سرمقاله آرمان امروز/ ضرورت مذاکره مستقیم
یادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - آرمان امروز / «ضرورت مذاکره مستقیم» عنوان یادداشت روز در روزنامه آرمان امروز به قلم نصرت الله تاجیک است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
چرا از اصل مذاکره جامع و مستقیم با آمریکا، و ضرورت و فوریّت آن دفاع مینمایم؟
زمان در گذر است. هم اکنون در ژانویه 2025 هستیم و تا اکتبرِ آن راه درازی در پیش نیست.
کنشگری موجود در ساحتِ سیاسی کشور و برآیندهای آن، چند دوره را در خصوص “مذاکره با آمریکا”، رقم زده است:
انجام مذاکره غیر مستقیم و رسیدن به تفاهم (1382 تا 1384)؛ اگرچه در پایان به عدول از تفاهمات و بازگشت به دوران قبل از آن انجامید؛ عدم اعتقاد به اصلِ مذاکره، به دلیل هراس از شکست در مذاکرات (1385-1392)؛ آنچه که به بحرانزاییِ سالهای(85 تا 92) انجامید، حاصل هراس از شکست و عدمِ اعتقاد به “اصل مذاکره” بود، و با تخریبِ مذاکره، کشور را به درّهی فصل هفتم منشور و پرتگاهِ بیسرانجام تحریمها درانداخت، و… اگرچه در ملّت امید و باور به اصل مذاکره را هم ایجاد کرد؛ مذاکرهی اعتمادمحور (1392-1396)؛ که تفاهم و تعامل، محصول آن بود و در خلال سالهای(92 تا 96)، با اعتمادمحوری (به اوباما)، برجام را پدیدآورد؛ ایران را از ذیل فصل هفتم منشور خارج ساخت، امید ملی را بازگرداند، تحرک ملی ایجاد کرد، مردم را به آینده امیدوار ساخت، کشور را به عرصهی توسعه بازگرداند، اقتصاد ملی را نجات بخشید، امنیت و منافع ملی را تامین نمود، و…؛
تعلیق مذاکرات (1396 تا 1400)، با وجود اعتقاد به اصل مذاکره به عنوان تنها راه رسیدن به منافعملّی؛ آنگونه که به دلیل عدمِ اعتماد (به ترامپ)، مذاکرات به حالت تعلیق در آمد، کشور در آستانه درگیری با آمریکا از زدن پهپاد تا… قرار گرفت، تحریمها همهجانبه و فلجکننده شد، و…
و سپس بازگشت به دوران عدم اعتقاد به مذاکره (1400 تا 1403)، به دلیل عدم نیاز به آن؛ که فروپاشی اجتماعی و شکاف طبقاتی و فقر مفرط و نابودی اقتصاد و دیگر بحرانهای ملی و… را ایجاد کرد.
امروز هم در وضعیت مذاکره بر لبهی پرتگاه (1403 تا 1404) یا (ژانویه تا اکتبر 2025) هستیم. آنچه که در صورت شکست به بازگشت به فصل هفتم منشور، بازگشت تمامی تحریمهای بین المللی، خروج احتمالی از NPT، درگیری منطقهای و… خواهد انجامید.
غافل از اینکه درمذاکرهیاصیل باید پذیرفت که 1)مذاکره، تنها راه تامین دائمی منافع ملّی است.
2)هدف مذاکره، تامین منافع ملّی است، نه تغییر در خلق و خوی دیگران.
3)مذاکره، باید دارای استراتژی و به دور از اعتماد و اطمینان باشد.
4)مذاکره، جهت تعامل متوازن است، حتّی برای بکارگیری سپر و نیزه هم باید به مذاکره باور داشت.
5)مذاکره، ارتباطی به این که طرف مقابل چه کسی است نداشته و این نادرستترین برداشت از خودِ مذاکره است.
6)اصل مذاکره، با چگونگیِ انجام آن متفاوت است، و نادرستیِ چگونگیِ انجام آن در مراحل مختلف به معنای نادرستیِ مذاکره و گریز یا قهر با آن نیست.
7)مذاکره، امری ایدئولوژیک نیست؛ ارتباطی با «ظلمنکردن و زیر بار ظلم نرفتن» ندارد؛ هدف آن، اثبات یا ردّ «خوی زیادهخواهانه، ظالمانه و استکباری آمریکا» نیست؛ هیچ ارتباطی با «احیای هژمونی آمریکا» ندارد؛ «خیانتی به کل جهان» نمیباشد؛ و… و مگر مذاکرهی حماس با اسرائیل و نجات ملت فلسطین از نابودی، خیانت به آرمان فلسطین و کل جهان محسوب میشود!؟
8)مذاکره، برطرف کننده موانع خارجی رشد و توسعهی کشورها است، نه حلال مشکلات آنها؛ و با آن «مشکلات کشورها یکباره رنگ نمیبازند!»، از آن رو که مذاکره، هموارکننده راه توسعه و از بین برندهی موانع پیشرفت کشورها و زمینهساز تعاملات واقعی و سازنده است؛ و این ملتها هستند که باید خود مشکلات خویش را حل کنند؛ «امتیاز ارزشمند و مؤثر در حل مشکلات» را هم به کسی اهداء نمیکنند، بلکه باید آن را در مذاکره کسب نمود؛
9)مذاکره با آمریکا، داشتههای ایران را بر باد نخواهد داد؛ بلکه این هنر مذاکره است که باید آنها را حفظ کند.
10)بدون پذیرشِ اصل مذاکره، هیچ راهی برای خروج دائمی از بحرانها وجود ندارد.
-
شنبه ۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۸:۳۸
-
۱۵ بازديد
-
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/1556856/