چاپ

پیام ویژه - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
زهرا طیبی| «برنامه‌ای صدروزه به دولت ترامپ برای ایران»، این نام برنامه تازه‌ای است که اتحاد علیه ایران هسته‌ای (UANI) در آستانه ورود ترامپ به کاخ سفید برای ایران چیده است. از سال 2008 تا امروز، هرجا خبری از اقدام علیه ایران بوده، ردپای لابی‌های گروه اتحاد علیه ایران هسته‌ای دیده می‌شد که هدف اصلی آن جلوگیری از تبدیل ایران به قدرت منطقه‌ای و دستیابی او به سلاح هسته‌ای است، از تحریم‌های دارویی گرفته تا تهدید شرکت‌هایی که به تجارت اقتصادی با ایران می‌پرداختند. همکاری با گروه‌های تروریستی و ضدایرانی برای تحقق این هدف و اعمال فشار بر ایران هم که بخش جدایی‌ناپذیر اقدامات این گروه بوده است. UANI حالا در گزارشی 10 صفحه‌ای، توصیه‌هایی را برای ترامپ رئیس جمهور آمریکا لیست کرده و مجموعه‌ای از اقدامات تهاجمی دیپلماتیک، نظامی، اطلاعاتی و اقتصادی برای «مهار نفوذ ایران در خاورمیانه ارائه داده است.» اگرچه UANI به‌عنوان سازمان غیرانتفاعی و غیرحزبی شناخته می‌شود اما حضور افرادی مثل دنیس راس (معاون سابق ریاست‌جمهوری آمریکا)، جان بولتون (مشاور امنیت ملی آمریکا) و کیسینجر به‌عنوان مشاوران این گروه، به‌خوبی نشان می‌دهد این گروه نقش اتاق فکر را برای آمریکا در مواجهه با ایران ایفا می‌کند و نفوذ قابل‌توجهی در کاخ سفید دارد.
اتاق فکری علیه ایران
دنیس راس (مشاور پیشین وزارت امور خارجه آمریکا در امور خلیح‌فارس در دولت اوباما)، جیم ولسی (رئیس سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا)، مارک والاس (سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل در زمان ریاست‌جمهوری جورج بوش)، ریچارد هالبروک (فرستاده ویژه آمریکا به افغانستان و سفیر این کشور در سازمان ملل متحد در زمان ریاست‌جمهوری بیل کلینتون) مؤسسان سازمان اتحاد علیه ایران هسته‌ای‌اند. این سازمان در 2008، با مشاوره گروه‌های اطلاعاتی از آلمان، رژیم‌صهیونیستی و انگلیس تشکیل شد. عمده فعالیت آن متمرکز بر اعمال فشار و تهدید علیه ایران، برای جلوگیری از تبدیل شدن ایران به یک قدرت منطقه‌ای و هسته‌ای است. اتحاد علیه ایران هسته‌ای اگرچه یک سازمان غیرانتفاعی و غیرحزبی شناخته می‌شود، تأسیس این سازمان توسط مقامات سیاسی سابق دولت آمریکا، اثبات می‌کند این سازمان ارتباط مؤثری با نهاد‌های تصمیم‌گیر در آمریکا دارد. علاوه بر ارتباط با نهاد‌های رسمی، اعضای این سازمان ارتباط خوبی با رژیم‌صهیونیستی دارند، بعضی از آن‌ها یهودی‌اند که این روابط آن‌ها را با رژیم‌صهیونیستی محکم‌تر می‌کند. از آنجا که گروه اطلاعاتی رژیم یکی از مشاوران برای تأسیس این سازمان بوده، می‌توان به‌خوبی رد نفوذ رژیم در اقدام علیه ایران را مشاهده کرد. شروع فعالیت این سازمان در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما کلید خورد و فعالیتش هم شامل مجموعه‌ای از اقدامات برای اعمال فشار بر ایران بود. اتحاد علیه ایران هسته‌ای حتی برای شناسایی شرکت‌هایی که از وزارت خزانه‌داری آمریکا مجوز انسان‌دوستانه غذا و دارو دارند، کمپین‌هایی راه انداخت تا مانع ادامه تجارت این شرکت‌ها با ایران شوند. با روی کار آمدن ترامپ کمک به اجرای سیاست فشار حداکثری، تلاش برای خروج آمریکا از برجام و مشارکت در ناآرامی‌های 1401 از طریق ایجاد کمپین و با کمک چهره‌های ضدایرانی ازجمله اقداماتی است که این سازمان در سال‌های اخیر علیه ایران انجام داده است.
