گفتگو با سارقی که گوشی زن جوان را وحشیانه دزدید
فرهنگی و اجتماعی
بزرگنمايي:
پیام ویژه - ایران / دو سارق خشن که برای سرقت گوشی تلفن همراه زن جوان، او و کودکش را وحشیانه به زمین کوبیده بودند پس از 22 روز ردیابی پلیسی دستگیر شده و به بازسازی صحنه جرم خود پرداختند.
ساعت 10 صبح یکم اردیبهشت دو سارق با خودروی پلیس به خیابان صابونیان در حوالی بزرگراه بعثت منتقل شدند تا در مقابل چشمان مردم و کارآگاهان پایگاه هفتم پلیس آگاهی پایتخت صحنه سرقت خشن خود را بازسازی کنند.
بازار ![]()
جمعیت زیادی اطراف متهمان جمع شدهاند بطوری که اجازه نزدیک شدن خبرنگاران و عکاسان را نمیدهند. مردی میگوید: «نباید به اینها رحم کرد من خودم هم مالباخته هستم یک گوشی تلفن همراه 70 میلیون تومان قسطی خریدم اما همان هفته اول گوشی را از من سرقت کردند.
من ماندم و قسط 70 میلیون تومانی و بدون گوشی تلفن.» در همین لحظه صدای مرد دیگری به گوش میرسد: «این منطقه امن نیست یک روز نیست که صدای فریاد کسی را نشنویم که در دام سارقان گرفتار شده است.» زن جوانی هم میگوید: «در زمانهای خلوت روز جرأت ندارم در محل تردد کنم. سارقان در این خیابانها جولان میدهند و سرقت خیلی زیاد است.»
سرقت سه ثانیهای
در چند قدمی متهمان، زن جوان که فیلم سرقتش در فضای مجازی پخش شده بود به همراه شوهر و دو فرزندش ایستاده است. زن جوان اشارهای به پارکینگی که مقابل آن سرقت رخ داده میکند و میگوید: «برادر شوهرم در پارکینگ این مرکز خرید کار میکند. روز حادثه به همراه شوهرم و دو فرزندم به اینجا آمدیم تا شوهرم موتورش را از پارکینگ بردارد و برای خرید عید فطر برویم. شوهرم همراه پسر 3 سالهام به داخل پارکینگ رفتند و من با دختر یک و نیم سالهام که بغلم بود جلو در پارکینگ منتظر ماندیم. گوشی تلفن همراهم را از داخل کیفم بیرون آوردم تا به مادرم زنگ بزنم ناگهان یکی از سارقان به طرفم آمد و گوشی را گرفت، مقاومت کردم اما چنان مرا کشید که با بچهام روی زمین افتادم. دخترم با سر به زمین افتاد ترسیدم که برای او اتفاقی رخ داده باشد. خیابان خلوت بود و تنها کسی که متوجه شد نگهبان مرکز خرید بود که به کمکم آمد اما سارقان به سرعت با موتورسیکلت فرار کردند.»
او ادامه میدهد:« شوهرم با پلیس تماس گرفت و دخترم را به مرکز درمانی بردیم. اما از آنجایی که سارقان چهرههایشان را پوشانده بودند تصورش را نمیکردم که دستگیر شوند. درست است که سارقان دستگیر شدهاند اما همچنان ترس و هراس در وجودم هست. چند روز قبل که فیلم سرقت را در فضای مجازی دیدم حس بدی به من دست داد و حالم بد شد. سارقان حدود سه ثانیه این سرقت را انجام داده بودند.»
دستگیری در کمترین زمان
سردار علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ درباره این پرونده گفت: «بهمحض اطلاع از وقوع سرقت خشن از این مادر و کودک مأموران پلیس آگاهی در کمترین زمان ممکن در محل حاضر شده و با پیگیری شبانهروزی، اقدامات اطلاعاتی و تخصصی خود را برای شناسایی و بازداشت متهمان آغاز و سارقان را دستگیر کردند.»
