بزرگنمايي:
پیام ویژه - وطن امروز /متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سمیرا کریمشاهی| در تصور آنکارا، دوران انتقالی سوریه موقعیتی مطلوب برای پیشبرد پرونده کردهای سوریه خواهد بود. در تحولات دوران پسااسد سوریه، اگر بازیگران خارجی و ارتشهای اشغالگر را نادیده بگیریم، نقشه سوریه به 2 بخش بزرگ شمال شرقی و غرب تقسیم میشود که تحت تسلط کردها و مخالفان نظام پیشین قرار دارد. در این میان ترکیه از نیمه دوم سالهای جنگ سوریه حضور مستقیم نظامی خود را در شمال این کشور با توجیه مبارزه با داعش و گروهکهایی همچون «پکک» افزایش داد. عمده تمرکز عملیاتهای ترکیه طی این سالیان بر مناطق کردنشین شمال سوریه بوده است به طوری که طی 3 عملیات «سپر فرات»، «شاخه زیتون» و «چشمه صلح» بخشی از مرز مشترک خود با سوریه را عملا از بدنه جمعیتی کرد پاکسازی و با گروههای تحت حمایت خود جایگزین کرد و عمده جمعیت کردی این مناطق اعم از نظامی و شهروندان را به سمت مناطق شرقی گسیل داشت. از سال 2020 که زمزمههای عادیسازی روابط دمشق - آنکارا جدیتر شده بود، ترکیه همچنان روی خط امن نوار مرزی یا منطقه حائل به عمق 50 کیلومتر پافشاری میکرد که تا پیش از عملیات «ردع العدوان» هم به عنوان خواسته اصلی ترکیه روی میز مذاکرات بود. ترکیه نوار مرزی شمالی سوریه را هم برای پاکسازی کردها و به زعم خود مبارزه با تروریسم خواهان بود و هم اینکه بتواند روند انتقال آوارگان سوری از ترکیه به کشورشان را تسهیل بخشد و به نوعی با اسکان موقتی در مناطق شمالی تا مهیا شدن وضعیت زیست عادی، سپر امنیتی ترکیه تامین شود. اما اکنون، آنکارا شرایط تحقق نقشههای خود برای سوریه را در دسترستر از دوران مذاکره عادیسازی روابط با اسد میداند. آنها دست برتر در تحولات سوریه را دارا هستند و ضمن تلاش برای حفظ چنین وضعیتی، دفع تهدید از محور کردی را ضروری میدانند. در ادامه به تحرکات ترکیه در مناطق کردنشین سوریه بعد از سقوط اسد و همچنین چالشهایی که برای آنکارا در مسیر تحقق اهدافش وجود دارد میپردازیم.
تحولات شرق فرات در پسااسد
ارتش ترکیه و نظامیان سوری تحت حمایتش بلافاصله پس از سقوط دمشق عملیات نظامی در شرق فرات علیه نظامیان کرد را آغاز کردند. حتی خارج کردن تلرفعت از تسلط نیروهای کرد «قسد» همزمان با عملیات تصرف حلب انجام شد. از زمان سقوط کامل نظام اسد، نیروهای ارتش ملی وابسته به ترکیه، با تحریک شهرهای مناطقی همچون حسکه به دنبال سقوطهای مشابه حلب، حمص و... بدون مقاومت محلی هستند. همزمان عملیات نظامی با عنوان «طلوع آزادی» و گشودن جبهه درگیری در مناطق شمال شرقی با پشتیبانی لجستیکی ترکیه جریان دارد. منبج از جمله مناطق مهمی بوده که به تصرف نیروهای تحت حمایت ترکیه در آمده و توانستند خط درگیری را تا سد تشرین پیش ببرند.
