پیام ویژه - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
درباره عکسی از سعید جلیلی در دانشگاه علم و صنعت
امیر جدیدی-روزنامهنگار و عکاس| اگر جای دانشجوها در هر کدام از سالنها نشسته بودم از جایم بلند میشدم و داد میزدم: «سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر».
دیروز از صبح با جدیت مثالزدنی اخبار برنامههای روز دانشجو را دنبال کردم. منطقی بود که اول سخنرانی رئیسجمهور در دانشگاه شریف را بشنوم. شنیدم. از این بابت که پزشکیان مرد افتادهای است و حرف پیچیده نمیزند حرفهایش به دلم نشست.
با این وجود کمی که گذشت به خودم آمدم و دیدم بیشتر این حرفها را قبلاً هم شنیدهام. اول گمان کردم دچار «دژاوو »شدهام اما چیزی نگذشت که خود رئیسجمهور هم به تکراری بودن سخنانش اعتراف کرد. پزشکیان حرفهای پیچیده نمیزند لزومی هم ندارد بزند، اما همین حرفهای ساده تکراری بودنشان بیشتر مشخص میشود...
دست بر قضا بعد از سخنرانی رئیسجمهور به سخنرانی سعید جلیلی در دانشگاه علم و صنعت رسیدم. نکته اینکه اتفاقاً در این سخنرانی هم باز حرف و لحن جلیلی همان حرفهای روزهای انتخابات بود. یعنی همچنان آن کلمات «رصد و پایش»، «هوشیاری و هوشمندی لازم»، «راهبرد غلط، راهبرد درست» و...
به ضمیمه اینکه همچنان سخت و ثقیل و پراکنده حرف میزد. فقط از آنجایی که جلیلی سخت حرف میزند و لقمه را دور سرش میچرخاند و اساساً نمیتواند منظور نظرش را به مخاطب برساند، تکراری بودن و نبودنش سالبه به انتفاء موضوع است.
واقعیت این است که سخنرانی کردن یک فن است. کار هر کسی هم نیست. بلدی میخواهد. علاوه بر بلدی اطلاعات و آگاهی موضوعی، دهن گرم، لحن درست، هوشمندی، اعتمادبهنفس، ارتباط چشمی و... میخواهد.
نمیخواهم کنایه بزنم اما حالا که حاکمان امروز اینقدر سخنرانی کردن دوست دارند، بد نیست راه و روشاش را هم یاد بگیرند. به فکر محتوای جدید باشند. شاید حتی بد نباشد قبل از هر سخنرانی با یکی دو نفر عالم ماجرا بنشینند و گپ بزنند و ایده بگیرند.
بالاخره باید بین سخنرانی در جمع دانشجویان با سخنرانی در جمع بزرگان فلان استان تفاوتی وجود داشته باشد. اگر جای دانشجوها در هر کدام از سالنها نشسته بودم از جایم بلند میشدم و داد میزدم: «سخن نو آر که نو را حلاوتیست دگر».
عکس: مهرداد اصفهانی/خبرگزاری دانشجو