پیام ویژه
مرور تجربه پیشرفت چین، مایه شرمندگی بیشتر غربگرایان
چهارشنبه 17 بهمن 1403 - 10:36:56
پیام ویژه - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
«مرگ بر آمریکا» به زبان چینی می‌تواند الگویی برای سیاستگذاران ایران هم باشد. رونمایی دیپ‌سیک را نباید فقط از زاویه فناوری نوین دید، بهتر است آن را از عینک سیاسی هم ببینیم. آن‌طور که لیانگ ونفنگ، بنیانگذار دیپ‌سیک گفته چین از این مرحله به بعد دیگر پیرو نوآوری‌های آمریکا نیست؛ بلکه خود مبتکر و مبدع نوآوری شده است.

تحلیل فوق را روزنامه غربگرای هم‌میهن نوشته و آورده است: «هفته گذشته، لیانگ ونفنگ، چینی 40ساله، از اپلیکیشن هوش مصنوعی دیپ‌سیک رونمایی کرد؛ اپلیکشنی که با قیمت 5میلیون دلار هزینه توانست تمامی شرکت‌های نرم‌افزاری هوش مصنوعی آمریکا را به چالش بکشد و معادل هزار میلیارد دلار به بورس وال‌استریت ضربه بزند. 
حدود دو هفته قبل از آنکه دیپ‌سیک رونمایی شود، ترامپ از خطر نه از خطر نظامی، بلکه از خطر اقتصاد چینی سخن گفت. پیش از او، جو بایدن از این خطر سخن گفته و حتی بر روی برخی از کالاهای چینی تعرفه‌های بالایی بسته بود و نیز کاندولیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا در دولت جورج بوش از وابستگی شدید اقتصاد آمریکا به اقتصاد چین سخن گفته بود.
نکته‌ای که در این‌جا می‌خواهم بیان کنیم، کارکرد شعارهاست. چه تفاوتی میان شعار «مرگ بر آمریکا»ی ایران است که بیان می‌شود و «مرگ بر آمریکا»ی چینی که عمل می‌شود. ایران بیش از 40سال است که تحت تحریم آمریکاست و از یک دهه پیش این تحریم‌ها شدت گرفته است؛ به‌طوری‌که خسارت وارده بر اقتصاد ایران بیش از یک‌هزار و 200میلیارد دلار بوده است.
اما تعرفه‌ها نه‌فقط بر اقتصاد چین اثر منفی نگذاشته؛ بلکه بر خود اقتصاد آمریکا هم اثرگذار بوده است. در اصل بهتر است بپرسیم چین «برای مبارزه با آمریکا» چه کرده است؟ هرچند که آن کشور در حال حاضر ادعای مبارزه ندارد؛ اما طبق ایدئولوژی مارکسیستی‌اش، آمریکا نه‌فقط سرمایه‌دار اعظم است، بلکه امپریالیست هم هست.
اما در این میان آنچه که از این مبارزه عریان و خصمانه عاید آنها شده بود، ملت فقیر و اقتصاد نحیف بود؛ به‌طوری‌که حتی اتحاد جماهیر شوروی هم نمی‌توانست به آن کمکی بکند. اما دولتمردان چین از سال1979، مبارزه با آمریکا را به شیوه دیگری پیاده کردند. آنها سعی و تلاش کردند که از کارکرد خود آمریکایی‌ها استفاده کنند. 
دنگ شیائوپینگ، معمار نوین چین با استناد به ضرب‌المثل معروف چینی که «مهم نیست گربه سیاه یا سفید باشد مهم این است که موش بگیرد»، رابطه تازه‌ای را در سیاست خارجی چین پیش گرفت. در 40سال گذشته چین، دومین اقتصاد جهان شده است؛ از لحاظ قدرت نظامی و تولید تسلیحات نظامی جزو سه قدرت اول جهان است؛ و از لحاظ درهم‌تنیدگی در اقتصاد کشورها به‌اندازه‌ای رسیده است که هیچ کشوری حتی آمریکا هم نمی‌تواند بدون تعامل تجاری با چین، چرخ اقتصاد خودش را بگرداند. 
