پیام ویژه - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
متین رمضانخواه| به گواه تاریخ اجتماعی ایران، ایرانیان ذاتا دارای شوخطبعی تاریخی هستند که یکی از خلقیات آمیخته به فرهنگ ایران است، اما در چند سال گذشته به دلایل مختلف که مهمترین آن را میشود حل نشدن مسائل عمومی جامعه دانست، سالهاست مزاح با موضوعات به ابزاری خلاقانه برای اعلام نظر و مشارکت آنها تبدیل شده است و موضوع مذاکرات نیز از این قاعده مستثنی نبود. به عبارتی اینبار یک اتفاق سیاسی دوباره طبع شوخ ایرانیان را برانگیخت. نگاهی تحلیلی به این رفتار اجتماعی به معنای ارتباط مستمر با مفهوم امیدواری است. در چند دهه گذشته یکی از مهمترین موضوعاتی که در کارزارهای انتخاباتی پیش روی نامزدهای ادوار مختلف ریاستجمهوری قرار گرفته، اعلام موضع در خصوص چگونگی تعامل ایران با جهان بوده است. نگاهی تاریخی به این موضوع نشان میدهد، اغلب دولتهای منتخب با توجه به شرایط موجود، به این خواست جامعه پاسخ دادهاند. در دولت «سازندگی» موضوع تعامل با جهان آغاز شد و نتیجه آن توسعه زیرساختها بود، آن هم در شرایط اقتصاد جنگی و هزینههای بجا مانده از جنگ. در دولت «اصلاحات» این مهم بهصورت ویژه و به عنوان گفتمان غالب دولت ادامه یافت، دولتی که هرگز شعار اقتصادی نداد، اما به اتکای آمار و شاخصهای اقتصادی منتشر شده تاکنون بهترین کارنامه اقتصادی را برجای گذاشته است. دولت «مهرورزی» به تفکری تعلق داشت که قائل به تعامل با جهان نبود، تحریمهای اواخر دهه 80 و ابتدای دهه 90 یکی از سختترین شرایط اقتصادی را برای ایرانیان رقم زد. در نهایت دولت «تدبیر و امید» با ایده اصلی تعامل با جهان دولت را به دست گرفت و از همان ابتدا با انتخاب افرادی کارآزموده و متخصص در وزارت خارجه به ویژه محمد جواد ظریف، پس ازدو سال برجام رقم خورد، درهای اقتصاد باز شد..
ومردم با تورم تکرقمی توانستند قدری عقبماندگیهای اقتصادی سالهای قبل را جبران کنند. برای دولت سیزدهم که متاسفانه کارنامه کاریاش به اتمام نرسید، اظهارنظر در این خصوص نه منصفانه است و نه علمی. اما حالا نوبت به دولت مسعود پزشکیان رسیده است و آنچه در این مدت و به ویژه یک هفته اخیر رقم زد.
این مرور تاریخی واجب بود تا تاکید کنیم، مساله مذاکره و تعامل با جهان مساله امروز و ماههای اخیر ایران یا صرفا دولت مسعود پزشکیان نیست. در تمام دهههای گذشته گروه قابل توجهی از مردم به ویژه طبقه متوسط جامعه که نقش حیاتی در تحولات اجتماعی و سیاسی دارند، تعامل پایدار، مداوم، مستمر و اثربخش برای ایران را مطالبه کردهاند و در سوی دیگر نیز افرادی بودند که ضرورتی برای این اقدام نمیدیدند. حال که سالهاست اقتصاد کشور در شرایط نامناسبی به سر میبرد و تمام مسوولان نیز با هر تفکر و جناحی به این موضوع اذعان دارند، مساله مذاکرات بیش از پیش در جامعه رصد میشود و محل بحث و گفتوگوهای عمومی است. البته انتخابات 1403 و روی کار آمدن دولت مسعود پزشکیان و ایده و نگاه محوری او مبتنی بر تعاملات جهانی در فراگیری دوباره این موضوع تاثیر بسزایی داشت. مردمی که کارزار انتخابات را دنبال میکردند چه آنان که قصد مشارکت داشتند و چه آنان که به تعبیر تحلیلگران بر تحریم انتخابات باور داشتند، اعلام موضع نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری نسبت به موضوع تعامل ایران با جهان آنقدر برایشان اهمیت داشت که مناظرات انتخاباتی را مجدانه پیگیری میکردند.
