واکنش «کیهان» به آغاز مذاکرات: آمریکا به تعهداتش عمل نمیکند
یادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سخنان جدید ترامپ درباره مذاکره و موضعگیری عراقچی پس از این سخنان، روند جاری میان ایران و آمریکا را وارد فصل جدیدی کرد، فصلی پیچیده که هوشمندی خاصی را چه در سطح مذاکرهکنندگان در حوزه تصمیمگیری و چه در سطح افکار عمومی در تحلیل روند آتی میطلبد.
انتشار سخنان دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا درباره برگزاری دور جدید مذاکرات بین ایران و آمریکا در روز شنبه 23 فروردین، با واکنش وزیر امور خارجه کشورمان همراه شد، عراقچی در یادداشتی در واشینگتنپست، مذاکره را فرصت و آزمونی برای آمریکا عنوان کرد و توپ را اکنون در زمین آمریکا دانست.
این سخن در ظاهر ساده اما در باطن حاوی پیامها و هشدارهای مهمی است که توجه به آن، برای هر ناظر منصف و وطندوستی ضروری است.
اظهارات ترامپ و پاسخ عراقچی در حالی مطرح میشود که جریانهای غربگرای داخلی و رسانههای بیگانه سعی دارند هرگونه گفتوگو یا حتی تبادل پیام بین ایران و آمریکا را به عنوان نشانهای از عقبنشینی جمهوری اسلامی و تغییر راهبرد کلان کشور تلقی کنند؛ امری که نهتنها با واقعیات میدانی انطباق ندارد، بلکه آشکارا تحریف مواضع صریح نظام اسلامی است. العربی الجدید در همین زمینه به نقل از منبعی آگاه اظهار داشت: دولت آمریکا مصر بود که مذاکرات مستقیم باشد اما ایران این مسئله را به نتایج مذاکرات مسقط و میزان آمادگی طرف آمریکایی مرتبط کرد. مذاکرات شنبه بین ایران و آمریکا درباره دستورکارهای مذاکره است.
در این میان، کیهان که همواره بر اصول، تجربههای تاریخی و مصالح ملت ایران تأکید داشته، وظیفه خود میداند که در کنار بازتاب صحیح مواضع مسئولان، با نگاهی ریشهای به تجربههای گذشته نیز بپردازد؛ تجربههایی که در آن بارها و بارها مشخص شد نمیتوان به وعدههای طرف مقابل، خاصه آمریکا، اعتماد کرد. در ذیل به برخی از مطالب و گزارشهای متعدد کیهان اشاره میکنیم. کیهان ده سال پیش در چنین روزهایی و در اولین شماره خود در سال1394، در واکنش به تفاهم لوزان در گزارشی با عنوان« برد-برد نتیجه داد هستهای میرود تحریمها میماند!» خطر اعتماد سادهاندیشانه به غرب را پیش از توافق نهائی برجام به مذاکرهکنندگان ایرانی در آن زمان گوشزد کرده بود.
روز 9 آبان 1396 سالروز آغاز اجرای قانون تحریمی کاتسا، بهانه و نشانه دیگری از خدعههای آمریکایی بود، خدعههایی که مسئولان وقت در دولت یازدهم سادهاندیشانه از آن گذر کرده و کشور را در آن زمان و در سالهای بعد با خسارت و عقبگردی تاریخی در اقتصاد روبهرو کردند. کیهان در آن زمان نیز در گزارشی با عنوان «مادر تحریمها از راه رسید، بزککنندگان سرشان را زیر برف کردند» خطر تداوم اعتماد به غرب را گوشزد کرد.
همچنین در روز 28 فروردین 1395 در گزارشی دیگر با اشاره به سخنان و مواضع سیف رئیس وقت بانک مرکزی در دولت یازدهم به دستاورد تقریبا هیچ و غروب آفتاب برجام اشاره کرده بودیم. این گوشه کوچکی از هشدارهایی بود که کیهان در کوران تبلیغات سادهاندیشانه دولت درباره فتحالفتوح برجام، به تصمیمگیران در دولت یازدهم و دوازدهم گوشزد کرد.
