پیام ویژه
خوشحالی مشترک مدعیان اصلاحات و نتانیاهو با روی کارآمدن تروریست‌ها در سوریه
سه شنبه 20 آذر 1403 - 10:13:29
پیام ویژه - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
برآمدن تروریست‌های تکفیری در سوریه واکنش‌های گوناگونی به همراه داشت که در میان این واکنش‌های متضاد و مختلف، فصل مشترکی میان خوشحالی نتانیاهو و افراطیون مدعی اصلاحات از روی کارآمدن تروریست‌ها و سقوط اسد به چشم می‌خورد. 
گروه تکفیری-تروریستی «تحریر الشام» که باطناً «داعش» را نمایندگی می‌کند و در ظاهر چهره‌ای فریبنده به خود گرفته است؛ با پرهیز از ثبت و انتشار اعمال خشونت‌بار در فضای مجازی درصدد است تا کمترین واکنش را در افکار عمومی علیه خود بسیج کند. 
با توجه به این حقه و نیرنگ پیش ‌پا افتاده، افراطیون مدعی اصلاحات یا از سر جهل یا از سر سیاست نسبت به بروز و ظهور گروه تروریستی واکنش مقتضی را نشان نداده و بعضاً با این گروه همراهی کرده و رفتار آن را سپید‌شویی می‌کنند.
عملکرد سپیدشویی اصلاحات از تکفیری‌ها و سیاه‌نمایی از بشار اسد همسو و همگام با رژیم صهیونیستی و هم‌پیمانان غربی آن است و پیش از این نیز مدعیان اصلاحات به دنبال تعریف و تنظیم نقطه مشترک با مخالفین نظام اسلامی بودند. 
در همین راستا، روزنامه زنجیره‌ای اعتماد روز گذشته ذیل تیتر «تصمیم با مردم است» در مصاحبه با یکی از مدعیان اصلاحات و در پاسخ به اینکه «راهبرد ایران را ذیل چه نوع واکنش‌ها و کنشگری‌هایی می‌توان قرار داد؟»، نوشت: «معتقدم تصمیم دولت ایران برای عدم مداخله در دور جدید ناآرامی‌های سوریه تصمیم عاقلانه‌ای بود. به رغم اینکه برخی طیف‌های تندروی داخلی تلاش می‌کردند، ایران یا گروه‌های نزدیک به ایران را درگیر جنگ در سوریه کنند اما این‌بار با یک تصمیم منطقی در راستای ایده تنش‌زدایی، ایران وارد جنگ و منازعه نشد. اما این در حالی است که گروه‌های رادیکال و تندرو سیاست توهین و تحقیر علیه دولت چهاردهم را در پیش گرفته‌اند، اما این گروه‌ها ابتدا باید پاسخگوی عملکرد و سیاست‌های گذشته خود باشند، چرا که این گروه‌ها، سوریه را به یک چاه ویل بدل کرده بودند که منافع ملت ایران را می‌بلعید!». 
این روزنامه در ادامه مصاحبه خود با این مدعی اصلاحات آورده است: «خاندان اسد هرگز در مواجهه با موضوع فلسطین، نگاه اصیلی نداشتند. بلکه بر حسب شرایط از اوضاع استفاده و بقای خود را امتداد می‌بخشیدند! در ادامه هم بشار ‌اسد حمایت همه طرف‌ها را از دست داده بود. اینکه برخی افراد و جریانات در داخل کشورمان، شکست دولت بشار اسد را شکست مقاومت معرفی می‌کنند، ادامه همان هدف کهنه است که همواره تحت عنوان سیبل‌سازی ایران اجرایی می‌شد. برخی افراد برای اینکه همواره منافع آنها در تنش و تحریم است، ایران را سیبل همه حملات و تحولات قرار می‌دهند». 
با توجه به مسئله طرح شده باید گفت که جبهه مقاومت در مجموع یک تن محسوب شده و قابل انفکاک نیست و هرکشوری بنا بر توانمندی و موقعیت خود ایفای نقش می‌کند، لذا ترفند انفکاک و انشقاق در جبهه مقاومت با مقصود تضعیف این جبهه صورت می‌گیرد.
