رویای رو به احتضار
یادداشت
بزرگنمايي:
پیام ویژه - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سرعت پیری جمعیت چین بسیار بالاست
زنان مجرد و متاهل در سرتاسر چین تماسهای سردی از مقامات محلی دریافت میکنند که آنها را تشویق میکند تا قدم بردارند و فرزندان بیشتری داشته باشند. به نوشته مجله نیوزویک، اینها فقط یکی از اهداف جمعیتشناختی هستند که توسط سیاستگذاران پکن طرح شدهاند که هدف نهاییشان بالا بردن نشانگرهای قدرت فراگیر ملی در مراحل اولیه جنگ تجاری طولانیمدت با ایالات متحده است.
چین امروز چهاربرابر پرجمعیتتر از ایالات متحده است. با این حال، دادههای سازمان ملل متحد پیشبینی میکند که جمعیت چین تا پایان قرن آینده حدود 55درصد کاهش خواهد یافت، برخلاف ایالات متحده که 18درصد رشد خواهد کرد. هیچ جامعه دیگری تا به حال با کاهش شدید جمعیت، آن هم بدون جنگ، بیماری یا قحطی مواجه نشده است. عصبانیت دولت مرکزی از کاهش نرخ بینظیر زاد و ولد، محلها را به آزمایش انبوهی از سیاستهای حامی زایمان سوق میدهد و درخواستهای سراسری برای نوزادان بیشتر مطمئنترین نشانه برای ترس از کاهش نیروی کار و جمعیت سالخورده است که هر دو از موانع جدی برای توسعه بلندمدت اقتصادی هستند.
دهه2020 قرار بود یک دهه عطف برای شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین باشد که در آن حرکت غیرقابل توقف چین از نظر قدرت اقتصادی پیشبینی شده بود تا از ایالات متحده پیشی بگیرد. اما شدت بادهای معکوس اقتصادی چین و مقیاس مشکلات جمعیتی آن بسیاری از اقتصاددانان را غافلگیر کرده است. مرکز تحقیقات اقتصاد و بازرگانی که در سال2020 پیشبینی کرد چین تا سال2028 از ایالات متحده پیشی خواهد گرفت، 2سال بعد، نقطه عطف را به سال2036 منتقل کرد. در این ماه، شرکت مشاوره بریتانیایی گفت که این اتفاق در 15سال آینده نخواهد افتاد.
جورج مگنوس، یکی از همکاران مطالعات چین در دانشگاه آکسفورد و اقتصاددان ارشد سابق مدرسه تجاری آمریکا گفت که مدل رشد اقتصادی متزلزل چین و ناتوانی آن در مقابله با کاهش تورم از دلایل اصلی این مشکلات هستند. جمعیت چین در دهههای پس از جنگ سر به فلک کشید تا اینکه در سال1980 «سیاست تک فرزندی» آن معرفی شد. به مدت 35سال، تا سال2015، طبقه متوسط رو به رشد این کشور و نخبگان شهری آن در معرض محدودیتهای تنظیم خانواده بودند. در سال 1970، انتظار میرفت که یک زن چینی بهطور متوسط در طول زندگی خود تا 6فرزند داشته باشد.
بر اساس برآوردهای سازمان ملل، در سال2024، این تعداد به حدود یک فرزند کاهش یافت. این کاهش در شهرهای درجه یک مانند شانگهای که نرخ باروری تنها 0.6 است، بسیار کمتر از 2.1 است که کارشناسان موضوع میگویند برای حفظ جمعیت ضروری است. جامعه چین در حال ثروتمند شدن است؛ اما در عین حال پیر میشود. بسیاری از شهرهای بزرگ آن اکنون دارای نشانههای توسعه هستند: «افزایش بار تامین اجتماعی، افزایش هزینههای زندگی و تغییر نگرش نسبت به خانواده.» یکی از شهروندان در اینترنت درباره این موضوع نوشت: «زمانی حق آزادی باروری وجود نداشت و اکنون آنها بهطور غیرمستقیم در انتخابهای تولیدمثلی شما دخالت میکنند.» این شهروند درباره فشار جدیدی که بر زنان وارد میشود، نوشت: «دههها توسعه اقتصادی، کنترل بر «مردم» یا بیاعتنایی به احترام و آزادی را تغییر نداده است.» با این حال، آنچه مقامات نمیگویند، پیامدهای رشد کند است. چین برای باقی ماندن بهعنوان یک موتور محرک اقتصادی دنیا نیازی به غلبه بر چالشهای جمعیتی خود ندارد، اما اگر بخواهد هژمون سیستم مالی جهانی -ایالات متحده آمریکا- را از بین ببرد، ممکن است مجبور به این تغییرات باشد.
