این کار به توقیف آن بپردازند.
وی در ادامه تاکید میکند: هیچ فرمول جادویی وجود ندارد؛ اما با توجه به سابقه و سیاست کشورهایی مانند کره شمالی، اریتره، کوبا، ونزوئلا و در گذشته، عراق در دوران صدام مشخص میشود که رهبران و نیروهای امنیتی آنها به رفاه شهروندان عادی اهمیت نمیدهند، انتظار این است پول نقد ایران را با گرسنگی دادن از بین ببریم، ممکن است ساده به نظر برسد اما زمان آن فرارسیده است که با استفاده از استراتژی فشار حداکثری چندپارگی سپاه پاسداران را رقم بزنیم.
نرخ ارز حاصل «تصمیم» است، نه «تحریم»
با توجه به متن مقاله منتشر شده توسط «روبین»، آمریکاییها برای پیشبرد اهداف در ایران، متکی به تصمیم مدعیان اصلاحطلب هستند.
بر همین اساس «نوسانات ارزی» و تشویق یا تقبیح «مذاکره» وابسته به تبلیغات و تصمیمسازی این طیف معطوف میشود. با در نظر گرفتن این واقعیت غیرقابل انکار، گرانی مصنوعی و بحرانآفرینی برای جامعه که منجر به نابسامانی در بازار ارز و سفره مردم در دولت «تدبیر و امید» شد، ناشی از «تصمیم» و «اراده» بود و کمترین پیوند را با «تحریم» داشت.
به عنوان نمونه، حسن روحانی، رئیس دولت تدبیر و امید، تیرماه سال 1399 گفت: «ارز برای دولت است و قیمت ارز هم در اختیار دولت است، بنابراین ما مالک ارز هستیم؛ ما میتوانیم قیمت ارز را پایینتر بیاریم همین الان». وی در جلسه هیئت دولت در دی ماه 1399 نیز بیان داشت: «تصمیم ما این است که سال آینده قیمت دلار را پایین بیاوریم و متوازن کنیم و متعادل کنیم. اگر منابع در اختیار بانک مرکزی قرار بگیرد، فردا صبح قیمت دلار از 25هزار تومان به 15 هزار تومان میرسد».
درمجموع، مدعیان اصلاحات با ارسال پالس ضعف علاوهبر اقتدارزدایی و گرا به دشمن؛ بذر یاس و ناامیدی را در جامعه میکارند. این طیف با نمایش ضعف داخلی در مقابل توان خارجی، دیپلماسی عزتمندانه را با تکدیگری معاوضه کرده و در دستور کار قرار میدهند. با در نظر گرفتن مطالب ذکر شده، سیاستمداران آمریکایی با تکیه بر عملکرد مدعیان اصلاحات-اعتدال پروژه مهار ایران را برنامهریزی و اجرا میکنند.
-
شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۷:۵۹
-
۹ بازديد
-

-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/1572729/