اکنون مسعود پزشکیان همانطور که در جریان انتخابات وعده داده بود، به پشتوانه و حمایت رهبری و تمام دلسوزان کشور گام نخست را برداشته است. او معتقد بود ایران برای آنکه بتواند در درون، خودکفاتر، توانمندتر و توسعهیافتهتر شود و در عرصه بینالمللی نقشی موثرتر، پویاتر و پایدارتر ایفا کند، نیازمند تعامل و رابطه مستمر با جهانیان است. همراهی چهرههای شناخته شده و معتبر جهانی همچون محمد جواد ظریف با مسعود پزشکیان پیش و پس از انتخابات گواهی بر این مدعاست.
بازار
![]()
حال در این برهه از تاریخ و به دور از بایدها و نبایدهای داخلی آنچه مهم، قابل تحلیل و ارزیابی است، واکنش عمومی جامعه نسبت به موضوع مذاکرات است. موضوعی که ابتدا هم اشاره شد، در تمام ادوار و دولتهای گذشته یکی از مسائل اصلی جامعه ایران بوده است. اکنون با وجود شبکههای اجتماعی، رفتارشناسی اجتماعی یعنی ماحصل و میانگین رفتار جامعه نسبت به اتفاقات و رویدادهایی که وجهه ملی دارند، مهمتر و امکانپذیرتر است. در چنین مواقعی جامعه احساس همسرنوشتی میکند. به عبارتی جامعه خود را در تغییر و تحولات کشور سهیم میداند چراکه باور دارد هر تغییر و تحول در هر سطحی در زندگی فردی و جمعی او اثرگذار است، پس موضوع را با حساسیت بیشتری دنبال میکند.
در چنین رخدادهای مهم و سرنوشتسازی دیگر افراد جامعه صرفا شنونده یا مرورکننده اتفاقی اخبار نیستند، بلکه کنجکاوانه جزییترین تحولات را از مراجع اصلی خبری دنبال میکنند و در شبکههای اجتماعی به بحث و تبادل نظر میپردازند. جایی که لزوما نگاهها یکدست نیست و تضارب آرا وجود دارد، اما جامعه ایران گفتوگو را مشق میکند. پس آنچه توجه تحلیلگران اجتماعی را به واکنشهای عمومی جامعه جلب میکند، نوع کنشگری کاربران در شبکههای اجتماعی است. اما درباره ایرانیان باید گفت جامعه ایران مسائل سیاسی را همچون گذشته دنبال میکند و مساله مذاکره برای آنها نمادی از تصمیم حاکمیت برای حل مسائل انباشته شدهای است که در بسیاری از آنها ردپای جدی تحریمهای غیرانسانی علیه ایران وجود دارد.
ایرانیان به این باور و نگاه رسیدهاند که ساختار حاکمیتی و تصمیمگیر در ایران ابزار مذاکره و گفتوگو را به عنوان یک راهحل برای مسائل حل نشده و انباشت شده کلان در جامعه برگزیده و در این راستا قدم برداشته است. به ویژه آنکه طبق آخرین نظرسنجیهای انجام شده در کشور طی دو دهه اخیر، ایرانیان همواره درباره گفتوگو با امریکا، اروپا و در کل تعامل با جهانیان موافقت داشتهاند، مشروط به آنکه نخست منافع ملی حفظ شود و دوم عزتمند ماندن هویت ایران و ایرانیان. در نهایت میتوان اینگونه جمعبندی کرد که رصد واکنشهای جامعه به ویژه کاربران شبکههای اجتماعی از منظر طنزپردازی و شوخ طبعی یک نتیجه روشن و عیان دارد و آن «موافقت و امید به مذاکرات و تحولات پیش روی جامعه ایران» است.