هشدارهایی که در سالهای بعد صدق تحلیل کیهان و نابلدی و سادهاندیشی رئیسجمهور اسبق و ژنرالهای خودخوانده وی را نشان داد.
بازار ![]()
تجربه برجام نمونهای از بیاعتمادی مشروع
تجربه تاریخی برجام و عملکرد طرف آمریکایی پس از امضای آن، نمونه بارزی از بیاعتمادی مشروع و منطقی ایران نسبت به ایالات متحده است. دولت آمریکا، چه در دوران اوباما، چه در زمان دولت اول ترامپ و چه در زمان دولت بایدن، بارها با نقض تعهدات صریح خود، نشان داد که مذاکره با واشنگتن نشانهای از حل مسئله نیست.
آمریکا نهتنها از تعهدات خود در برجام عدول کرد، بلکه با اعمال تحریمهای ثانویه و فشارهای حداکثری، نشان داد که حتی در صورت توافق، نیت و ارادهای برای عمل به تعهدات ندارد. این مسئله بهگونهای آشکار و تکرارپذیر بود که حتی برخی از تحلیلگران بینالمللی نیز صراحتاً اعلام کردند «اعتماد به آمریکا اشتباهی راهبردی است.» از همینروست که سخنان عراقچی مبنی بر اینکه هرگونه مذاکره، تنها «آزمونی برای آمریکا» خواهد بود، معنای ویژهای پیدا میکند. در حقیقت، این نه عقبنشینی از مواضع اصولی، بلکه تأکیدی دوباره بر آنهاست. آزمون یعنی نگاهِ از بالا، نه نگاهِ از موضع ضعف. آزمون یعنی مشاهده رفتار طرف مقابل، نه اعتماد بیچون و چرا.
جمهوری اسلامی ایران، همواره در طول چهار دهه گذشته، با منطق گفتوگو بیگانه نبوده است. آنچه محل بحث است، نه اصل گفتوگو، بلکه چارچوب، هدف و نتایج آن است.
همانگونه که در برجام نیز مشاهده شد، حضور در میز مذاکره به منظور «افشای چهره غیرقابل اعتماد طرف مقابل»، میتواند خود به یک دستاورد راهبردی تبدیل شود. بنابراین، اگر قرار است آزمونی شکل گیرد، این بار باید با چشمان باز، بدون سادهانگاری، و با تکیه بر پشتوانه ملت، صورت گیرد.
چرا برخی اصرار دارند گذشته را فراموش کنیم؟
نکته قابل توجه آن است که در این میان، برخی جریانهای غربگرای داخلی و عدهای نیز در فضای رسانههای خارجی با نادیده گرفتن سوابق آمریکا، تلاش دارند فضای جدیدی را در خصوص مذاکره ایجاد کنند؛ فضائی که بیش از آنکه بر اساس منافع ملی باشد، مبتنی بر فریب افکار عمومی است.
آیا میتوان فراموش کرد که دولت آمریکا چگونه از برجام خارج شد، آیا میتوان از بازگشت تمام تحریمها این بار با وجود قطعنامه 2231 شورای امنیت و بدون 6 قطعنامه تحریمی قبلی شورای امنیت چشمپوشی کرد؟ آیا میتوان چشم بر واقعیت بست که دولت بایدن که کعبه و قبله آمال غربگرایان داخلی بود نیز نهتنها هیچ اقدام عملی و مؤثری در جهت رفع تحریمها برنداشته که بالعکس بر فشار تحریمها علیه ملت ایران افزود؟ پس چگونه است که عدهای هنوز هم با همان روال پیشین، از هر نوع مذاکره ذوقزدگی شدهاند؟
گفتوگو، فقط در چارچوب عزت
راهبرد کلان جمهوری اسلامی در سیاست خارجی، از ابتدای انقلاب تاکنون بر سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت» استوار بوده است. این سیاستگذاری، نه یک شعار تبلیغاتی، بلکه ستون فقرات سیاست خارجی کشور است. بر همین اساس، هرگونه مذاکره یا ارتباط با دشمنان دیرینهای چون آمریکا، تنها در صورتی قابل تصور است که اصل عزت ملی حفظ شود.