ترکها قصد دارند در بازه زمانی مطلوب کنونی یعنی دورهای که تکلیف حکومت و میزان اقتدار و ثبات سوریه مبهم است و تا استقرار کامل دولت جدید آمریکا در کاخ سفید، بتوانند بخشی از منطقه حائل مرزی نه در مذاکره تعیین تکلیف شود که روی زمین به دست آورند. یعنی بتوانند حد فاصل منطقه عملیاتی «شاخه زیتون» در غرب فرات تا منطقه عملیاتی«چشمه صلح» در شرق فرات را که عینالعرب قرار دارد، به اشغال ارتش خود در بیاورند. در این صورت بخش عمده منطقه حائل مرزی که بیش از یک دهه است ترکیه به دنبال شکلگیری آن در مرزهای جنوبی خود با سوریه است، محقق خواهد شد و فقط نقطه شمال شرقی در قامشلی و المالکیه به دلیل تعدد پایگاههای آمریکایی باقی خواهد ماند. تاکنون ترکیه از آغاز یک عملیات نظامی سنگین با هدفی که گفته شد خودداری کرده است، هم در داخل و هم بازیگرانی که نقشی در تحولات سوریه دارند، محدودیتهایی را جلوی پای دولت اردوغان میگذارند اما حملات نظامی محدود، حفظ آمادگی نظامیان تحت حمایتش و تجهیز پایگاههای ارتش ترکیه در نوار شمال سوریه به منظور تبادل آتش با مناطق تحت کنترل نیروهای کردی به صورت پایدار ادامه دارد تا امکان هرگونه عملیات بزرگ در وضعیت آمادگی قرار داشته باشد. در کنار این موارد مقامات ترکیه زبان تهدید علیه گروههای کردی را تندتر کردهاند. اردوغان در یکی از تازهترین مواضع خود تهدید کرده است تروریستهای کردی و داعش باید سلاح خود را تسلیم کنند یا اینکه با سلاحشان در سوریه دفن خواهند شد. هاکان فیدان در مصاحبهای با تاکید بر تغییر شرایط و تاثیر آن بر اقدامات ترکیه اعلام کرد کشورش نمیتواند هیچگونه تهدیدی را در مرزهایش بپذیرد. اعلام آمادگی مقامات ترکیه مبنی بر اقدام علیه مناطق کردی در حالی است که تا پیش سقوط دمشق حتی زمزمههایی از توافق با آنها مطرح شده بود که واکنش تند ملیگرایان داخلی را در پی داشت. طی هفتههای اخیر مذاکرات کردی - کردی بویژه میان سران شورای ملی کرد(ENKS) و نیروهای دموکراتیک کرد سوریه(SDF) جریان داشته است تا درباره نحوه مواجهه با عملیاتهای ترکیه و بررسی امکان انعقاد توافق صلح با جولانی به اتفاق نظر برسند اما تاکنون این نشستها خروجی مثبت و امیدوارکنندهای برای کردها نداشته است.
بیم و امیدهای ترکیه در مواجهه با کردها؛آمریکا بزرگترین مانع
به غیر از منطقه پایگاه التنف در جنوب سوریه که تحت کنترل ارتش اشغالگر آمریکا قرار دارد، دیگر پایگاههای آمریکایی در خاک سوریه در مناطق کردنشین شرقی است که هم منطقه استراتژیک منابع نفتی سوریه هست و هم محور اتصال با پایگاههایشان در خاک عراق را فراهم کرده که نشان از اهمیت این منطقه است. به این ترتیب آمریکا و به تبع آن رژیم صهیونیستی - که تاریخچه روابط آنها با کردها واضح است - بزرگترین حامیان نیروهای کردی بویژه نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) هستند. عملیاتهای سهگانه ترکیه در بازه زمانی 2017 تا 2019 ثابت میکند سطح تابآوری و قدرت تقابل کردها با ترکیه تا حد زیادی به میزان حمایت آمریکا وابسته است و رابطه مستقیم دارد به طوری که در آن سالها اگرچه دولت ترامپ با عملیاتهای ترکیه مخالفت کرد و حتی ذیل ناتو اردوغان را تحت فشار قرار داد اما ارادهای جدی هم برای حمایت از کردها نشان داده نشد و ترکیه توانست بدون مانع جدی، بخشی از خاک سوریه را در نوار شمالی اشغال کند.
لذا اکنون، نوع مواجهه ترکیه با کردها وابسته به نقشه راه دولت جدید ترامپ برای خاورمیانه خواهد بود. در شرایط کنونی همچنان حمایتهای اعلامی و اعمالی در سطح روال ثابتی که آمریکا داشته جریان دارد، پس از سقوط دمشق مایکل کوریلا، فرمانده پایگاه سنتکام از مناطق شرقی سوریه بازدید کرد و به رهبران کردی اطمینان خاطر داد حمایتهای آمریکا ادامه خواهد داشت. بیشک آمریکا به دنبال یک موازنه قوا در سوریه است. برای آنها نه هژمون ترکیه و نه تسلط دمشق بر سرتاسر سوریه مطلوب نخواهد بود.
در مقابل جولانی نشان داده تا قدرت در دست او به سطحی از ثبات نرسیده، از هر تنش خارجی یا برانگیختن حساسیتی اجتناب دارد. آمریکا اجازه نخواهد داد او فراموش کند بخش اعظم ریبرندینگ خود و گروهش را مدیون سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده است و به ادامه این حمایت برای کسب مشروعیت بینالمللی نیاز دارد. با آنکه شورشیان فاتح دمشق با مناطق کردی درگیر هستند، جولانی پیام مثبتی برای گفتوگو با گروههای کردی ارسال کرده است. بعضی از رهبران کردی حتی در شاخه عراق از موضعگیری جولانی استقبال کردند اما بعضی رسانههای کرد هم با استناد به مصاحبه قدیمی جولانی که مدعی میشود کردها خاک عربی را در اشغال دارند، نگران چراغ سبز او به ترکها هستند.
