سایبرپانک 2077 یک شاهکار ادبی است
خواندنی ها
بزرگنمايي:
پیام ویژه - مجله دیجی کالا / تابهحال شده نصف شب از خواب بیدار شوید و برای لحظهای کوتاه ندانید چه کسی هستید؟ یا حس کنید واقعاً خودتان نیستید؟ من همیشه این حال را دارم. در هر لحظه از زندگیام. این حس تهی بودن. این حس درماندگی. – لیزی ویزی
خطر لوث شدن داستان بازی
وقتی به واژهٔ پانک فکر میکنید چه چیزی به ذهنتان خطور میکند؟ ضد نظام سرمایهداری؟ هرجومرج؟ هر دو گزینههای قابلقبولی هستند ولی «هویت» بی شک اهمیت بیشتری دارد. پانک های بریتانیایی اولیه با پوچگرایی روی دیوارها عبارت «بدون آینده» را روی دیوارها نوشتند؛ عبارتی که از آهنگ گروه Sex Pistols به نام God Save the Queen به وامگرفته شده بود و لباسهایی که میپوشیدند نیز منعکسکنندهٔ این شعار بود. لباسهایی پارهپاره که با سنجاققفلی و نوارچسب به هم متصل نگه داشته شدهاند. بدن آنها بهسان سمبل مخالفت با جامعهٔ مؤدب اما همچنین نشاندهندهٔ تعلق مشترکشان بود.
در اولین مأموریت اصلی سایبرپانک 2077 شما یک scavenger den مملو از قاتلان را مورد حمله قرار میدهید که اعضای بدن مردم را دزدیده تا آنها را در بازار سیاه بفروشند. برای آنها، بدن یک سمبل نیست فقط گوشت است و گوشت قیمت دارد. در آسانسور، عبارت «بدون آینده» بر روی درب آسانسور نوشته شده است، درخواست عاجزانهای از سوی جمعیتی که بدنشان دیگر به خودشان تعلق ندارد.
بازار


موسیقی به شکلگیری هویت ما در دوران نوجوانی کمک میکند. گاتها، راکرها، مادها، نیو رمانتیکها، پانک ها. امروز شما میتوانید تأثیر عرصهٔ گرایم را در مد خیابانی انگلستان ببینید. اگر قدم در کوچهپسکوچههای توکیو بگذارید شاهد تأثیر فرهنگ پاپ آیدل بر روی مد کاوایی خواهید بود. در سایبرپانک 2077 سی دی پراجکت رد، مردم هنوز به موسیقی بهعنوان یک چراغراهنما متکیاند، موسیقی برای آنها یک مدیوم هنری عمیقاً شخصی است که هویتشان بر روی آن سوار است. در جهانی که برندها بر همه چیز سیطره دارند پاککردن هویت شما تا جایی که فقط یکمهرهٔ مرتبط به کمپانی هستید، تنها راه شورش و مقاومت در عوض برند کردن خودتان است. همانطور که موسیقی بر روی فرهنگ تأثیر میگذارد کمپانیها نیز همین کار را میکنند. آنها تبلیغات را از هر گوشهوکنار بهسوی شما هدف میگیرند و مغزتان را با آهنگها و شعارهای مختلف پر میکنند.