تمرکز اتحاد علیه ایران هسته‌ای برای حمله همه‌جانبه علیه ایران
حالا اما در ژانویه 2025 و همزمان با تشکیل دولت جدید آمریکا، اتحاد علیه ایران هسته‌ای برنامه‌ای 100 روزه برای مقابله با ایران منتشر کرده است. مارک والاس، مدیر مؤسس گروه اتحاد علیه ایران هسته‌ای نیز در مصاحبه‌ای به این موضوع اشاره کرد که «رئیس‌جمهور ترامپ، اکنون این فرصت بی‌نظیر را دارد که ایران را عقب براند و با استفاده از ابزار‌های دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی تهران را پاسخگو کند و ثبات منطقه و خاورمیانه را ارتقا دهد.» می‌توان گفت این سند تقریباً مجموعه‌ای از اقدامات ضدایرانی را شامل می‌شود که در تمام این سال‌ها با استفاده از لابی‌های قدرتمند و به‌راه انداختن کمپین علیه ایران انجام داده است. این برنامه تقریباً همه ابزار‌های اصلی قدرت آمریکا در چهارمحور را در راستای تحقق هدف اصلی خود به کار گرفته است. انتشار رسمی این برنامه می‌تواند پیام روشنی هم داشته باشد، رئیس‌جمهور آمریکا تاکنون اظهارنظر صریحی در مورد ایران نداشته است. عمده اظهارات او بیشتر درخصوص تعرفه‌ها، تبدیل شدن کانادا به ایالت 51 آمریکا و گرینلند بوده است. موضوعاتی که نشان می‌دهد عمده تمرکز ترامپ بیشتر بر اقتصاد و بهبود اوضاع داخلی در آمریکا قرار دارد. انتشار این برنامه را می‌توان تلاشی برای سوق دادن آمریکا به پیگیری جدی فشار حداکثری علیه ایران دانست. در ادامه به بخش‌های مهمی از این برنامه ضدایرانی 100روزه می‌پردازیم.
رئیس‌جمهور آمریکا به مردم ایران بگوید هدف آمریکا تضعیف ایران است!
«ترامپ باید در یک سخنرانی سیاست اصلی خود را درقبال ایران تشریح کند که چهارچوبی سازمانی برای ایالات‌متحده ارائه خواهد کرد.» این اولین پیشنهادی است که در این برنامه در حوزه دیپلماتیک مطرح می‌شود. در ادامه هم آمده «رئیس‌جمهور حتی باید با مردم ایران صحبت و صراحتاً اعلام کند هدف آمریکا، تضعیف ظرفیت جمهوری اسلامی! برای تهاجم خارجی و سرکوب داخلی است که فضایی را برای تحقق آرمان‌های خود فراهم کرده است.» از آنجا که ترامپ تاکنون موضع روشنی درخصوص مواجهه‌اش با ایران نگرفته، سخنرانی او برمبنای سناریویی که اتحاد علیه ایران هسته‌ای چیده، هرگونه احتمالی درخصوص امکان مذاکره با ترامپ در ایران را به صفر می‌رساند. تلقی برخی مقامات سابق سیاسی آمریکا این است که ایران از حضور ترامپ هراس دارد؛ موضوعی که برادسکی، مدیر سیاسی اتحاد علیه ایران هسته‌ای نیز به آن اشاره کرد و مدعی شد: «ایران از دولت جدید آمریکا (ترامپ) می‌ترسد و این ترس فرصتی برای واشنگتن است تا روی آن سرمایه‌گذاری کند.» در تحلیلی که اعضای این سازمان درمورد مواجهه با ایران ارائه می‌دهند، سخنرانی احتمالی ترامپ می‌تواند در پازل افزایش نگرانی ایران از ترامپ و طبیعتاً تضعیف ایران معنا یابد.