هراس از محورسازی
اگر ترکیه نشان دهد به دنبال حل مساله کردها در میدان نظامی و از طریق گسترش قلمرو تحت نفوذش خواهد بود، مسالهای نیست که از چشم دیگر بازیگران منطقهای پنهان بماند. این اقدام ترکیه یادآور حدفاصل 2017 تا 2021 خواهد شد که با گسترش عملیاتهای نظامی این کشور از قفقاز تا شمال آفریقا به افزایش تنش با محور جنوب خلیجفارس منجر شد. افزودن بر دامنه نظامی ترکیه در سوریه بیشک برای امارات، مصر، عربستان و حتی ایران قابل پذیرش نخواهد بود. اگر آنها از زیادهروی و زیادهخواهیهای ترکیه در سوریه احساس خطر کنند به طوری که اقدامات ترکیه مانند موج پیشین قابل گسترش به مناطق دیگر باشد، میتواند محوری به منظور جلوگیری از موج جدید ماجراجوییهای اردوغان ایجاد کند، هرچند ترکیه در روزهای اخیر تلاش کرده با رایزنی با مقامات امارات و عربستان و اطمینان خاطر دادن از نقشآفرینی آنها در بازسازی سوریه، بتواند عامل تهدید ائتلافسازی علیه ترکیه و سوریه جدید را خنثی کند. این نگرانی برای کشوری همچون مصر که با خطر احیای دوباره خیزهاشهای عربی مواجه است و امارات که از جان گرفتن دوباره محور اخوانی هراس دارد، محسوستر به نظر میرسد. اگر ترکیه به دنبال آتشافروزی تازه در سوریه باشد، حمایت این بازیگران در محور تقابلی قوت خواهد گرفت.
ابهام درباره آینده دمشق
با آنکه در دمشق دولت انتقالی مستقر شده و روند انتقال قدرت در وضعیت نسبتا مسالمتآمیزی رقم خورد اما همچنان نسبت به آینده این کشور و خطراتی که از جمله تجزیه و یا جنگ داخلی تهدیدکننده این خاک میتواند باشد، اما و اگرهایی مطرح است و امید و بدبینی در جنگ تن به تن قرار دارند. در چنین وضعیتی دولت اردوغان که بیشترین نفع را تاکنون کسب کرده و به رغم اینکه بازیگردان اصلی سوریه کنونی نامیده میشود، باز هم نیازمند احتیاط و ملاحظاتی است. تاریخ ادلب در 5 سال گذشته نشان میدهد تحریرالشام با آنکه از کانال و رابطهای ترکیه ارتزاق میکرد و به حامیان بینالمللی وصل میشد اما گروهی نبود که همچون جیش وطنی یا همان ارتش ملی سوریه خود را تحت اوامر ترکیه قرار دهد و جولانی تا حدودی استقلال عمل خود را حفظ کرده بود و تلاش میکرد رهبر اصلی ادلب خودش باشد. دعواهای درونگروهی، اختلافات با نیروهای تحت حمایت ترکیه، دستگیری و زندان تا تسویهحساب فردی و حذف افراد، گواه رابطه پرچالش و متزلزل ترکیه با گروههای ساکن ادلب و اکنون حاکم دمشق است.
از این رو ترکیه طی این سالها هزینههای هنگفتی را متحمل شده تا هرچه بیشتر مخالفان اسد را به خود وابسته کند اما اکنون آنها بویژه بخشی از تحریرالشام که طی این سالها سعی در عدم وابستگی مطلق به ترکیه داشتند، در راس قدرت یک کشور و در مرحله دولتسازی قرار گرفتهاند. این تغییر وضعیت بر شرایط نیروهای تحت امر ترکیه اثرگذار است. انگیزه اصلی آنها برای نبرد یعنی سقوط نظام اسد دیگر وجود ندارد. چه بسا بخشی از آنها خواهان این باشند که نه تحت امر ارتش ترکیه که ذیل یک لوای واحد ملی نظامی قرار بگیرند، بویژه اینکه جولانی در نشستی با فرماندهان گروهای مسلح، موضوع انحلال این گروهها و ادغام در ارتش رسمی کشور را مطرح کرده است.
بنابراین در وضعیت کنونی حتی ترکیه هم به عنوان حامی اصلی تکفیری - سلفیهای مستقر در دمشق، بخوبی آگاه است هر لحظه امکان برگشتن ورق و شورش علیه ترکیه، خیانت یا هر رخدادی که ترکیه را عقب براند وجود دارد. ترکها میدانند تمرکز بر کردها نباید به گونهای باشد که از تحولات دمشق غافل شوند. در واقع بیثباتی و ابهام کنونی سوریه همانقدر که فرصت به ترکیه میدهد که پرونده کردها را به چه سرانجامی برساند، تهدیدآفرین هم خواهد بود که بازی از دست آنها خارج شود. این بستگی به اتاق فکر آنکارا دارد که آیا میتواند توازنی میان 2 پرونده برای مدیریت همزمان ایجاد کند یا حفظ و افزایش نفوذ در پایتخت سوریه در اولویت قرار دارد.
-
شنبه ۸ دي ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۵:۱۶
-
۱۰ بازديد
-
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/1547539/