سرمقاله ابتکار/ دولت وفاق؛ سطح دیگرگون سیاست، دستاورد نظام
یادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - ابتکار / « دولت وفاق؛ سطح دیگرگون سیاست، دستاورد نظام » عنوان سرمقاله مدیر مسئول روزنامه ابتکار به قلم میثم قهوه چیان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
پیروزی پزشکیان نه چون گذشتههای مشابه صرفا دستاوردی سیاسی برای یک جناح، که هم نوید جریانِ جدید سیاستورزی در ساحت جمهوری اسلامی و هم (که این مهمتر است)، ایجاد یک وضع و سطح جدید و متفاوت در فضای عمومیِ ایران است. «مسعود خان» (آنچه به او در ارومیه و در کنار ستار و باقر خان، لقب دادند) توانست با «الطاف مقام معظم رهبری» پیروز انتخابات شود و وضعی جدید را به رغم وضع رئیسی ایجاد کند. اگر عنایت شورای نگهبان نبود، حالا گزینهای چون عباس آخوندی یا جهانگیری که از نور چشمیهای اصلاحات بودند شکست را برای مردمان ایرانی به بار آورده بود اما تایید صلاحیتِ «فقط» او، از کسانی که مردمان میتوانستند به او رای دهند، امکان جدیدی ایجاد کرد. این امکان تنها در سطح نظر نیست که در سطح عمل تنها یکی از نتایج آن تقویت روند زیستیی است که در ذیل آن زندگیهای جایگزین زندگی رسمی بتوانند به صورت روی زمینیتری خود را حداقل در شهرهای بزرگ نشان دهند. به کوتاهی باید اشاره شود، وضع رییسی وضع همراهی همه (نوعی یکسانسازی کنشگران رسمی دولت) و بیتاثیری جایگاه رییس جمهور بود. اما نظام کاری را که با رئیسی با تحققش فاصله داشت، با پزشکیان (فعلا)، باز محقق کرده یعنی توانسته است به بازسازی ارتباط دولت و ملت، وفاق ملی و بازسازی سیاست بپردازد. وضعیت پزشکیان تحقق وفاق در حدی بود که امکانش وجود داشت. به نسبت نه تنها اصلاحیون و اعتدالیون و اصولگرایان که بخشی از حاشیه هویتی (زنان، اقوام، مذاهب) در کابینه بیشتر به بازی گرفته شدند و یا وضع آنها بیشتر از وضعِ در چارچوبِ پیشین، بهتر شده است. هرچند ممکن است ادعا شود که چنین گشایشی تصنعی، کم و یا مصنوعی باشد اما بسیاری از متضرران وضع گذشته که از قضا قشر متجدد اجتماعی بودند امروز توانستهاند حقوق خود را بسی بیشتر باز یابند. پزشکیان تلاش میکند امکان سیاست را در چارچوب رسمی فراهم کند. خبر رفع حصر کروبی نشانی از پیروزی طبقه موسوم به متوسط، آزادیخواهان یا ترقیدوستان نبود، بلکه نشانه وفاق دولت و ملت و سطح دیگرگونی از سیاست بود. حتی گشایش خیابانها برای خواهانان حجاب اختیاری، ربطی به رویدادهای دو سال اخیر ندارد، چه اگر قرار بود آب در جوی سابق حرکت کند الان باید هنوز شاهد پیشروی اجباری بودیم که از آغاز سال جاری هزینه جنبش پر هزینه را بیشتر میکرد. تداوم پر برکت این روند البته نیازمند تحقق اصول معطل قانون اساسی در خصوص حقوق اقوام، امکان تشکلیابی، تظاهرات مسالمتآمیز و ...، کارآمد سازی اقتصادی و امکان ارتقا حقوق مردمان از طریق جذب آنها در دولت به معنای عام است اما در ورای چنین ضرورتی، امکانی که چنین سطحی از سیاست را برساخته، چیزی است که نظام میتواند آن را بالفعل کند. بیشک پزشکیان بیشتر در این مسیر است تا رییسی، هر چند چنانچه خواهد آمد این مسیری است که نظام باید جواز حرکت در آن را صادر کند. رییس جمهوری جدید در نطقِ کوتاهِ حرمِ امام خمینی نشان میداد که چنین جوازی صادر شده، او گفت که «اول باید از مقام معظم رهبری باید تشکر کنیم که اگر ایشان نبود، تصور نمیکنیم از این صندوقها اسم من در میآمد و این هدایتی بود که رهبری داشتند.» اما وفاقی که