برخلاف تصور برخی سادهاندیشان، مذاکره بدون پشتوانه و بیهدف، نهتنها مشکلی از کشور حل نمیکند، بلکه در عمل به ابزاری برای مشروعیتبخشی به زیادهخواهی دشمن تبدیل میشود. تجربه سالهای اخیر بهخوبی نشان داده که آمریکا تنها زمانی حاضر به تغییر رفتار است که مقاومت ملت ایران را احساس کند.
آسیبشناسی رهبری از مسیر ده ساله مذاکرات پیشین
بازخوانی مواضع مقتدرانه سالهای اخیر رهبر انقلاب در رابطه با بحث مذاکره حاوی درسهایی است که امروز بیش از همه باید فصلالخطاب مذاکرهکنندگان ایران در هر تصمیم و صحبت خود باشد.
رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در روز 30 خرداد 1397 و در روزهای پس از خروج آمریکا از برجام فرمودند: «بنده از قدیم این نکته را خاطرنشان میکردم که روی حرف و حتی امضای آمریکاییها نمیتوان حساب کرد.»
ایشان همچنین در روز 5 آذر 1401 اظهار داشتند: «اگر حاضرید باج بدهید، نه یک بار، نه دو بار، پشت سر هم، در همه مسائل اساسی، و از همه خطوط قرمزتان عبور کنید، بله، آن وقت آمریکا با شما دیگر کاری ندارد، مثل دوران پهلوی. مردم انقلاب کردند برای [رهایی از] این، این همه شهید دادند برای این.»
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در بیانات دیگری در روز 10 مرداد 1399 عنوان داشتند: «اینکه دشمن میگوید بیایید مذاکره کنیم، یعنی اینکه شما بیایید پشت میز مذاکره بنشینید و ما به شما بگوییم باید شما موشک نسازید، شما هم باید قبول کنید؛ اگر قبول کردید که خب پدرتان درآمده؛ یعنی خودتان را بیدفاع کردهاید؛ اگر قبول نکردید، همین آش است و همین کاسه؛ باز هم دعوا، باز هم تحریم، باز هم تهدید.»
رهبر انقلاب همچنین در سال 1400 افزودند: «در دولت (دوازدهم) معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هر جا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشتهاند ضربه زدهاند؛ این تجربه بسیار مهمّی است.»
وقتی یادداشت عراقچی، ادعای واهی روحانی درباره مذاکرات 1399 را رد کرد
عراقچی در یادداشت در واشینگتنپست اظهار داشت: «در هفتههای اخیر، مجموعهای از پیامها و نامهها بین ایران و ایالات متحده رد و بدل شده است. برخلاف برخی تفسیرها، این ارتباطات - حداقل از سوی ما - نه نمادین بوده و نه تشریفاتی. ما آنها را تلاشی صادقانه برای شفافسازی مواضع و گشودن روزنهای به سوی دیپلماسی تلقی میکنیم.»
وی در قسمت دیگری از این یادداشت نکتهای را مطرح کرد که به نوبه خود پاسخی به ادعای واهی رئیسجمهور اسبق کشورمان در خصوص پیشنویس 1399بود، عراقچی در این قسمت عنوان داشت: «من شخصاً نیز تجربه هدایت گفتوگوهای غیرمستقیم با ایالات متحده را داشتهام. این روند که در سال 2021 با میانجیگری اتحادیه اروپا انجام شد (با وجود اینکه پیچیدهتر و پرچالشتر از گفتوگوی مستقیم بود) هم ممکن بود و هم ثمربخش. اگر در آن زمان به خط پایان نرسیدیم، دلیل اصلی آن فقدان عزم واقعی از سوی دولت بایدن بود.»