در ادامه این مصاحبه آمده است: «رفتار آینده ایران بستگی به رفتار متقابل جریانات حاکم در سوریه دارد. هرچند گروه تحریر‌الشام سعی کرد از حمله به سفارت ایران اعلام برائت کند، اما به هر حال هر دولتی که در سوریه روی کار بیاید، مسئول منافع ایران، مسئول حفاظت از اماکن زیارتی و مقدسه در سوریه و همچنین مسئول قراردادهای منعقد شده میان ایران و سوریه است... مردم ایران معتقدند که فرصت رادیکال‌ها و افراطی‌ها در عرصه سیاست خارجی ایران به پایان رسیده است و این مطالبه را از دولت دارند که اجازه ندهد دوباره دیدگاه‌های افراطی سکان هدایت سیاست خارجی کشور را به دست بگیرد. تندروها همه فرصت‌های خود را از دست داده‌اند... بنده از جمله افرادی هستم که آسیب‌های بسیاری از مسئله سوریه محتمل شدم. نخستین فردی بودم که از بشار اسد و نخست وزیرش پول ملت ایران را درخواست کردم اما در عین حال معتقدم ایرانیان نباید تحولات سوریه را بدل به یک نقطه اختلافی در داخل کنند. واقع آن است که دولت پزشکیان میراثدار افراطی‌گری در حوزه سیاست خارجی است و بیشترین آسیب‌های این تندروی‌ها به دولت پزشکیان وارد شده است». 
ادعای پرهزینه بودن نفوذ ایران در منطقه، شگرد عملیات روانی آمریکا و صهیونیست‌هاست که پیش از این نیز مطرح می‌شد. باید در نظر داشت که هیچ کشوری در دنیا نیست که در پی نفوذ سیاسی در منطقه خود نباشد و برای آن هزینه نکند. اما در رابطه با ایران واقعیت این است که اگر در عراق و سوریه با تروریسم و حامیان آن‌‌ها -که تهدید را برای دومین بار تا پشت مرزهای ما آورده بودند- نمی‌جنگیدیم، باید مجددا در سرزمین خود به دفاع می‌پرداختیم.
حداقل خسارت‌ از وقوع چنین جنگی در حدود و ثغور سرزمین ایران مشابه خسارت ایران در جنگ تحمیلی یعنی یک هزار میلیارد دلار بود که با هوشمندی شهیدانی چون همدانی، سلیمانی و... این نقشه غربی با شکست مواجه شد. با توجه به این مسئله و با اتکا بر نظریه «هزینه – فایده» نیز عملکرد پیشین ایران در حمایت از سوریه و عراق، هنگام ظهور داعش کاملا منطقی و قابل توجیه است و هر ندای مخالفی که این هزینه و فایده را در نظر نگیرد، در راستای تحریف‌گری و جنگ روانی دشمن است. 

پیوند مجدد نتانیاهو و افراطیون مدعی اصلاحات
در پی رخدادهای اخیر در سوریه، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی با حضور در منطقه مرزی سوریه و فلسطین اشغالی گفت: «حکومت اسد حلقه اصلی محور شرارت ایران بود و سقوط کرد.»
با توجه به این ادعا، سوریه همپیمان ایران و طبیعتاً بخشی از جبهه مقاومت است؛ بر همین اساس حمایت و پشتیبانی از آن واجب بود که متاسفانه به دلیل عدم همراهی و تحلیل‌های سطحی و بعضاً واژگونه از معادلات منطقه که توسط افراطیون مدعی اصلاحات، این مهم محقق نشد. 
به عنوان نمونه چندی پس از سقوط دمشق و همین فرد مدعی اصلاحات که روزنامه زنجیره‌ای اعتماد روز گذشته نسبت به مصاحبه با آن اقدام کرده بود، در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشت: «ایرانیان خوشحال باشند، دیگر کسی حق ندارد دلارهای ملت را برای حفظ تارهای عنکبوت هزینه کند‌». 
با توجه به مباحث پیش‌گفته، به نظر می‌رسد فصل مشترکی میان خوشحالی نتانیاهو و اظهارات افراطیون مدعی اصلاحات وجود دارد و آن فصل انفکاک (مُثله شدن) جبهه مقاومت است؛ از این رو سقوط دمشق و ظهور تروریست‌های تکفیری در سوریه مایه مسرت و جشن میان برخی از افراد طیف موسوم به اصلاحات شده است. 
به شهادت تاریخ این پیوند مجدد را نمی‌توان صرفاً تلاقی یا یک «حادث تاریخی» تعریف و تحلیل کرد، چرا که پیش از این نیز در حوادثی از جمله اغتشاشات داخلی ردپا و طرح مشترک مدعیان اصلاحات و رژیم صهیونیستی مشهود و قابل ذکر است. 

http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/1541537/خوشحالی-مشترک-مدعیان-اصلاحات-و-نتانیاهو-با-روی-کارآمدن-تروریست‌ها-در-سوریه
بستن   چاپ