تشکیل ائتلافی ضدایرانی، به بهانه ارسال سلاح به روسیه
ائتلاف با کشور‌هایی که آماده ‌باشند برای تضعیف و انزوای ایران گام بردارند، برنامه دیگری است که در حوزه دیپلماتیک، علیه ایران تعریف شده است. در تشریح این برنامه آمده درک تهدید اروپا علیه تهران به دلیل تسلیح روسیه توسط ایران در جنگ اوکراین، فرصتی قوی برای جمع‌آوری متحدان اروپایی و دیگران است. این ائتلاف می‌تواند یک گروه متحد بادوام را تشکیل دهد که با توجه به تحولات ژئوپلیتیکی تهران رفتار کند و در طیف گسترده‌ای از مسائل مثل «موضوعات هسته‌ای، تکثیر پهپاد‌ها و موشک‌ها، تجاوزات منطقه‌ای، نقض حقوق بشر و فساد» عمل کند.
اجرای قانونی ضدایرانی، تکلیف تازه ترامپ
اردیبهشت سال گذشته بود که قانونی با نام مهسا یا همان قانون پاسخگویی درقبال حقوق بشر و امنیت مهسا امینی به تصویب کنگره رسید و بعد از آن هم بایدن اجرایی شدن آن را امضا کرد. در بخشی از این قانون ضدایرانی مقامات رده‌بالای حکومت و نهاد‌های مرتبط به اتهام آنچه آنان «نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم» می‌خواندند، تحت‌تحریم قرار می‌گرفتند. این طرح پیشنهادی را سناتور جمهوری‌خواه آمریکا، مارکو روبیو به سنای آمریکا برده بود، فردی که حالا در میان گزینه‌های پیشنهادی ترامپ برای وزارت خارجه آمریکا قرار دارد. در بخشی از این برنامه هم به اجرای قانون مهسا اشاره شده و آمده: «ایالات‌متحده باید از متحدان و شرکای خود در ائتلاف مقابله با ایران بخواهد که اجرای این قانون را تحت‌نظر مقامات مربوطه خود انجام دهند.»
انصارالله را تحریم کنید
اتحاد علیه ایران هسته‌ای، انصارالله یمن را گروهی شبه‌نظامی و تحت‌حمایت ایران معرفی می‌کند. در بخشی از این برنامه ادعا شده گروه انصارالله یمن (حوثی‌ها) تحت‌حمایت ایران که با حملات خود و ربودن کشتی‌های اقیانوس‌پیما به‌ویژه در دریای سرخ، اختلال شدیدی در کشتیرانی جهانی ایجاد کرده را باید به‌عنوان گروهی تروریستی معرفی کرد.
نیرویی ویژه برای اجرای عملیات روانی علیه ایران
عملیات روانی، جزء جدایی‌ناپذیر از اقدامات ضدایرانی، اتحاد علیه ایران هسته‌ای بوده است. در حوزه عملیات اطلاعاتی و مبارزه با سانسور اطلاعات در ایران، این برنامه چند موضوع را به تشریح بیان می‌کند. ازجمله اینکه می‌بایست «یک نیروی ویژه با هدف تمرکز بر عملیات روانی به زبان فارسی تشکیل شود.» هدفی که این نیروی ویژه باید دنبال کند، تقویت چیزی است که «آرمان دموکراتیک مردم» ایران می‌خواند. همزمان باید کمپین‌های روانی علیه نظام حکمرانی و سپاه، با هدف تضعیف، تخریب و تقسیم آن‌ها ایجاد و اجرایی شود. در ادامه هم آمده رئیس‌جمهور ترامپ باید برای احیای دیپلماسی عمومی در مورد ایران، اقداماتی انجام دهد که ازجمله آن‌ها، ایجاد حساب رسانه‌های اجتماعی برای تولید خلاقانه در مورد ایران است.