این موضع صریح از سوی عراقچی نشانگر این است که ادعای حسن روحانی درباره اینکه دلیل به سرانجام نرسیدن مذاکرات در آن زمان در داخل کشور بود، واهی و کذب بوده و در راستای روش همیشگی وی در تبرئه غرب و مقصر نشان دادن داخل است.
وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به دیوار بیاعتمادی به آمریکا اظهار میدارد: «پیگیری مذاکرات غیرمستقیم نه یک تاکتیک است و نه بازتاب ایدئولوژی، بلکه انتخابی راهبردی بر پایه تجربه است. ما با دیواری بلند از بیاعتمادی مواجهیم و نسبت به صداقت در نیتها تردیدهای جدی داریم، که با اصرار ایالات متحده بر ازسرگیری سیاست «فشار حداکثری» پیش از هرگونه تعامل دیپلماتیک، بدتر نیز شده است.»
عراقچی با یاد آورد شدن مضرات
هر ماجراجویی نظامی علیه کشورمان گفت: «ملت سربلند ایران، که دولت من برای بازدارندگی واقعی به قدرت آن متکی است، هرگز زورگویی و تحمیل را نخواهد پذیرفت. ما نمیتوانیم تصور کنیم که رئیسجمهور ترامپ بخواهد به رئیسجمهور دیگری از ایالات متحده تبدیل شود که درگیر جنگی فاجعهبار در خاورمیانه شده - مناقشهای که بهسرعت سراسر منطقه را دربر خواهد گرفت و هزینهای بهمراتب بیشتر از هزاران میلیارد دلار مالیات مردم که رؤسایجمهور پیشین در افغانستان و عراق سوزاندند، در پی خواهد داشت.»
وی در قسمت دیگری از این یادداشت متذکر شد: «این را بهخاطر بسپارید: ایران دیپلماسی را ترجیح میدهد، اما میداند چگونه از خود دفاع کند. ما در گذشته هرگز در برابر تهدیدها تسلیم نشدهایم و اکنون و در آینده نیز چنین نخواهیم کرد. ما خواهان صلح هستیم، اما هرگز تسلیم نخواهیم شد.»
وزیر امور خارجه کشورمان در پایان عنوان داشت: «اکنون توپ در زمین آمریکاست. اگر واقعاً به دنبال راهحلی دیپلماتیک است، ما قبلاً مسیر آن را نشان دادهایم. اما اگر بهدنبال تحمیل اراده خود از طریق فشار است، باید بداند که ملت ایران با زبانی یکپارچه و قاطع به زبان زور و تهدید پاسخ میدهد. این فرصتی است برای آنکه ایالات متحده سرانجام رئیسجمهوری صلحطلب داشته باشد. اینکه آیا این فرصت را غنیمت شمارد یا نه، انتخابی است که پیشرو
دارد.»
آزمون نه اعتماد
باید بار دیگر بر این نکته تأکید کرد که سخنان و موضع عراقچی، اگرچه در ظاهر از مذاکره سخن میگوید، اما درواقع ناظر بر یک اصل اساسی است: آزمودن طرف مقابل نه به قصد اعتماد، بلکه برای راستیآزمایی. این نگاه، دقیقاً در مسیر فرمایشات مقام معظم رهبری است.
بنابراین، آنچه امروز به عنوان احتمال «مذاکره غیرمستقیم» مطرح میشود، بیش از آنکه نشانهای از تغییر رویکرد نظام باشد، درواقع تاکتیکی برای محک زدن و رسواسازی طرف آمریکایی است. جمهوری اسلامی ایران، اکنون تجربه کافی برای اعتماد نکردن به آمریکا را دارد؛ و این تجربه، سرمایهای است که نباید از دست برود.
-
چهارشنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۶:۲۶
-
۲۲ بازديد
-

-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/1578769/