پیام ویژه - روزنامه جوان / «سرنوشت گروههای کردی پس از بیانیه اوجالان» عنوان یادداشت روز در روزنامه جوان به قلم مرتضی سیمیاری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
هفته گذشته هیئتی هفتنفره از حزب برابری و دموکراسی خلقها (DEM) که در چند ماه اخیر در ترکیه، عراق و سوریه فعالشده است، پیامی از عبدالله اوجالان، رهبر حزب کارگران کردستان ترکیه (پکک) قرائت کرد، پیامی که اوجالان در آن میگفت این گروه باید منحل شود و سلاح را کنار بگذارد.
فراخوان اوجالان دارای سه محور جدا از یکدیگر بوده که رهبرپکک در مهمترین فراز آن به مسئله رد تئوری تجزیهطلبی پرداخته و گفته است که دیگر نظریاتی که به سمت گریز از مرکز، فدرالیسم و جداییطلبی گرایش دارد تاریخمصرفش گذشته و پاسخگوی نیازهای امروز کردها نیست. البته اوجالان راهحلی را نیز روی میز قرار داده که امتداد آن به شرق سوریه میرسد؛ جایی که سروکآپو گفته است که به جای خودمختاری میتوان از الگوی «کانتونها» استفاده کرد که منظورش همان خود مدیریتی است.
پروژه کانتونها حاصل دورهای است که زمینهاش بحران قدرت مرکزی در سوریه در طول جنگ داخلی بوده و در آن زمان باعث قدرت گرفتن احزاب حامی اوجالانیزم در منطقه کردستان سوریه و اتحاد گرایشات کردی (رژاوا) گردید، هرچند اوجالان روی خود مدیریتی کردها تأکید کرده، اما تجربه نشان داد که کانتونها باعث ظهور پدیده آنارشیسم کردی در سوریه شده است.
هرقدر که در میان کردها بیانیه جدید اوجالان مبهم و سردرگم کننده بوده، در ترکیه برخی تحلیلها آن را به سود توسعه نئوسلفیگری با گرایش ترکی ارزیابی کردهاند. دولت ترکیه نیز تلاش کرد با انجام تبلیغات آن را یک دستاورد امنیتی برای خود بخواند. البته در دیاربکر، سیاسیترین شهر در منطقه کردنشین ترکیه، میت اجازه پخش بیانیه قرائتشده در این مراسم را نداده و هزاران نفری که در میدان صلاحالدین گردآمده بودند، تنها توانستند پیام را بشنوند. برخی کردها همین ماجرا را نمادی از سرنوشت احتمالی این تفاهم دانسته و معتقدند که این تسلیم، بدون هیچ دستاوردی بوده است!
بازار
![]()
اوجالان در پیام خود تأکید کرده بود که تصمیم نهایی انحلال و خلع سلاح باید در کنگرهای از سوی پکک (قندیل) گرفته شود، با وجود این تضادهای شکلگرفته میان جناحهای مختلف آن بهشدت افزایشیافته است. در یکسو جریانهای کردی نزدیک به امریکا (مارکسیستهای امریکایی) به پیام اوجالان خوشبین بوده و معتقدند که این تحول نهتنها ترکیه، بلکه کل منطقه را متأثر خواهد کرد. در آنسو حزب کارگر (TİP) که شعار «آنتونیک کردی و مبارزه با امپریالیسم» را سرلوحه خود دارد، تأکید میکند که راهحل پایدار فقط از طریق مبارزه مسلحانه حاصل میشود.
البته تسلیم شدن پکک فقط روی ترکیه اثرگذار نیست، بلکه شعاع آن دربرگیرنده دو محور دیگر نیز خواهد بود؛ یکی در نقطه کانونی شرق فرات در سوریه و دیگری در منطقه سنجار در عراق که رهبران هر دو هنوز در بیان اظهارنظر صریح درباره بیانیه اوجالان تردید دارند.
برآوردها نشان میدهد که هدف ترکیه از همکاری با اوجالان در خلع سلاح پکک کاهش تنشها و هرجومرج شکلگرفته در سوریه بوده است. در آنسو اجرای این پروژه هزینههای سنگینی روی دست اردوغان گذاشته تا جایی که باید برنامههای مختلف، چون «جاده توسعه» مسیری را که بندر فاو عراق را به ترکیه پیوند میزند و از کردستان عراق عبور میکند به تعویق اندازد. این مسئله پاشنه آشیل ترکها خواهد شد.
درباره پیام خلع سلاح اوجالان بیان چند نکته مهم ضروری است؛ اول آنکه این اولین بار نیست که اوجالان برای خلع سلاح پیام فرستاده است. در سال 2014 نیز خط عادیسازی پکک با دولت مرکزی آغاز و چند ماه بعد متوقف شد. این پروسه استعداد زیادی برای تکرار دارد، در حالی اوجالان اعلام کرد پکک و همه گروههای وابسته به آن باید سلاحشان را زمین بگذارند که مظلوم عبدی (پسر خوانده اوجالان) گفته است که مخاطب این پیام نبوده و بهنوعی به آن جواب رد داده است.
برآورد کردها بر آن است که در حال حاضر خلع سلاح هیچ آوردهای برای پکک در قندیل ندارد. سیاستهای اخیر دولت ترکیه در قبال شهرداران مناطق کردنشین باعث افزایش نارضایتیها نسبت به آنکارا شده و فرصتی برای کادرسازی به پکک داده است، طبیعتاً قندیل این فرصت را از دست نخواهد داد.
فعال شدن تضادهای کردی پس از بیانیه اوجالان در جریانهای ضدانقلاب کردی نیز بازخوردهای ملموسی داشته که قابلتحلیل در حوادث آینده است، ازجمله مطرحشدن دوباره طرح پروژه جبهه کردستان که روی جذب نیروی اجتماعی برنامهریزی کرده است. البته گروهکهای ضدانقلاب کردی در سالهای اخیر به پروکسی اتاق فرمان امریکایی و صهیونی تبدیلشده و گیرایی خود را به صورت کامل ازدستدادهاند که نمونه آن در اغتشاشات 1401 ملموس بود.
بررسی جریانهای مختلف کردی نشان میدهد که راهبرد ترکیه همواره تقابلی و در راستای به رسمیت نشناختن تمام تحرکات کردی است که در آینده نیز بینتیجه مانده و پروژهای شکستخورده است. در آنسو راهبرد جمهوری اسلامی ایران همواره تفکیک بین جریانات گروهکی و مسئله کردستان بهعنوان بخش هویتی ایران بوده است.
خروجی این تفاوت باعث شده است که تهران باظرافت خاص بتواند با تولید و حفظ ابزار در جهت توازنسازی گام بردارد، بدون آنکه از ابزارهای مداخله قومیتی در محیط امنیتی استفاده کرده باشد. این ابزارسازی یک بازدارندگی سازنده در لایههای قومیتی ساخته است. این بازی درخشان با توجه به تحرکات جدید امریکاییها همراه با چند تبصره جدید ادامه خواهد یافت.
http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/1570067/سرمقاله-جوان--سرنوشت-گروههای-کردی-پس-از-بیانیه-اوجالان