ادعای به صفر رساندن غنی‌سازی هسته‌ای ایران
«ترامپ باید از سخنان سیاسی خود استفاده کند و صراحتاً و بدون‌ابهام بیان کند که اگر ایران به‌دنبال پیشرفت برنامه هسته‌ای خود باشد، آمریکا از استفاده از برنامه نظامی برای نابودی برنامه هسته‌ای ایران دریغ نخواهد کرد.» این بخشی از برنامه‌ای است که UANI در حوزه عملیات نظامی علیه ایران ارائه داده و در ادامه اشاره کرده رئیس‌جمهور آمریکا باید از ایران بخواهد غنی‌سازی خود را به صفر برساند. در ادامه تأکید کرده ترامپ باید صراحتاً اعلام کند اگر ایران یا نیرو‌های نیابتی آن به یک آمریکایی آسیب برسانند، این حمله با حمله مستقیم آمریکا به تأسیسات سپاه در داخل خاک ایران پاسخ داده خواهد شد.
تجهیز شرکای عربی و صهیونیستی برای مقابله با ایران
انتقال تسلیحات هسته‌ای به اسرائیل برای حمله به تأسیسات هسته‌ای بخشی از عملیات نظامی علیه ایران است که این برنامه آن را طراحی کرده است. در شرح این برنامه آمده: «باید گفت‌وگویی با دولت اسرائیل برای انتقال نافذ مهمات برای GBU-57 حمله به تأسیسات هسته‌ای سخت شده مثل فردو، همچنین اجاره بمب‌افکن B-2 به‌عنوان وسیله نقلیه برای انتقال آن صورت گیرد.» تقویت شرکای عربی برای افزایش بازدارندگی آن‌ها در مقابل ایران، موضوع دیگری است که در بخشی از برنامه به آن اشاره شده و آمده: «رئیس‌جمهور آینده باید محموله‌های تسلیحاتی به شرکای عرب را افزایش دهد تا توانایی بازدارندگی آن‌ها علیه ایران را بهبود بخشد.»
سوءاستفاده از دارایی‌ های مسدود شده ایران
تحریم‌های اقتصادی و محدودیت فعالیت بانک‌های ایرانی نیز ازجمله مواردی است که برای تحت‌فشار قرار دادن ایران در حوزه اقتصادی مطرح شده است. در بخشی از این برنامه آمده دولت باید یک کمپین عمومی راه‌اندازی کند که برای «دریافت اطلاعات مهم» جوایزی را برای تشویق فراریان ایرانی یا کسانی که با جمهوری اسلامی کار می‌کنند، اختصاص دهد. استفاده از کمک کشور‌های اروپایی برای تعطیل کردن بانک‌های ایران، اقدام دیگری است که در این برنامه به آن اشاره شده و آمده: «چندین شعبه بانک ایرانی تحت تحریم ایالات‌متحده نیز در بریتانیا، فرانسه و ایتالیا و همچنین در سراسر خاورمیانه و شرق آسیا فعالند، آن‌ها باید تعطیل شوند.» استفاده از پول‌های بلوکه‌شده ایران نیز اقدام دیگری است که این برنامه به آن اشاره می‌کند که باید یک صندوق با نام دموکراسی‌سازی راه‌اندازی شود و پول‌های مسدودشده ایران در راستای کمک به آنچه آن‌ها، آرمان‌های دموکراتیک می‌خوانند، مورد استفاده قرار گیرد. اقدامی که پیش از این برخی چهره‌های ضدایرانی با نام حمایت از ایران، هم آن را انجام داده بودند.