جاهطلبیهای چین برای ایجاد نظم جهانی چندقطبی مستلزم تمرکززدایی و دلارزدایی است و هر دو ممکن است به نوعی پیشرفت چشمگیر نیاز داشته باشند که باعث شد چین در دهه گذشته آلمان و ژاپن را به اقتصاد شماره2 جهان تبدیل کند. اما نیروی انسانی، موتور سنتی صنعت در چین، رو به افول است. تا سال2040، جمعیت چین از 1.4میلیارد به 1.3میلیارد نفر کاهش مییابد، نیروی کار 14 و 64 ساله از 70درصد به 64درصد کاهش مییابد و 27درصد از شهروندان این کشور بالای 65سال خواهند بود که از 15درصد در سال2025 افزایش یافته است. در همین دوره، جمعیت ایالات متحده از 347میلیون به 370میلیون افزایش خواهد یافت که از این تعداد 62درصد در سن کار و 22درصد افراد مسن خواهند بود که از 18درصد امروز افزایش یافته است. درحالیکه نرخ زاد و ولد 1.6 هم در ایالات متحده کمتر از نرخ جایگزینی است، یک تفاوت اساسی وجود دارد: «مهاجرت.»
بر اساس گزارش مرکز تحقیقاتی پیو، 47.8میلیون ساکن خارج از کشور آمریکا، 14.3درصد از جمعیت را در سال2023 تشکیل میدادند. در سال2020، سرشماری ملی چین هر دهه یکبار صورت میگیرد، تنها 1.4میلیون مهاجر را ثبت کرد که حدود 0.1درصد از جمعیت است. رشد سرسام آور اقتصاد چین زمانی به اصلاحاتی نسبت داده میشود که در سالهای پس از مرگ مائو تسه تونگ، رهبر قدرتمند فقید حزب کمونیست اتخاذ شد. حتی قبل از کووید-19، نشانههایی وجود داشت که نشان میداد ثروت آن بهدلیل سرمایهگذاری بیش از حد در زیرساختها و بازار مسکن در حال تغییر است - تا آنجا که 70 درصد از ثروت خانوارهای چینی در املاک گره خورده است. حدود 24ماه پس از پایان ناگهانی چین به سیاست سختگیرانه «صفر کووید» که فعالیت اقتصادی را بهشدت محدود کرد، بحرانها همچنان ادامه دارد. به جای خروش کردن، اقتصاد چین با ناله و ناهنجاری بیشتر پیش رفت و انتظارات را برآورده نکرد. بهرغم رکود بخش املاک و مستغلات، اعتماد مصرفکننده پایین و سطح بالای بدهی دولت محلی، چین به تازگی موفق شد به هدف رشد 5درصدی خود در سال2024 دست یابد؛ اگرچه هنوز از رشد تضمین شده دو رقمی فاصله دارد.
کارشناسان میگویند پنجرهای که در آن فرصتهای معتبری وجود داشت که تولید ناخالص داخلی چین از ایالات متحده پیشی بگیرد، تقریبا بسته شده است. مگنوس، محقق آکسفورد، به نیوزویک گفت، چین در سالهای 2023 و 2024 برای اولین بار از زمان آغاز «ظهور چین» نسبت به تولید ناخالص داخلی جهانی و ایالات متحده، پسرفت داشته است. دادههای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که حداقل با یک معیار محبوب، اقتصاد چین در صدر قرار دارد: «برابری قدرت خرید چین - ارزش نسبی پول این کشور برای کالاها و خدمات داخلی - حداقل از سال 2017 بالاتر از ایالات متحده بوده است.» هنگامی که از برابری قدرت خرید برای اندازهگیری هزینههای دفاعی استفاده میشود، این شاخص نشان میدهد که قدرت صنعتی پایدار چین و چگونگی دستیابی از نظر غربیها بزرگترین افزایش نظامی در تاریخِ زمان صلح است. بر اساس ارزیابی اخیر وزارت دفاع ایالات متحده، در حالی که نیروی موشکی چین میتواند تا پایان دهه، 1000 کلاهک هستهای را عملیاتی کند، نوسازی ناوگان دریایی ارتش آزادیبخش خلق به جای اینکه دههها طول بکشد، به شاخص «سالها» رسیده است.