حالا جانی سیلورهند وارد میدان میشود، یک راکر سنوسال دار که ساختار شخصیتش در ذهن شما زندانی میشود. در نهایت به شما گفته میشود که ساختار او به طور کامل بر روی شما قالب شده و سیلورهند در کنترل خواهد بود. در پایان بازی شما خودتان را در حال پوشیدن لباسهای او، استفاده از اسلحهاش و راندن پورشهاش مییابید. این تحول یک خیابان دوطرفه است. درست همانطور که موسیقی، هنر و فرهنگ اثرشان را روی ما میگذارند افراد نیز این کار را میکنند. مردم میتوانند تغییر کنند. آنها همواره در حال تحولاند. آیا شما در هر موقعیت اجتماعی خودتان و بدون فیلتر هستید یا آیا بر اساس موقعیتی که در آن قرار دارید خودتان را تغییر میدهید؟ این تغییرات اجتماعی کوتاهمدت یک چیزند اما تأثیرگذاری در طول زمان یک چیز دیگر است مثل وقتی که یک عاشق و معشوق زبان مشترکی خلق میکنند که فقط خودشان متوجهش میشوند.
جانی سیلورهند که جای هویت شما را میگیرد شبیه کشتی تسئوس است (یک تفکر آزمایشی فیلسوفانه که در آن چوبهای کشتی یکبهیک جایگزین شده تا اینکه هیچچیز از چوبهای اورجینال باقی نماند) جانی دارد چوبها را در ذهنتان جایگزین میکند در حالی که شما دارید به شخصیت او نفوذ میکنید. اگر هر چوب جایگزین شود آیا شما خودتان خواهید بود؟ آیا شما ترکیبی از دو نفر هستید؟ بر روی این موضوع از طریق مادینگ بدن انسانها در جهان بازی تاکید بیشتری میشود. عملی که اگر آنها در انجامش زیاده روی کنند منجر به «روان پریشی سایبری» میشود. نقل قولی که این بخش با آن شروع میشود متعلق به لیزی ویزی است یک موسیقیدان که بدنش را با کروم جایگزین کرد. جملهای که او چند ساعت پیش از به قتل رساندن شریکش به زبان آورد. شاید او در جایگزین کردن چوبها زیاده روی کرده بود و یا شاید این بهای سنگین شهرت بود.

شما میتوانید بدنتان را به سیلورهند بدهید و با آلت کانینگهام دوستدختر قدیمی سیلورهند و یک کشتی تسئوس دیگر که به یک هوش مصنوعی از کنترل خارج شده تبدیل میشود، ادغام شوید. او به شما میگوید که دیگر آلت نیست اما یک فرد پس از تغییرکردن باز هم همان فرد باقی میماند. این صرفاً رشد شخصیت است. انسانها نمیتوانند فقط زنجیرهای نشکسته از خاطرات در طول زمان باشند زیرا خاطرات خودشان اغلب اوقات به عقب رانده شده و فراموش میشوند. شما کنترل سیلورهند را در بدنتان بهتنهایی به دست میگیرید و او پیش از ترک Night City همه چیز را رفعورجوع میکند. او یک فرد کاملاً متفاوت است. او دیگر سیگار نمیکشد، احساساتی و باملاحظه است و دیگر خودسرانه عمل نمیکند. به نظر میرسد او در آرامش است. او شخصیت شما را با خود حمل میکند و نه فقط به خاطر اینکه پوست شما را پوشیده است. سایبرپانک 2077 در طول مأموریت های اصلی، مأموریت های جانبی و حتی فعالیتهای جزئیتر در جهان بازی از زوایای مختلف به موضوع هویت میپردازد.

مردم در این جهان سرد و مکانیکی مستأصلانه به دنبال نوعی ارتباط هستند تا جایی که braindance، تجربه خاطرات فرد و حسکردن احساساتی که آنها در لحظه داشتند به یکی از سرگرمیهای محبوب ساکنین Night City تبدیل شده است. در طی مأموریت Sinnerman شما با یک کارمند ملاقات میکنید که میگوید بیصبرانه منتظر روزی است که نیازی به استفاده از افراد بهعنوان بازیگر نباشد. در جای دیگر جودی به شما میگوید که او به دنبال یک پاسخ احساسی عالی و بینقص است و به همین دلیل ذهنش را به شما متصل کرده است تا یک واکنش انسانی خالص به خاطراتی که از شهر زیر سیل رفتهاش با شما به اشتراک میگذارد نشان دهید. او باور دارد که میتواند هنر را از طریق یک رابطه انسانی واقعی و بدوی معنادارتر کند. مثل دو ذهن که بر روی یکدیگر تأثیر میگذارند.
اینکه آیا انسجام موضوعی سایبرپانک 2077 از قبل برنامهریزیشده بود یا نه مهم نیست. صدها نفر بر روی بازی کار کردند و شاهکار منسجم ادبی را خلق کردند که بر روی هزاران نفر اثر گذاشته است. اسمز یا نه این اثر هنری شگفتانگیز دست آخر پدیدار شد. این داستانها اکنون در ذهن تمامی ما زندگی میکنند و بدون اینکه با هم دیدار کنیم ما را به هم متصل میکنند.
-
چهارشنبه ۲۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۳:۱۲:۲۹
-
۲۷ بازديد
-

-
پیام ویژه
لینک کوتاه:
https://www.payamevijeh.ir/Fa/News/1579038/