پزشکیان ایجاد کرده است، بسیار ورای خود را نشان میدهد؛ امکان یکی شدن خواست دو حاکمیت قانونی. دولت وفاق ورای بنیه و راه مطلوب «براندازان» به معنای عام، امکانی دیگر از جمهوری اسلامی و راهی به غیر از اصلاحات مرسوم در تحقق اراده خودسامانبخش و اقتدار و ذکاوت سیاسی نظام است. وضعیت وفاق که پزشکیان نمودگار آن است، بر خلاف تصور «خوددرانقلابفرانسهپنداران»، وضعی عینی در ایران است. «خوددرانقلابفرانسهپنداران» میپندارند که نماینده ملتی هستند که آزادی و عدالت میخواهد حال آنکه، چنین نمایندگی به آنها داده نشده، دعوتهای سیاسیشان چنان بیپاسخ است که دعوت به فعلی نمیکنند و تنها به تملق از پرداخت هزینه توسط ملت میپردازند. حال آنکه از نظر آنها ملت تنها چیزی است که مخالف دولت است و هزینه میدهد، جریانی است که حرف آنها را میزند و هر کاری که بکند معقول و عقلانی است. «خوددرانقلابفرانسهپنداران» با عاطفیسازی زمین سیاست و تقدیس هزینه و معمولا بیرون از مرزهای سیاسی کشور تلاش دارند با ایجاد یک جدایی میان ایران و نظام حاکم، هر سیاستی را منوط به نبود نظام حاکم کنند و با بیگانهسازی طرفداران، نهادها، ابنیه و حتی ارزشهای نظام حاکم، (شاید هرچند ناخودآگاه) خشونت در حوزه عمومی را بالا ببرند. اما سطح دیگرگونی از سیاست که پهلوی نتوانست محمل آن باشد، خودسامانبخشی بود. مراد آن است که نظام توانست توسط ارکان قانونی سیاست، مشارکت عمومی را جلب و اعتماد به خود را بازتولید کند. این بدان معنا نیست که چنین اعتمادی وجود نداشت بلکه این بدان معنا بود که در این مرحله او به رغم مشکلاتی که به وجود آمده بود توانست، بخشهای متفاوتتری از هستیهای سیاسی را به سوی خود بکشاند. چنین خودسامانبخشیی نشان از امکان برقراری پیوند ارگانیک نظام و ملت داشت. اشاره عبدالعلیزاده و بعدا خود پزشکیان به پروژه سیاسیشان یعنی بازسازی ارتباط دولت و ملت و یا وفاق، نشان از آن دارد که این سیاسیون به چیزی فراتر از پیروزی یک جناح سیاسی میاندیشیدند. اما پهلوی در برههای که باید خود را سامان میبخشید از آن باز ماند، عنان کار را به آمریکا و بختیار داد، از کشور گریخت و هیچ سیاستورزیی در وضعِ قهرِ ملت، دیگر ممکن نشد. اما نظام توانست و میتواند بخش قابل توجهی از مردم را در میدان عمومی رسمی و سامان بخشیِ خود سهیم کند. نمونههای 76، 88، 92 و 403 قلههای چنین قابلیت شگرفی در سامان سیاسی معاصر این جغرافیای سیاسی است. این امکان البته باز چیزی ورای خود را نشان میدهد و آن ایجاد امکان از طریق واقعیات موجود سیاسی است. دولت وفاق، دستاورد نظام و پدیدار پزشکیان، ورای همه اینها سطحی متفاوت از زمینِ سیاست است. اینکه وضع موجود، بخشی از چیزی هست که نیست. مراد امکان خروج از دوگانه یا این یا آن و ورود در سطح هم این و هم آن است. زایش سیاست، انتظار و صبر برای چنین سطوحی است. دلبستن، دفاع و تلاش برای چنین سطحی میتواند بخشی از پروژه دولت-ملت ایرانی باشد که پس از سنگبنای لرزان پهلویاش بتواند بازسازی شود. این ممکن است تکفیر آزادیخواهان را به دنبال خود داشته باشد که از قضا در حال انجام است (به نامه زندان در زندان ف.هاشمی نگاه کنید). دولت وفاق فارغ از عمر آن نمودگار تکثر در فعل سیاسی و مقهور نشدن در مقابل دوگانهسازی خوددرانقلابفرانسهپنداران ایرانی دائر بر استبداد یا آزادی است.
-
چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۴:۰۳
-
۱۷ بازديد
-
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/1524369/