برخلاف مقایسههای مطلق که معمولا هزینههای نظامی پکن را تقریبا یکچهارم مبلغ 800میلیارد دلاری پنتاگون نشان میدهد، برآورد اخیر مبتنی بر برابری قدرت خرید که توسط مرکز تحقیقات سیاست اقتصادی در لندن منتشر شد، نشان داد که چین نزدیک به دو سوم هزینههای آمریکا در صنایع نظامی خودش خرج میکند. فیلیپ هسو، دانشمند علوم سیاسی، مدیر مرکز مطالعات چین در دانشگاه ملی تایوان، گفت: «تولید ناخالص داخلی در شرایط برابری قدرت خرید، یک شاخص مفید برای سنجش قدرت هزینههای چین در دفاع است. با وجود این، هزینههای نظامی را نمیتوان مستقیما به قدرت نظامی نسبت داد.» هسو به نیوزویک گفت: «اول، ایالات متحده هنوز در بسیاری از سیستمهای تسلیحاتی برتری تکنولوژیک دارد. دوم، ارتش آزادیبخش خلق بهطور جدی گرفتار فساد است. ما نمیدانیم چه بخشی از بودجه دفاعی سرسامآور چین در هر سال بهدلیل فساد تلف میشود.»
آمادگی چین برای ترامپ 2
در دهه1980، رقیب اصلی تجاری آمریکا نیز یکی از نزدیکترین متحدانش بود. صادرات ژاپن به بازارهای مصرف ایالات متحده این نگرانی را برانگیخت که تولید داخلی ممکن است با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم کند. ترکیدن حباب اقتصادی ژاپن به این معنی بود که این ترس اقتصادی کوتاهمدت بود. صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که (ژاپن) سال آینده پس از هند به جایگاه پنجم سقوط خواهد کرد.
رشد چین ممکن است کند شود، اما رهبران آن به لطف آمیزهای از سرمایهداری و برنامهریزی مرکزی، در حال هدایت نیروهای غیرقابل پیشبینی بازار هستند. رسانههای دولتی این کشور بهشدت این ایده را رد میکنند که چین ممکن است راه همسایه آسیایی خود را که در یک مارپیچ کاهش تورم و دوره طولانی رکود موسوم به «دهههای گمشده» فرو رفته است، برود. روزنامه گلوبال تایمز، اخیرا به خوانندگان خود یادآوری کرده است که ارقام تولید ناخالص داخلی چین هنوز بالاتر از اکثر اقتصادهای توسعه یافته است. در دسامبر، برنامهریزان حزب کمونیست در کنفرانس سالانه کار اقتصادی مرکزی خواستار یک سیاست مالی فعالتر شدند. به گفته آژانس رتبهبندی اعتباری S&P، رویکرد محافظهکارانه پکن تاکنون - بسته محرکی که درعین جاهطلبانه بودن خیلی دیر مطرح شده- به رکود نسبی کمک کرده است و احتمالا مانع از گسترش اقتصاد این کشور در سال جاری به بیش از 5درصد شود.
موقعیت پکن در خط مقدم انقلاب فناوری بعدی میتواند برای جبران شاخصهای جمعیتی در حال کاهش آن حیاتی باشد؛ بهویژه اگر با موفقیت از اتوماسیون و هوش مصنوعی استفاده کند.این کشور در حال حاضر یک بازیگر پیشرو در انرژیهای تجدیدپذیر و ارتباطات راه دور است و پایگاه تولیدی پیشرفته آن به فناوریهای سبز آن کمک میکند تا بازارهای دست نخورده در جنوب جهانی را تصرف کند. چین قبلا در زمینههای نسل بعدی مانند انرژی هستهای تجاری، ارتباطات کوانتومی و برخی کاربردهای صنعتی هوش مصنوعی به برابری دست یافته یا از رهبران جهانی پیشی گرفته است. لیزی سی لی، محقق اقتصاد چین در مرکز تحلیل چین در موسسه سیاست جامعه آسیا گفت: «این کشور، بهویژه در رشد فناوریهای استراتژیک، از پیشرفتهای اولیه گرفته تا استقرار در بازار انبوه، که در انرژی سبز و مواد معدنیِ حیاتی مشهود است، برتری پیدا کرده است.» با این حال، رهبری فناوری فراتر از دستاوردهای مجزا است؛ این به سلامت کلی یک اکوسیستم نوآوری بستگی دارد.