چین مانند ایران ادعای آنچنانی در مبارزه با آمریکا نداشته و ندارد، اما رفتار و حرکات اقتصادی و سیاسی‌اش را به‌گونه‌ای رقم زد که اگر در دوره‌ای چین ادعای مبارزه و جنگ با آمریکا را داشت و نفوذی‌های فرهنگ سرمایه‌داری در کشور را بازداشت می‌کرد- مگر نه این است که مائو انقلاب فرهنگی را در همین راستا انجام داد- اکنون این آمریکاست که مدعی مبارزه اقتصادی و حتی فرهنگی با چین شده: زیرا این چین است که دارد زیرپای آمریکا را خالی می‌کند، بدون آنکه هزینه زیادی بدهد.»
درباره این یادداشت روزنامه هم‌میهن باید به غربگرایان یادآور شد: 1) چین برخلاف شماها هرگز به آمریکا اعتماد نکرد و نپذیرفت مثل شما توانمندی‌های خود را نقداً واگذار کند و وعده نسیه بخرد و به مردم خود بفروشد. اما شما این خبط یا خیانت را مرتکب شدید و حتی دنبال تکرار و توسعه واگذاری منابع رشد و پیشرفت و قدرت در قالب برجام 2 و 3 بودید. آیا چینی‌ها مثل شما پذیرفتند 95درصد برنامه هسته‌ای خود را تعطیل یا واگذار کنند؟ آیا زیر بار توافق آب و هوای پاریس به شکلی رفتند که توسعه نیروگاه‌ها با سوخت فسیلی را متوقف کنند و مردم و صنایع خود را از انرژی برق محروم سازند؟!
2) چینی‌ها به اعتراف خود شما، آمریکا را امپریالیست می‌شناسند و قائل به گفت مرگ بر آمریکا در مقام عمل هستند. اما شما نه در مقام عمل و نه در مقام حرف، به این شعار برخاسته از فطرت ملت ایران- که اکنون جهانی هم شده،- نه‌تنها باور ندارید بلکه خلاف آن هم عمل می‌کنید و هر دولتی که در کاخ‌سفید سر کار می‌آید (از اوباما تا بایدن و ترامپ) بزک و تحسین هم می‌کنید و تنها حرفی که بلدید، توافق در سایه تهدید و فشار و به هر قیمت است. با این رویکرد اگر شماها در چین بودید و جرئت می‌کردید وقیحانه سنگ آمریکا را به سینه می‌زنید، تا به حال چندبار محکوم به اعدام و تحمل مجازات‌های سخت شده بودید.
3) خسارت تحریم‌های خصمانه آمریکا و غرب آن‌قدر زیاد نیست که خسارت تحلیل‌های تحریف‌آمیز و فلج‌کننده. این، نه سوغات خود تحریم‌ها بلکه سوغات مرعوبیت یا شیدایی و نفوذ‌زدگی در نسبت با دشمن است. با همین فهم غلط بود که دولت روحانی رو به قبله شد و ادعا کرد نه نفت می‌توان فروخت و نه واکسن می‌شود وارد کرد و حال آن که با کنار رفتن آن دولت، همین اتفاقات ناممکن، ممکن شد.
4) در حالی که غربگرایان آمریکا و غرب را می‌پرستند و تنها الگوی توسعه اقتصادی می‌شمارند، هم میهن با فهم خود اذعان می‌کند که چین در بسیاری از پیشرفت‌های اقتصادی و صنعتی از آمریکا و اروپا جلو زده است. این هم بطلان دیگری است بر گزاره «انحصار پیشرفت غرب و الزام تبعیت از آن» است. البته منطق جمهوری اسلامی، نرفتن زیر بار شرق و غرب و الگوی پیشرفت مستقلی است که با وجود تحریم‌های چهل‌ساله و مصیبت بزرگ غرب‌زدگی، توانسته به پیشرفت‌های برگ در حوزه‌های گوناگون فنی و صنعتی دست یابد و در برخی حوزه‌ها مانند هسته و نانو و پیشرفت‌های بزرگ پزشکی جزو ده پانزده کشور اول جهان باشد.
5) نهایتاً این که باید به غربگرایان باید گفت: شما هم مرگ بر آمریکا را که شعار رایج جهانی شده، بگویید، با هر زبان و بیانی که دوست دارید بگویید.

http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/1560746/مرور-تجربه-پیشرفت-چین،-مایه-شرمندگی-بیشتر-غربگرایان
بستن   چاپ