وی با تأکید بر عزم پلیس در برخورد قاطع با مجرمان خشن اظهار کرد: «ما گشتهای پلیس آگاهی، پیشگیری و یگان امداد را در این منطقه تقویت کردهایم و آموزشهای لازم برای افزایش دقت در تجزیه و تحلیل جرایم به نیروها داده شده است.»
از زنها متنفرم
روی گردن یکی از متهمان این باند کلمه «زیبای وحشی» خالکوبی شده و مدعی است که به خاطر ایجاد رعب و وحشت و با الهامگیری از یکی از رفقای خلافکارش که دو پرونده جنایت داشته، این نام را برای گروهشان انتخاب کرده است.
چرا از این مادر و کودک سرقت کردی؟ بچه را ندیدیم.
یعنی شما بچه را ندیدید که در آغوش مادرش است اما گوشی را دیدید؟ متهم سکوت میکند.
اگر برای بچه اتفاقی افتاده بود؟ اشتباه کردیم.
فیلم سرقتتان را در فضای مجازی دیده بودید؟ نه ندیده بودم.
کی و کجاها سرقت میکردید؟ هر زمان از خواب بیدار میشدیم حدود ساعت 11 یا 12 ظهر. اطراف محل خودمان، شوش، خراسان، صابونیان...
چند سرقت مرتکب شدید؟ از 8 فروردین اولین سرقتمان از همین مادر و بچه بود اما بعد حدود 10 سرقت انجام دادهایم.
سابقه داری؟ دوبار به خاطر شرارت بازداشت شدم، این اولین باری است که برای سرقت دستگیر میشوم. اما رفیقم سه سابقه گوشی قاپی دارد. رفیقم اواسط پارسال از زندان آزاد شد و 6 ماهی هم درگیر کمپ بود تا ترک کند و اوایل امسال هم سرقتها را شروع کردیم.
ایده سرقت از طرف چه کسی بود؟
همدستم. او تا به حال سه بار بازداشت شده و 9 سال به خاطر سرقتهایش در زندان بوده است. پارسال اسفند ماه بود که از زندان آزاد شد و چند وقت قبل باهم سوار بر موتورسیکلت بودیم که ناگهان زن جوان و بچهاش را دیدیم که گوشی تلفن دستش بود. دوستم گفت دور بزن سوژه خوبی است. من هم اغفال شدم و دور زدم و همدستم گوشی را قاپید و سوار موتور شد و فرار کردیم.
گوشی شاکی چه مدلی بود؟ سامسونگ بود و اگر اشتباه نکنم یک میلیون و 200 هزار تومان فروختیم.
با پولهای سرقتی چه کردید؟ یک میلیون و دو میلیون پولی نیست و سریع خرج میکردیم. ما گوشیهای سرقتی را در همین حد قیمت میفروختیم و یک روزه هم خرج میکردیم.
متأهلی؟ چند سال قبل همسرم به من خیانت کرد و بعد از سه سال زندگی او را طلاق دادم. بعد از جدایی از زنها متنفر شدم.
به همین دلیل است که بیشتر سوژههایت خانم بودند؟ متهم جوان سکوت میکند.
خالکوبی زیبای وحشی یعنی چی؟ یکی از رفیقهایم چند سال قبل به اتهام قتل بازداشت شد و او را به زندان رجایی شهر فرستادند. در زندان هم با یک نفر دیگر دعوا کرد و دومین قتلش را هم مرتکب شد. بعد هم به خاطر قتل هایش قصاص شد. او خالکوبی زیبای وحشی داشت و من هم به خاطر عشقی که به او داشتم همین را روی گردنم زدم. البته میخواستم در کری خوانیها هم برای دعوا اسمی در کنم وباعث رعب و وحشت شوم. برای قدرتنمایی این خالکوبی را انجام دادم.
ورزشکاری؟ بدنسازی کار میکنم.
-
سه شنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۷:۴۸
-
۹ بازديد
-

-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/1583526/