لی به نیوزویک گفت: «درحالیکه رویکرد چین در دستیابی به نتایج سریع در بخشهای استراتژیک با برتری همراه است، انعطافپذیری و سازگاری سیستم ایالات متحده پایه گستردهتری برای نوآوری پایدار فراهم میکند.» دولت چین اقتصاد خود را برای مرحله بعدی جنگ تجاری دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده که حتی شاهد تعرفههای بالاتر و موانع در صنایع نوظهور مانند نیمهرساناها خواهد بود، آماده کرده است. اما اِسوار پراساد، مقام سابق صندوق بینالمللی پول، استاد اقتصاد دانشگاه کورنل به نیوزویک گفت: «اینبار، اقتصاد ایالات متحده قویتر و آمادهتر برای پیامدها است.» پراساد ادامه داد: «در اولین دوره ریاستجمهوری ترامپ، اقتصاد چین با نرخ رشد سالانه بهطور متوسط نزدیک به 7درصد بود. امسال و سال آینده، چین برای دستیابی به هدف رشد 5درصدی خود با سختیهای زیادی مواجه خواهد بود.»
این اقتصاددان تصریح کرد: «با ضعیف شدن تقاضای خانوارها، چین بسیار متکی به صادرات شده است. اگر تنشهای تجاری بین دو کشور تشدید شود، این امر آمریکا را در جایگاهی بسیار قویتر از چین قرار میدهد که به نوبه خود قدرت چانهزنی ترامپ با چین را تقویت میکند.» سیاست صنعتی ایالات متحده در زمان جو بایدن، رئیسجمهور سابق منبع اصلی ناامیدی برای پکن بود. سیاستگذاران در واشنگتن، نگران این موضوع بودند که نوآوریهای غربی ممکن است به پیشرفتهای نظامی چین کمک کند. به همین منظور آنها برای اطمینان از حفظ موقعیت قطبی آمریکا در طراحی هوش مصنوعی و پردازندهها، با تامین مالی و قوانینی مانند قانون تراشهها و علم، به این سمت حرکت کردند که از رقابت جلوگیری کنند. در ماه ژانویه، کاخ سفید صادرات نیمه هادیهای پیشرفته را به همه کشورهای شریک به جز 18کشورش محدود کرد و به آن اشاره کرد که دشمنان میتوانند آنها را به دست آورند و «سلاحهای کشتار جمعی» و «عملیات سایبری تهاجمی قدرتمند» را علیه ایالات متحده و متحدانش توسعه دهند. این کنترلها به محدودیتهای موجود روی تراشهسازان چینی در سراسر زنجیره تامین میافزاید.
وزارت بازرگانی چین تصمیم دولت بایدن را «نقض فاحش» هنجارهای تجارت بین المللی و «نمونه دیگری از تعمیم مفهوم امنیت ملی و سوءاستفاده از کنترل صادرات» توصیف کرده است. غولهای صنعت چین ماهها را صرف ذخیرهسازی تراشهها کردهاند؛ درحالیکه منتقدان میگویند شرکتهای فناوری آمریکایی ممکن است بازار عظیم چین را به کلی از دست بدهند. ایالات متحده و سایر دولتها خودروهای برقی ساخت چین را نیز هدف قرار دادهاند. آنها این کار چین را صنعت یارانهای استراتژیک نامیدهاند؛ چراکه بازارهای بینالمللی را با محصولات ارزانتر پر میکنند.
در سال2024، اتحادیه اروپا با وضع عوارض تا 45درصد بر خودروهای برقی ساخت چین که وارد این بلوک 27عضوی میشوند، خشم بزرگترین شریک تجاری خود را برانگیخت؛ درحالی که این رقم، پنجسال پیش تنها 3درصد بود. یکماه بعد، پکن از بروکسل به سازمان تجارت جهانی شکایت کرد. در کوتاهمدت، تجارت با شرکتهای چینی به تشدید نگرانیها درباره حقوق مالکیت معنوی و انعطافپذیری زنجیره تامین دامن خواهد زد؛ اما آمریکا ممکن است هرگز واقعا خود را از چین که یکی از سه شریک تجاری اصلی خود برای بیش از یک دهه است، رها نکند. لیو پنگیو، سخنگوی سفارت چین در واشنگتن دیسی به نیوزویک گفت: «رقابت، کل روابط چین و آمریکا نیست. ما با تعریف کل روابط چین و آمریکا با رقابت مخالفیم. در واقع، مکمل اقتصادی چین و ایالات متحده به مراتب بیشتر از رقابت است.»
-
چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۷:۰۴
-
۷ بازديد
-
-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/1558541/