سیستمی برای ردیابی کشتی‌های حامل نفت ایران
UANI از سال 2008 تا به امروز، بر مجموعه‌ای از اقداماتی که در سند هم به آن اشاره کرده، تمرکز داشته است که عمده و محور آن جلوگیری از دور زدن تحریم‌ها توسط ایران و راه‌اندازی کمپین برای محدود کردن فعالیت شرکت‌های تجاری در مورد ایران است. برای مثال این گروه در سال 2013، سیستم شبکه اطلاعات دریایی و تجزیه‌وتحلیل قایقرانی را راه‌اندازی کرد. این سیستم، وظیفه ردیابی شرکت‌های ایرانی را برعهده داشت و تلاش می‌کرد تا از دور زدن تحریم‌ها توسط ایران و فروش نفت جلوگیری کند. این سیستم، تمامی اطلاعات عمومی ماهواره‌ای از فرستنده‌های کشتی ازجمله داده‌ها، هویت، سرعت، جهت و مقصد و اطلاعات را با دیگر داده‌های ناوبری و الگوریتم‌های کامپیوتری بررسی می‌کرد و پس از آن، فعالیت‌های مشکوک را حتی در مورد کشتی‌هایی که فرستنده آن‌ها به طور موقت خاموش است را شناسایی می‌کرد. این اقدام باعث شد ایران و شرکایش مجبور شوند برنامه‌های صادراتی خود را تغییر دهند.
لابی UANI در کنگره علیه ایران
اکتبر 2009، UANI به نمایندگی از مجلس نمایندگان آمریکا، قانون حسابرسی برای انتخاب تجارت در آمریکا را در مجلس به تصویب رساند. با استناد به این قانون، شرکت‌های تجاری مثل نوکیا و زیمنس که با ایران روابط تجاری داشتند و بانک‌های خارجی مثل کردیت سوئیس از دریافت قرارداد‌ها و کمک‌های مالی فدرال محروم می‌شدند. این یکی از اقداماتی بود که با استفاده از لابی این گروه در کنگره انجام شد. به راه انداختن کمپین‌ها برای اقدام علیه ایران نیز در کنار این لابی‌ها برای قانون‌گذاری انجام می‌شد. یکی از این اقدامات جلوگیری از سخنرانی رئیس‌جمهور اسبق(احمدی‌نژاد) در برخی هتل‌ها بود که نهایتاً هتل هلمزلی، گوتام هال و خانه اسکس متعلق به دبی از ورود رئیس‌جمهور ایران جلوگیری کردند.
خروج از برجام هم با شیطنت UANI رخ داد
اگرچه برجام تعهدی بود که برنامه هسته‌ای ایران را تحت کنترل و نظارت شدید قرار می‌داد و مشخصاً از تبدیل شدن به آنچه آمریکا آن را ایران هسته‌ای می‌خواند، اجتناب می‌کرد، اما گروه اتحاد علیه ایران هسته‌ای مخالف برجام بود و برای خروج ترامپ از برجام تلاش زیادی انجام داد. دوسال قبل از خروج از برجام، اتحاد مقابله با تروریسم، 240 هزار دلار به جان بولتون، یکی از اعضای این گروه و مشاور امنیت ملی ترامپ، پول پرداخت کرده بود. بولتون نقش محوری در متقاعد کردن ترامپ برای خروج از برجام داشته است. اتحاد علیه ایران هسته‌ای حتی تلاش کرد با برخی اعضای حزب دموکرات آمریکا هم ارتباط بگیرد تا نفوذی هم میان دموکرات‌ها داشته باشد. حامیان مالی گروه اتحاد علیه ایران هسته‌ای، از طریق دو فرد وابسته به میلیاردر، توماس کاپلان و خانواده شالدون ادلسون و همسرش میریام تأمین می‌شود. بودجه‌ای که کاپلان و ادلسون تأمین می‌کردند بیش از سه‌چهارم درآمد گروه اتحاد علیه ایران هسته‌ای از مجموع 7.1 میلیون دلار را در سال مالیاتی 2013 به خود اختصاص داده است. با این حال منابع تأمین مالی این گروه همچنان سری باقی مانده است.